عصر ایران / مدرسه کار و کسب ؛ دکتر علیرضا داداشی* - چندی پیش شاهد بودم که مدیری کارنابلد در فضای عمومی کسب و کارش با لحنی توهین آمیز خطاب به کارکنان خود با صدای بلند گفت: «هیچ کدام تان هم که اینجا نباشید، کسب و کار من سر جای خودش هست و تعطیل نخواهد شد؛ هیچکدام تان!»
شنیدن این موضوع بار دیگر مرا به این فکر فرو برد که چرا این اندازه نسبت به مهارت مدیریت منابع انسانی در کسب وکارها کم لطفی می شود؟ متاسفانه فرقی هم نمی کند؛ دولتی، خصوصی، خصولتی، تولیدی، خدماتی یا ... اگر بخواهم بزرگترین ضعف مدیران در اغلب کسب و کارهایی که تجربه همکاری یا همراهی با آنها را داشته ام را فهرست کنم، بدون شک آن مورد «مدیریت منابع انسانی» است.
انگار برای انتصاب یک مدیر تنها گزینه ای که مورد ارزیابی و سنجش قرار نمی گیرد و هیچ شرطی برای وجودش جهت انتصاب مدیران در نظر گرفته نمی شود، همین مهارت مدیریت انسان ها است.
بر آن شدم که حتی اگر تکراری به نظر برسد، در این نوشتار به مروری بر وظایف مدیریت منابع انسانی بپردازم. فارغ از این که در کسب و کار خود واحدی به این نام داشته باشیم یا نه، همین که مدیرانی داریم که با انسانها سروکار دارند، باید آنها را به این توانایی مجهز کنیم.
مدیریت منابع انسانی در کسب و کار نقش ویژهای برای رشد سازمان ایفا میکند. مدیریت منابع انسانی با بالا بردن بهرهوری و اثربخشی کارکنان میتواند دستیابی به اهداف سازمان را تسریع کند. در این راستا، یکی از وظایف مدیریت منابع انسانی در کسب و کار چیدمان یا به عبارتی توزیع نیروهای مستعد در جایگاه هایی مناسب با توانایی های آنها است.
این کار، هم به سازمان امکان بهترین استفاده از منابع موجود را می دهد، هم زمینه رشد و ارتقاء کارکنان در جایگاه مناسب شان را فراهم می سازد.
یکی دیگر از وظایف مدیریت منابع انسانی حفظ کارکنان است. یک کسب و کار مترقی نهایت تلاش خود را به کار می گیرد که استعدادهای در اختیار خود را در مسیر درست هدایت کرده و آنها را با ابزارها و شیوه های گوناگون نظیر پیشرفت و ارتقای شغلی یا هر روش دیگری حفظ نماید.
شاید بد نباشد به این مهم فکر کنیم که جابجایی و از دست دادن یک نیروی کار حرفه ای و کاربلد و پیدا کردن فردی جایگزین چه میزان هزینه برای سازمان خواهد داشت.
یکی دیگر از وظایف مدیریت منابع انسانی کمک به استقرار فرهنگ سازمانی درست برای دستیابی کسب و کار به اهداف خود است.
تدوین آئین نامه ها و بخشنامه های حوزه منابع انسانی، با توجه به جایگاه کارکنان به استقرار فرهنگ سازمانی متعالی کمک می کند.
یکی از موضوعاتی که مدیریت منابع انسانی در کسب و کار در آن ایفای نقش می کند، بهبود روابط کارکنان است. بدیهی است که هرچه روابط بین کارکنان بهتر باشد و ارتباطات بین آنان اثربخش تر باشد، درک نیازها و انتظارات طرفین بهتر خواهد بود.
روابط اثربخش تر افراد تضمین کننده درک بهتر آنها از شیوهنامه ها، دستورالعملها و استانداردهای کسب وکار خواهد بود.
وظیفه سنگین ارزیابی عملکرد کارکنان بر عهده مدیریت منابع انسانی است.
ارزیابی عملکرد کارکنان اهداف مختلفی را تامین می کند. یکی از آنها، بررسی میزان دستیابی به اهداف است. در واقع سازمان به دنبال آن است که با استفاده از منابع انسانی خود اهدافش را محقق سازد.
به طور خلاصه، چند راهکار عملی برای این کار پیشنهاد می کنم.
مدیریت بهینه منابع انسانی نیاز به سرمایهگذاری مناسب دارد. باید برای فناوری، آموزش ضمن خدمت، رفاه، بهداشت و جبران خدمات کارکنان، منابع پولی کافی در اختیار مدیریت منابع انسانی قرار بدهید.
حمایت شما به عنوان رهبر کسب و کار، برای هر واحدی از جمله واحد منابع انسانی، اعتبار ایجاد می کند. وقتی رهبر اولویت را به رفاه کارمندان بدهد، منافع بی شماری نصیب کسب و کار خواهد شد.
دانش را نادیده نگیرید. علاوه بر اینکه مدیریت منابع انسانی را از فرصتهای آموزشی منظم برخوردار می کنید، آخرین روندها، ابزارها و تکنیکهایی را که میتوانند تیمهای منابع انسانی را برای پیشبرد مؤثرتر این ابتکارات مجهز کنند، به کار بگیرید.
فناوری به منابع انسانی کمک می کند وظایف و فرآیندها را خودکار و سادهسازی کند و همچنین دادهها را در طول چرخه عمر کارمند جمعآوری کند. برنامههای کاربردی و نرمافزارهای منابع انسانی نیز اطلاعات را برای کارمندان در دسترستر میکنند. از سوی دیگر، سیستمهای اطلاعات منابع انسانی (HRIS) اجرای برخی از بهترین روشها، مانند پیگیری عملکرد، آموزش و استخدام را ساده سازی میکنند.
فرآیندهای استاندارد منابع انسانی، پیروی از آنها را برای کارمندان آسانتر می کند و در عین حال خطاها را کاهش میدهد. رعایت استانداردها در استخدام، حقوق و دستمزد، پاداشدهی و روشهای مدیریت عملکرد، اعتماد بین کارمندان و مدیریت منابع انسانی ایجاد میکند.
طیف مناسبی از کانالها برای گفتگوی مداوم بین کارمندان و مدیریت منابع انسانی ایجاد کنید. این کار می تواند شامل روشهای رسمی نظیر نظرسنجیها، تالارهای گفتگو، جلسات برنامهریزی شده و یا به روش های غیررسمی مثل مکالمات غیررسمی از طریق تعاملات مرتبط با کار باشد.
در نتیجه تغییرات خارجی و داخلی موثر بر سازمان، رویهها و سیاستهای منابع انسانی ممکن است منسوخ شوند. برای جلوگیری از این موضوع، مراقب باشید که مرتبا آنها را بهروزرسانی کنید تا پاسخ مناسبتری دریافت کنید.
تمرکز مدیریت منابع انسانی باید روی سرمایهگذاری بر کارکنان، تضمین امنیت آنها و مدیریت تمام جنبهها از استخدام تا جبران خدمات و توسعه باشد.
قطعاً برای رشد کسب و کار، مدیریت منابع انسانی است که باید بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد تا نقش کلیدی شایسته را ایفا کند.
نمیتوان منابع انسانی را از استراتژی های کسب و کار جدا کرد. زیرا این منابع انسانی هستند که تمام امور کسب و کار را پیش میبرند و هر غفلتی از جایگاه این واحد، می تواند استراتژی های کسب و کار را بی خاصیت و ناکارآمد بسازد.
________________________________________
* دکتر علیرضا داداشی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
- دکترای مدیریت بازاریابی
- مدیر و بنیانگذار گروه «مشاوره، آموزش و تحقیقات بازار خوشهچین»
- مشاور کسب و کارهای نوپا، کوچک و متوسط
- پژوهشگر بازار و کسبوکارها
- نویسنده بیش از 60 مقاله در فروش و بازاریابی
- مولف کتاب: بیست گفتار فروش و بازاریابی- کتاب همراه فروشندگان و بازاریابان
- مترجم کتاب راهنمای استراتژیستها اثر تیموتی گالپین
-بازرس اصلی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران