در بخش "این عکس چه می گوید؟" برداشت خود از عکس را در قالب یک کلمه، یک جمه و حداکثر یک پاراگراف با هم به اشتراک می گذاریم. کامنت های خود را برای انتشار عمومی، زیر همین پست بفرستید.
"گفت و گو و دیدن"، دو مهارتی است که با تامل در تصاویر و نظر دادن درباره آنها تقویت می شود.
راستی! اگر شما هم عکس مفهومی سراغ دارید، لینکش را برای ما بفرستید تا با نام شما به عنوان پیشنهاد دهنده عکس، منتشر کنیم و به بحث بگذاریم.
امیدوارم بتونیم ایران مون رو بسازیم و آب در گوزه و ما تشنه لبان نباشیم.
2- این حجم لاستیک برای مصرف شخصی نیست بلکه برای فروش است می تواند استفاده کند و بار را به موقع تحویل دهد و قیمت لاستیک هم پرداخت کند
اندازه به نخود همت کن و پاشو
اغلب اوقات رسیدن به نتیجه مطلب نیازمند توجه به جزئیات کم اهمیت ولی تاثیر گذار است.
با نشستن و زل زدن که مشکلی حل نمی شه
باید برخاست و کاری کرد
به جای عکس گرفتن برو کمکش کن لاستیکشو عوض کنه
ما خیلی چیزها رو بیش از حد بهشون بها می دیم ولی از دیگر چیزها غفلت می کنیم.
این آقا به لاستیک خیلی بها داده ولی یه جک نداره که ازشون استفاده کنه.
تعادل در زندگی مهمه
کنایه از دوستان زیاد به درد نخور در برابر دوستان کم مفید
دقیقا مثل مملکت ما که یه جای کارش میلنگه! ما منابع خدادای زیادی داریم، نیروی انسانی ماهر داریم، خیلی چیزهای ریز و درشت دیگه داریم، چرا وضعمون اینه! مملکت ما مشکل تیوب داره! به همین سادگی.
اینم یه نگاه متفاوت و بدبینانه
این آقا فقط لاستیک جمع کرده و از الزامات دیگری مانند جک و دوستی که کمک کند و وسیله ای برای باد کردن تیوب و ... غفلت کرده
مانند خیلی ها که صرفا متمرکز هستند روی مادیات یا فقط درس می خونن و ... از از سایر ابعاد زندگی محروم اند.
ممنون از عصر ایران که فرصت اندیشه و گفت و گو رو ولو در حد یک عکس مفهومی ایجاد کرده
رهرو آن است که اهسته پیوسته رود....
اجاق کور بهتر از بچه بی نور
صرف وجود منابع نمیتواند مشکلات را حل کند
دهها لاستیک پشت وانت هیچ دردی از آن راننده بینوا درمان نمیکند چون هیچ کدام روی رینگ سوار نیستند
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب در حسرت خوابیدن گاریچی
مرد گاریچی در حسرت مرگ...
نیمه پر لیوان که به درد نمیخوره همینه
اما ...
به راه بادیه رفتن به ز خفتن...
وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کُونُ مکان بیرون است
طلب از گمشدگان ره دریا می کرد
اولش کلی مشکلات و لاستیک پنچر رو شناسائی و جمع میکنن میان تو مناظره و وقتی فرمون رو میدن دستشون متوجه میشن خانه از پای و بست ویرانه و ارابه اصلی پنچره
یه وانت لاستیک اما همه به درد نخور
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
ای بسی شه را بکشته فر او
با فرض قابل استفاده بودن لاستیک ها شرایط مملکت خودمون و مدیران بی لیاقت به چشم میاد که با این همه امکانات داخلی چشم انتظار کمک های بیرونی هستند و نشستند تا یکی دیگه کمکشون کنه. از جهتی اگر لاستیک ها رو مستعمل به درد نخور بدونیم میشه حکایت "سیاهی لشکر نیاید به کار/ یکی مرد جنگی به از صد هزار" از جهت دیگر می تونه به اشتباهات مدیران باز هم بی لیاقت اشاره داشته باشه که وقتی سرمایه گزاری درست انجام نشه اینهمه سرمایه بی مصرف میشه چون نمی تونه به حرکت چرخ ماشین اون مجموعه کمک کنه و البته با زهم میشه نظر داد ...
گاهی داشته هایت هم بدردت نمیخوره!
ایشون با یک خودرو و ما بدون خودرو، بدون مسکن و با تجربه ای 3000 ساله و عقب مانده ایم به قد قرون وسطی
یک مرد جنگی به از صد هزار
گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست .
بعبارتی لاستیک پنچره می گوید چرا اینقدر بار مرا سنگین کرده ای که بترکم .بعد که دید بارش لاستیکه ، شعر بالا را زمزمه کرد .
و وقتی وقتی یه یکی دیگه برامون پیش میاد دوباره به زیاد بودنش فکر میکنیم
مشکل راننده احتمالا نداشتن چرخ زاپاس یا جک و آچار می باشد و ربطی به این همه لاستیک پشت وانت ندارد. چون اگر بار لاستیک هم نداشت وضعیتش همین بود.
یه لاستیک سالم وباد دار با رینگ بهتر از این همه به درد نخور
از هزارتا دوست و رفیق یکی هم همراه و همنشین نیست .
پر از ثروت اما نه برای خودمان
معمولاً خودروهای ضایعاتی از لاستیک های دست دوم استفاده می کنند و کبریت در جاده و خیابان پنچر هستند و ضرب المثل انگلیسی ها میگن آنقدر ثروتمند نیستیم وسایل ارزون بخریم
آدم های طمعکار و حسود که فقط فکر این هستند که همه بار رو خودشان ببرند همیشه به خودشان ضرر می ر سانند
قدیما می گفتن کاه مال خودت نیست کاه دونی که مال خودت هست
غم اگر به کوه گویم ،بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
کوزه گر ازکوزه شکسته آب میخوره
اگه یه لاستیکش سالم بود مشکلش حل میشد
یا حکایت کسی که دوستای زیادی داره ولی هیچ کدومش به درد نیخورن.
شاید چیزی که داریم و نمیبینیمش راه حل مشکلمون باشه
هر چه هم دارائی و ثروت ملی داشته باشی ( لاستیک ها ) حکمران و حاکم عاقل و مدیر و مدبر ( راننده ) نداشته باشی ! به مقصد نمی رسی !!!
حکایت حال و روز مسولین امروز کشور ماست!! فقط پست را دوست دارند. رییس صدا سیما در پتروشیمی، مجری تلوزیون در وزارت نیرو و ...
برای درست کردن و اباد کردن باید زحمت کشید
اون اقا برای پنچر گیری باید همه لا ستیک ها رو بیاره پایین تا بتونه لاستیک پنچر رو عوض کنه و وقتی عوض کرد دوباره بار کنه
بنظر من تعبیرش اینه که ساختن زحمت کشیدن داره
6 تا بچخ بزرگ کردم که عصای دوران پیری و ناتوانیم باشن
دریغ و درد که حتی یادم هم نمی کنند
مثل
آدم بی ریشه اس
چقدر از عمرمون تلف جمع کردن چیزهایی شده که باید می ریختیمشون توی سطل زباله!!!؟؟؟
از کوزه شکسته آب میخوره
البته اون مرد از دست فضاوتهای ما عصبانی شده.
صرف نشر از هر محموله باری که باشه باید زاپاس و جک داشته باشی رفیق.
آب اندر زیر کشتی پشتی است .
(موهبت ها و استعدادها) را داشته باشد وگرنه آنچه بجا می ماند حسرت و آه است.
و میشه از یه زاویه دیگه گفت که اون لاستیک ها چه برای اهداف خوب چه بد از بین رفتن و دیگه نمیشه به عقب برگشت و عمر وانت تموم شده.
حکایت زندگی ماست
یکی مرد جنگی به از صد هزار
چه داستان اشنایی
(البته قصد توهین به راننده زحمتکش ندارم خدای ناکرده. فقط مثل هست)
یک مرکب که ابزار دانایی و علم و دانش رو حمل میکنه، اما کوچکترین بهرهای از اونها نمیبره!
نباید منتظر کمک دیگران نشست
خالی کردن این بار حتی به تنهایی تقریبا دو ساعت زمان لازم داره ،باز کردن زاپاس و زدن جک زیر ماشین و تعویض چرخ هم دو ساعت و مجدد لاستیکها رو بار زدن چهار ساعت و دو ساعت هم استراحت وسط کار جمعا ۸ ساعت زمان میبره اما اگه بشینی و نگا کنی ممکنه تا چند روز هم کمک نرسه
با همه دارایی و ثروت
در نقص و فقر و گرفتاری سردرگریبان
این آقا با علم به اینکه لاستیکش خرابه بار اضافی زده و تو راه به مشکل خورده خیلی راحت میتونست قبل بار زدن یک جفت لاستیک برای ماشین خودش مینداخت به جای کرایش و راحت تا مقصد میرسید
کفش پینهدوز پاشنه ندارد.
۱- تا پول داری رفیقتم قربون بند کیفتم .
۲- این دغل دوستان که میبینی مگسانند گرد شیرینی .
سبکبال باش
از حریصی هیچ کس سلطان نشد
ضرب المثل ترکی،
دستم خمیری، اما شکمم گرسنه!
روی گنج خوابیدیم... گنج را به کشورهای دیگه میفرستیم...
و خودمون تو آشغالها دنبال غذا هستیم
مثل کسانی که تورات را باخود حمل میکنند ولی از آن چیزی نمیفهمند مثال خریست که بار حمل میکند واز آن بی بهره است.