![]() |
ارژنگ حاتمي- عصر ايران
ahatami81@yahoo.com
به بقالي مي رويم و به خاطر خريد چند سطل ماست و دوغ و ايضا كشك يك عدد سي دي اشانتيون مي گيريم، فيلم را نگاه مي كنيم، كمي حالمان بد مي شود، حدس مي زنيم كار هاليووديها باشد و آنها دوباره فيلمي ساخته اند تا فرهنگ و تمدن ما را زير سئوال ببرند، و اين بار نجابت زن ايراني را نشانه گرفته اند، يحتمل نامش «سيصد 2» باشد ... كمي دقيقتر فيلم را نگاه مي كنيم، نه انگار برخي بازيگران فيلم آشنا هستند ...
***
خلاصه فيلم:
دو نفر با هم همكار مي شوند و با كمك هم زنان را تلكه مي كنند، بدين ترتيب كه يكي با دختري ازدواج مي كند و ديگري مخ همان دختر را مي زند، به طوري كه او به شوهرش(همان همكارش) خيانت كند، مخ اين زن هاي شوهردار هم بعضا در كمتر از يك هفته مي خورد ...
موارد آموزنده فيلم:
1- اگر يك دوست خوشتيپ داشته باشيد مي توانيد تيمي دو نفره تشكيل دهيد و دست به كاري نان و آب دار بزنيد، كاري كه هم فال است و هم تماشا و ايضا پردرآمد!
2- با ديدن اين فيلم مي آموزيد كه چگونه بي حيا باشيم، چگونه با احساسات افراد بازي كنيم، چگونه يك دوربين مخفي در خانه كار بگذاريم، چگونه زني را به خانه بكشانيم، چگونه به او قرص بخورانيم، چگونه يك فيلم خفن درست كنيم و در نهايت چگونه او را تلكه كنيم!
3- از اين فيلم مي آموزيم كه بد زمانه اي شده است و اين روزها به هيچ زني نمي توانيم اعتماد كنيم، حتي به زن خودمان، و اگر شوهري به زنش كم محلي كند طبيعي است كه به او خيانت شود، نجابت كيلو چنده؟!!
4 - ما مي آموزيم كه بايستي چهارچشمي مواظب زنمان باشيم، و حتي الامكان او را در خانه به زنجير بكشيم، زيرا امكان دارد در خيابان، بيابان، رستوران، كوير و هر جاي ديگري مخش بخورد! اصلا چه معني داره زن شوهردار با يه مرد غريبه ( منظور از غريبه هر فردي غير از شوهر است، توضيح خودم!) صحبت كنه؟!
***
خوابم يا بيدار؟ من كي ام؟ اينجا كجاست؟ يكي به من حالي كنه اينجا چه خبره؟!
در سايت عصر ايران مي خوانيم روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با انتشار بيانيه اي از اقشار مختلف مردم كشورمان به خاطر اكران ( به كلمه اكران توجه كنيد، توضيح نگارنده) فيلم سينمايي «نقاب» عذرخواهي كرد، و جالب آنكه اين بدانيم در اين بيانيه آمده است كه اين فيلم در دوره گذشته ساخته شده ( عجب!پس علاوه بر ريگي و بدحجابي، گراني و خيلي چيزهاي ديگه اين فيلم هم محصول دولت قبلي بوده، توضيح نگارنده) و صدور مجوز نمايش اين فيلم در دوره حاضر محصول غفلت برخي از دست اندركاران اين حوزه است. (چه حرفا، چه چيزا! مگه دست اندركاران حاضر در وزارت ارشاد هم غفلت مي كنند؟!،توضيح نگارنده) در اين بيانيه آمده است كه به واسطه اعتماد صادقانه اي كه نسبت به تهيه كننده اين فيلم وجود داشته قرار بود بخش هايي از اين فيلم حذف شود كه متاسفانه اين اتفاق نيفتاده است. (خوب شد، حالا چيزي ديگه اي به اين فيلم اضافه نكرد!، ايضا توضيح نگارنده)
بعد از چند ساعتي در سايت خبرگزاري فارس و باز هم از قول روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي خوانيم كه اشتباه شده! و ظاهراً پيش نويس اطلاعية تأئيد نهايي نشده سهواً براي خبرگزاري ها ارسال گرديده، و اين عذرخواهي به خاطر سي دي اصلاح نشده است وگرنه فيلم مجوز اكران دارد، و اگر هم نقدي هم به نسخه اصلاح شده فيلم در حال اكران وجود داشته باشد در حقيقت ناشي از لغزشهاي سهوي و متوجه عملكرد ما در اداره كل ارزشيابي و نظارت و شوراي پروانه نمايش مي باشد، در انتهاي اين بيانيه از سايتها خواسته شده بيانيه اولي رو از روي سايتها بردارند!
خب! حالا بياييد با هم اشتباهات و خطاهاي سهوي رو مرور كنيم:
1- صدور مجوز نمايش فيلم محصول غفلت برخي از دست اندركاران اين حوزه است!
( دو نفر با فاصله زياد از هم ايستاده اند، به طوري كه صدايشان به خوبي به هم نمي رسد.)
- آقا اين فيلم رو ديدي؟ مجوزش رو بدم؟
-- ها ... بلندتر صحبت كن ... فيلم چي هست؟!
- نقاب
-- ها ... ميم مثل مادر رو ميگي؟! بده مورد نداره!
- شترق!(اين صداي زدن مهر تاييد بود.)، تاييدش كردم.
2- اعتماد صادقانه به تهيه كننده فيلم (كه به اشتباه وجود داشته!):
- آقاي كارگردان اون قسمت هايي كه گفتيم رو حذف كردين؟
-- آره! همه رو حذفيدم!
- پس من مطمئن باشم؟! ديگه خودم نشينم فيلم رو ببينم؟!
-- اصلاح اصلاح شده، به ما اعتماد صادقانه داشته باش!
- بگو جون من حذف كردي!
-- جون تو!
3- پيش نويس اطلاعية تأئيد نهايي نشده كه سهواً براي خبرگزاري ها ارسال گرديده!
يحتمل يكي از كارمندان پسر بچه كوچولوش رو به اداره آورده!
- بابايي! اين ورقه چيه اينجا افتاده؟ چكاره اش كنم؟
-- خوب شد يادم انداختي، برو بده تاييد نهايي بكننش!
و خب پسر بچه بازيگوش هم سهوا اونو داده خبرگزاري ها!
4- اگر نقدي به نسخه اصلاح شده فيلم در حال اكران وجود داشته باشد در حقيقت ناشي از لغزشهاي سهوي و متوجه عملكرد ما در اداره كل ارزشيابي و نظارت و شوراي پروانه نمايش مي باشد. (روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)
- چه حرفا، چه چيزا، نگيد اين حرف رو، شكست نفسي مي فرماييد، لغزش سهوي اونهم در اداره كل ارزشيابي و نظارت و شوراي پروانه نمايش؟!
نتيجه گيري اخلاقي: اشتباه سهوي مي كنم، پس هستم!
***
چند نكته پاياني:
1 – آن فيلمي كه ما ديديم كليت و موضوعش مورد داشت و يحتمل با حذف و اضافه چند ديالوگ چيزي تغيير نمي كند!
2- فكر مي كنيد اگر يكي از آن خانم هاي مورد اغفال واقع شده يك «پرستار» بود آن وقت چه اتفاقي مي افتاد؟!
3- اگر در اين مطلب بنده حرف اشتباه و غير واقعي زده شده است، در نتيجه اشتباه سهوي بوده است، و از آنجا كه اشتباه سهوي، سهوي است پس عيبي هم ندارد!
حتی اگر قراره جدی بگیریم این محتوا رو، آيا فکر می کنید تو کشور ما همچين چيزي اتفاق نمي افته ؟
برای شروع طنز باید از چيزهاي ديگري شروع کنيد. در غير اينصورت خودتون رو خراب مي کنين.
به اميد موفقيت
طاها بذري
www.bazri.com
در كشور ما همچين چيزي اتفاق مي افته ، اما چرا بايستي در اين فيلم نشون داده بشه كه هر زني اگر در شرايط خاصي قرار بگيره حتما به شوهرش خيانت مي كنه؟ آيا اين توهين به زن ايراني نيست؟! آيا جمله كامران( امين حيايي) پس از آنكه نيما(پارسا پيروزفر) موفق مي شود نگار (همسر كامران) را به خانه خود بكشد به ياد داريد؟! « كثافت ها همه شون يه گهن!» ، آيا اعتراض به توهيني كه به تمام زنان شده است دليل بر مرتجع بودن بنده است؟!
مرتجع آن كسي است كه اين انديشه را دارد كه زن نمي فهمد و به سادگي گول مي خورد و بايستي او را با زنجير در خانه بست تا مبادا فرد خوشتيپ تري را ببيند!، يحتمل شما دوست عزيز اصلا فيلم را نديده ايد و يا مطلب بنده را كامل نخوانده ايد...
موفق باشيد
ارژنگ حاتمي
با تشكر L.T.M
كاري نداريم كه اين موضوع شما طنز يا واقعي به نظر من فيلم نقاب خيلي قشنگ و جالب بود . بهتر كه جامعه ما به مسائل مهمتري فكر كنند و نظر بدهند نه راجع به فيلمهايي كه واقعيت آنها در جامعه ما است .
بنظر من ما عادت كرده ايم كه به زن به عنوان يك جنس دست دوم نگاه كنم و نه در رديف يك مرد...
من موافق خيانت زن نيستم ولي ...چرا مساوات برقرار نميشود ؟چرا خيانت مرد جاي تعجب و اعتراض ندارد.واقعا چرا؟
بسيار فيلم در خور تامل و جالبي بود...دست سازندگان آن درد نكند.
چقدر ما شهروندان ایرانی غفلت میکنیم و چقدر زودباوریم چرا نمیخواهیم به خودمون بیاییم مگه فیلم بی محتوای اخراجیها رو ندید چه الم شنگه ای به پا کردیم که آقا این فیلم رو یه عده آدمای سودجو و از خدا بیخبر نسخه اصلیش رو بین مردم پخش کردند و چه این عمل چه تبلیغی برای این فیلم شد.
من كه به عنوان يك خانم واقعا ازديدن چنين فيلمي خجل و متاسف شدم ...البته هرچند نقد طنز شما بسيار جالب و به جا بود ولي متاسفانه مردم آنقدر داستانها و فيلم هاي واقعي از اين گونه ماجرا ها ديده و شنيده اند كه ديگر با اين چيز ها ككشان هم نمي گزد ..خودتون مي دونيد كه...
به نظر من اين فيلم خيلي آموزنده بود. هر چند كه جملات بي ادبي در فيلم زياد بود ولي در فيلم اخراجي ها هم تيكه هاي جك هاي بسيار بي ادبي زياد ديده شده بود (مثل مينا و سيما).
بجاي دعوا كردن در مورد بديهاي فيلم بخش هاي آموزنده فيلم را بررسي كنيد . توجه شما را جلب مي كنم به اوايل فيلم جايي كه پارسا به اولين طعمه خود گفت "من معتقد به عشق اهورايي هستم عشقي كه به ازدواج بيانجامد هيجانش كجاست" ، درست در اين لحظه خانمي كه در سينما پشت سرم بود به همسرش گفت من عاشق اين جملاتم و چي مي شد تو (شوهرش) مثل اين آقا (پارسا) رمانتيك مي بودي.
ولي در پايان فيلم به همسرش گفت حالم از هر چه عشق اهورايي به هم خود