۲۱ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۲۸۵۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۰ - ۲۱-۰۸-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۲۸۵۸
انتشار: ۰۷:۰۰ - ۲۱-۰۸-۱۴۰۴

۷ رهنمود مارکوس اورلیوس برای جهان پرآشوبِ امروز

۷ رهنمود مارکوس اورلیوس برای جهان پرآشوبِ امروز
اورلیوس می‌گوید: «هیچ‌کدام از این‌ها نمی‌توانند لطمه‌ای به من بزنند، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند مرا به سمت کارهای شرم‌آور یا تحقیرآمیز سوق دهد. من نمی‌توانم نسبت به هم‌نوع خود خشمگین باشم یا نسبت به او ابراز تنفر کنم، چرا که ما انسان‌ها همچون پاها، دست‌ها، پلک‌ها و دندان‌های بالایی و پایینی خود برای هم‌زیستی با یکدیگر آفریده شده‌ایم.»

حکمت رواقی امپراتور روم امروزه همان‌قدر برای ما انسان‌ها اهمیت و اعتبار دارد که برای مردمان ۲ هزار سال پیش داشته است.

روزهای خود را با این جمله آغاز کنید: «امروز با افرادی روبه‌رو خواهم شد که ناسپاس، گستاخ، فریبکار، حسود و ستیزه‌جو هستند.»

به گزارش اپک تایمز، در دنیای امروز شاید خیلی‌ها در اوج شلوغی که به سمت محل کار خود می‌روند همین را به خود گوشزد کنند، اما درواقع بیش از هزار و ۸۵۰ سال پیش از دهان مارکوس اورلیوس، امپراتور روم هم، خارج شده است.

اورلیوس می‌گوید: «هیچ‌کدام از این‌ها نمی‌توانند لطمه‌ای به من بزنند، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند مرا به سمت کارهای شرم‌آور یا تحقیرآمیز سوق دهد. من نمی‌توانم نسبت به هم‌نوع خود خشمگین باشم یا نسبت به او ابراز تنفر کنم، چرا که ما انسان‌ها همچون پاها، دست‌ها، پلک‌ها و دندان‌های بالایی و پایینی خود برای هم‌زیستی با یکدیگر آفریده شده‌ایم.»

کتاب «تأملات» که مجموعه‌ای از مقالات کوتاه و سخنان حکیمانه اورلیوس است، اندکی قبل از مرگ او به نگارش درآمد. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد اورلیوس قصد داشته حرف‌های خود را منتشر کند، اما این اثر از قرن‌ها پیش تا امروز در مرکز توجه بوده است.

بسیاری از نویسندگان، دولتمردان و فیلسوفان بزرگ تاریخ گفته‌اند که آثار او الهام‌بخش بوده‌اند. کتاب او که به ده‌ها زبان مختلف ترجمه شده است، همچنان الهام‌بخشِ خیل عظیم انسان‌ها در سراسر جهان است.

یکی از دلایل این محبوبیت ماندگار، جاودانگیِ حکمت اوست. اورلیوس با صداقت روح‌انگیز خود از ماهیت و مقصود زندگی انسانی نوشته و مشاهدات منحصربه‌فرد خود را در رابطه با حقایق تغییرناپذیر وضعیت بشری به اشتراک گذاشته است.

اورلیوس در سال ۱۲۱ میلادی در خانواده‌ای در امپراتوری روم چشم به جهان گشود و تحت نظر آموزگاران و فیلسوفان برجسته زمان خود آموزش دید. او تمایلی به قدرت سیاسی نداشت و نسبت به جذابیت آن با دیده تردید نگاه می‌کرد، اما درنهایت به امپراتوری رسید و انجام وظایف امپراتوری را تکلیف خود می‌دانست.

امپراتوری روم در دهه اول حکمرانی او با چند بلای طبیعی بزرگ و طاعون مواجه شد که بخش قابل‌توجهی از ارتش روم را به ورطه نابودی کشاندند. این بلایا باعث شدند که دفاع از مرزهای دوردست امپراتوری میسّر نباشد. از این‌رو، اورلیوس بخش قابل‌ملاحظه‌ای از دوران حکمرانی خود را صرف رفع حملات در مرز شمالی و شرقی کرد.

او سال‌های پایانی عمر خود را در مقر فرماندهی ارتش در مرز شمالی و دور از خانه و خانواده سپری کرد و در همین سال‌ها بود که کتاب «تأملات» را به نگارش درآورد.

۱. خردمندانه بیاندیشید و عمل کنید

اورلیوس در کتاب «تأملات» نوشته هرکاری را به‌نحوی انجام دهید که گویی آخرین کاری است که در زندگی انجام می‌دهید. بی‌هدفی و عقب‌نشینی‌های احساسی را با انتخاب‌های خردمندانه به حاشیه برانید.

اورلیوس مانند بیشتر رومیان تحصیل‌کرده زمانه خود به زبان یونانی مسلط بود و «تأملات» را به زبان یونانی به نگارش درآورد. واژه یونانی «لوگوس» به معنی خرد، دلالت یا گفتمان است و غالباً به‌عنوان اصلی توصیف می‌شود که امورات جهان را سامان می‌دهد.

اورلیوس معتقد بود که تمام انسان‌ها از قوه خرد برخوردارند که می‌توان از آن برای تشخیص راستی و ناراستی استفاده کرد: «خدایان روا نداشته‌اند که چیزی همچون ستایش بندگان، قدرت، مکنت یا لذت‌جویی، بر آن‌چه با خرد و نفع جمعی هم‌خوانی دارد ارجحیت یابد.»

با این‌حال، او به تشخیص راستی بسنده نکرد و افزود که انسان باید درعمل نیز راست‌کردار باشد.

۲. از بالا به همه چیز نگاه کنید

اورلیوس نوشت: «همیشه به خاطر داشته باشید: ماهیت جهان چیست؟ ماهیت من چیست؟ و ماهیت من چه ارتباطی با کیهان دارد؟»

یکی از مضامین تکرارشونده در «تأملات» مقوله آگاهی است. اورلیوس آگاهی از حیات فانیِ انسانی را مهم دانسته و ناچیز بودنِ زمان و مکانی را که انسان در طول عمر خود اشغال می‌کند، با وسعت بی‌کران کیهان قیاس می‌کند.

اورلیوس همچنین آگاهی انسان از عکس‌العمل خود نسبت به فانی بودنِ زندگی را مهم می‌دانست. او بر این باور بود که زندگی هرکسی نقش منحصر‌به‌فرد خود را در طرح بزرگ کیهان دارد و رهایی واقعی از درون حاصل می‌شود.

۳. چیزی را که قادر به کنترل آن نیستید، پذیرا شوید

او نوشت: «طول عمر انسان لحظه‌ای بیش نیست. سرشت آدمی در گذر است، حواس او رو به زوال می‌روند، جسم او از هم می‌پاشد، روح او دچار آشوب می‌شود، سرنوشت او نامعلوم است و کسی نمی‌داند چه نامی از او به‌جا می‌ماند.»

او می‌پرسد: «در این عمر کوتاه و غیرقابل پیش‌بینی، چه چیزی می‌تواند راهنمای ما باشد؟»

پاسخی که اورلیوس برای این پرسش یافت، فلسفه بود: «حلول روح الهی درون یکایک ما که والاتر از هر درد و لذتی است» و «پذیرش رخدادهای احتمالی و نعماتی که به ما ارزانی شده، به‌مثابه چیزی که از منشأ وجودیِ انسان نصیب او گشته است.»

اورلیوس واقف بود که بخش زیادی از حیات انسانی از جمله کردار دیگران از کنترل او خارج است. با این‌حال، انسان می‌تواند ادراک و واکنش خود را نسبت به آن‌ها کنترل کند. درواقع، اگر بتوانیم ذهن‌مان را کنترل کنیم و اجازه ندهیم که عوامل بیرونی باعث ناراحتی‌مان شوند، می‌توانیم طلسم هر قدرتی را که بر ما سایه افکنده بشکنیم.

۴. در راستای مصلحت مردم کار کنید

او نوشت: «لذت و آسایش خود را در این امر خلاصه کنید: انجام یک وظیفه اجتماعی و رسیدگی به وظایف اجتماعی دیگر و توجه بی‌وقفه به حضور خداوند.»

اورلیوس در نوشته‌های خود بارها به مقوله وظیفه اشاره کرده است. او معتقد بود که هرکسی در قامت کشاورز، فروشنده، سرباز، فرمانده، سناتور یا امپراتور نقش مهمی در جامعه دارد و این‌که هرکسی نه تنها در شهر محل زندگی یا امپراتوری خود، که در جهان بی‌کران و کل کیهان از نقش ویژه‌ای برخوردار است.

اورلیوس انجام وظیفه در قبال جامعه از جمله خانواده و خویشاوندان را مهم‌ترین مسئولیت زندگی فرد می‌دانست.

او معتقد بود که باید از خودتان بپرسید «تا این‌جا با خدایان، پدر و مادر، برادران، همسر، فرزندان، آموزگاران، دوستان، خانواده و خادمان خود چگونه رفتار کرده‌ام؟»

او می‌گفت باید در همه حال به این فکر کنید که «آیا رفتار من در شأن یک موجود اجتماعی است؟»

۵. ذات خوب را بهبود بخشید

اورلیوس همیشه بر کمک به دیگران تأکید می‌کرد، اما معتقد بود که مهم‌ترین تکلیف انسان این است که ذات خود را بهبود بخشد.

او بعد از آن‌که بر تخت امپراتوری نشست، گفت که لازم است به کسب علم و دانش ادامه دهد و به دیدار و مکاتبه با آموزگاران خود پرداخت.

او نوشت: «اگر کسی نشانم دهد که طرز فکر یا کردارم نادرست است، با خشنودی دست به تغییر خود خواهم زد؛ چرا که من به دنبال حقیقت هستم، که تاکنون احدی از آن لطمه ندیده است. زیان‌کاران کسانی هستند که در جهل و نادانی خود باقی می‌مانند.»

او افزود: «هرگاه متوجه شدید که کسی راه را اشتباه رفته است، فوراً برگردید و ببینید که خودتان کدام راه را اشتباه رفته‌اید. شاید ثروت، لذت، شهرت یا چیزهای دیگری را به‌عنوان والاترین ارزش پنداشته باشید.»

۶. بی‌قید‌و‌شرط مهربان باشید

او نوشت: «نه‌تنها می‌‌توانیم از آدم‌های بی‌عاطفه و ناسپاس خشمگین نباشیم، بلکه می‌توانیم نسبت به‌آن‌ها دل‌سوزانه رفتار کنیم.»

اورلیوس در کتاب خود بارها بر اهمیت مهربانی نسبت به دیگران و به‌ویژه کسانی تأکید کرده که شاید سزاوارِ رفتار مهربانانه ما نباشند.

او معتقد بود که آدم‌های خودخواه و بی‌نزاکت تنها به این دلیل چنین رفتاری دارند که از راه راست منحرف شده‌اند و این‌که آن‌ها نیز سزاوار هم‌دردی و مهربانی هستند. او افزود که اگر از رفتار دیگران دل‌سرد شدید، نباید آن‌ها را سرزنش کنید، بلکه باید در توقعات غیرواقع‌بینانه‌‌ای که دارید تجدیدنظر کنید.

اورلیوس معتقد بود که اگر با این آدم‌ها خوش‌رفتاری کنید، دیگر قدرتی برای مانع‌تراشی در برابرتان نخواهند داشت.

او بر اهمیت احترام و انصاف در ارتباط با همه تأکید کرده است: «همه انسان‌ها با ما پیوندی تنگاتنگ دارند. از این‌رو، باید با همه خوش‌رفتار باشیم و رفتارشان را تحمل کنیم.»

۷. شکرگزارِ موهبت زندگی باشید

او نوشت: «هرگاه تا پایان عمر چیزی باعث درد و ناراحتی‌تان شد، این جمله را به خاطر بیاورید: «نگویید بداقبال هستم. درواقع، این‌که بتوانید زندگی را شرافتمندانه تاب بیاورید، عینِ خوش‌اقبالی است.»

یکی دیگر از مضامین اصلی «تأملات» مقوله شکرگزاری است. اورلیوس در طول عمر خود لطمات بزرگی دید و با شرایط دشواری دست‌به‌گریبان بود. چند فرزند او در سنین پایین از دنیا رفتند و سال‌های پایانی عمر خود را در اردوگاهی نظامی و دور از خانواده سپری کرد. با این‌حال، او در همه حال شکرگزاری می‌کرد.

اورلیوس هرآن‌چه را که کائنات به او تحمیل کردند به جان خرید و با فروتنی و شکرگزاری با شرایط زندگی و هرچه بود و نبود کنار آمد.

جهان در حدود ۲ هزار سال گذشته دستخوش تغییرات زیادی شده است، اما کلام او دربردارنده حکمتی است که زمان و مکان نمی‌شناسد.

از آن‌جا که اورلیوس به‌صراحت درباره حقایق خلل‌ناپذیر زندگی انسانی سخن می‌گفت، ایده‌های او در دنیای پرآشوبِ امروز به اندازه دوران امپراتوری روم کارساز هستند و کتاب او برای کسانی که به دنبال درک ماهیت و مقصود زندگی انسانی هستند ارزشمند قلمداد می‌شود.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
قتل شوهر توسط بلاگر مشهدی و همدست دانشجو  تصویری از صدام در جوانی سال 1963 ۴ تهدید قابل توجه سرما برای تلفن‌ همراه هوشمندتان از دلدادگی تا اسیدپاشی و تهدید به مرگ توسط پسر شیطان صفت «قهرمان‌های خود را با دقت انتخاب کنید»؛ نکات طلایی از وارن بافت برای موفقیت اسکیمر چیست و چگونه سارقان اطلاعات بانکی را از شما می‌ربایند؟ محدودیت های جدید برای مهاجرت به آمریکا: از چاق ها گرفته تا بیماران روانی رز عربستانی چرا مشهور شد؟ وکیل پژمان جمشیدی از بازگشت او به کشور خبر داد اختلافات یونان و ترکیه در اژه: جنگ یا دادگاه بین المللی؟ دو هزار سال پیش با این وسیله مغز را جراحی می‌کردند! تشکیل پرونده قضایی در رابطه با فوت ۴ کارگر شهرداری تهران در حادثه تصادف این مرسدس بنز با رنگ عجیب و متفاوت خود در دبی مشاهده شد! (عکس) «دفاع از زباله‌گردی» جنجال‌ساز شد/ می‌خواهید فقر و نداری را طبیعی جلوه دهید ابرسلاح ۸۰ هزار تُنی، خط و نشان جدید چین برای آمریکا