عصر ایران ــ درویشی به مَقامی در آمد که صاحبِ آن بُقعه کریمالنَّفس بود؛ طایفهٔ اهل فضل و بلاغت در صحبتِ او هر یکی بَذله و لطیفه همیگفتند.
درویش راهِ بیابان کرده بود و مانده و چیزی نخورده. یکی از آن میان به طریقِ ظرافت گفت: تو را هم چیزی بباید. گفت: گفتِ مرا چون دیگران فضل و ادبی نیست و چیزی نخواندهام، به یک بیت از من قناعت کنید. همگنان به رغبت گفتند: بگوی! گفت:
من گرسنه در برابرم سفرهٔ نان
همچون عَزَبم بر درِ حمّامِ زنان
یاران نهایتِ عجز او بدانستند و سفره پیش آوردند. صاحب دعوت گفت: ای یار! زمانی توقّف کن که پرستارانم، کوفته بریان میسازند. درویش سر بر آورد و گفت:
کوفته بر سفرهٔ من گو مباش
گُرْسِنه را نانِ تهی کوفته است
ممنون
ممنون
با عنایت به وزن یا همان آهنگ، یا همان ریتم شعر ، باید چنین بخوانید:
«من گُرْسِنِه، در برابرم سفرۀ نان
...»
در بیت دوم هم،
اولا مکث بعد از «کوفته» زائد است؛ و
ثانیا «کوفته است» را لطفا «کوفته ست» بخوانید.