۱۸ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۳۴۱۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۳۴۱۰
انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۴
باب دوم حکایت سی و هشتم

با سعدی در گلستان : باطل است آنچه مدّعی گوید / «خفته را خفته کی کند بیدار» (+صدا)

با سعدی در گلستان : باطل است آنچه مدّعی گوید / «خفته را خفته کی کند بیدار» (+صدا)
ترکِ دنیا به مردم آموزند / خویشتن سیم و غَلّه اندوزند / عالِمی را که گفت باشد و بس / هر چه گوید نگیرد اندر کس

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این‌جا بشنوید

عصر ایران ــ فقیهی پدر را گفت: هیچ از این سخنانِ رنگینِ دلاویزِ متکلّمان در من اثر نمی‌کند، به حکمِ آن که نمی‌بینم مر ایشان را فعلی موافقِ گفتار.

ترکِ دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غَلّه اندوزند

عالِمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کس

عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خَود نکند

اَتَأمُروُنَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ اَنْفُسَکُمْ؟

عالِم که کامرانی و تن‌پروری کند
او خویشتن گم است، که را رهبری کند؟

پدر گفت: ای پسر! به مجرّدِ خیالِ باطل نشاید روی از تربیتِ ناصحان بگردانیدن و علما را به ضَلالت منسوب کردن و در طلبِ عالمِ معصوم از فوایدِ علم محروم ماندن، همچو نابینایی که شبی در وَحَل افتاده بود و می‌گفت: آخِر، یکی از مسلمانان چراغی فرا راهِ من دارید. زنی مازحه بشنید و گفت: تو که چراغ نبینی به چراغ چه بینی؟! همچنین مجلسِ وعظ چو کلبهٔ بزّاز است؛ آنجا تا نقدی ندهی، بِضاعتی نستانی و اینجا تا ارادتی نیاری، سعادتی نبری.

گفتِ عالِم به گوشِ جان بشنو
ور نماند به گفتنش کردار

باطل است آنچه مدّعی گوید:
«خفته را خفته کی کند بیدار»

مرد باید که گیرد اندر گوش
ور نوشته است پند بر دیوار

صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهدِ صحبتِ اهلِ طریق را

گفتم میانِ عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را؟

گفت: آن گلیمِ خویش به در می‌برد ز موج
وین جهد می‌کند که بگیرد غَریق را

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان