۱۳ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۰۹۶۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۷ - ۱۳-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۰۹۶۱
انتشار: ۱۱:۰۷ - ۱۳-۰۶-۱۴۰۴
واژه خانه عصر ایران

دیگریّت چیست؟ هویت در آینۀ دیگری

دیگریّت چیست؟ هویت در آینۀ دیگری
مفهوم دیگریّت فقط در نظریه‌های فلسفی و سیاسی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در زندگی روزمره نیز حضور دارد. وقتی کودکی در مدرسه به خاطر لهجه‌اش مسخره می‌شود، یا وقتی زنی در محیط کار جدی گرفته نمی‌شود، این‌ها نمونه‌هایی از دیگری‌سازی هستند. به این معنا، دیگریّت به تجربه‌ای زیسته و ملموس بدل می‌شود.

    عصر ایران - دیگریّت* (Otherness) یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در فلسفه و علوم انسانی معاصر است؛ واژه‌ای که بیش از آنکه به یک «چیز» خاص اشاره کند، به یک "رابطه" دلالت دارد. این مفهوم توضیح می‌دهد که هویت، چه فردی و چه جمعی، تنها در ارتباط با آنچه "دیگری" نامیده می‌شود شکل می‌گیرد. در واقع، ما خود را نه صرفاً با اشاره به آنچه هستیم، بلکه با مرزبندی نسبت به آنچه نیستیم تعریف می‌کنیم. 

   از آرای فلسفی مطرح شده در یونان باستان تا نظریه‌های معاصر پسااستعمارگرایانه، اندیشه‌ی دیگریّت در کانون توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. برای افلاطون، حقیقت در تقابل با امر "غیرحقیقی" شناخته می‌شد؛ برای هگل، خودآگاهی تنها در مواجهه با "دیگری" حاصل می‌شود؛ و برای فیلسوفان معاصر چون ادوارد سعید، مفهوم "دیگری" اساس گفتمان‌های استعماری و روابط قدرت است.

   در سنت فلسفه‌ غرب، هویت همیشه با تضاد و تقابل ساخته شده است. هگل در پدیدارشناسی روح می‌نویسد که خودآگاهی تنها در مواجهه با یک آگاهی دیگر به مرحلۀ "شناخت خویش" می‌رسد. این همان دیالکتیک "خداوند-بنده" است که در آن "من" تنها در کشمکش با "دیگری" تحقق می‌یابد. مارکس این ایده را به عرصه‌ اجتماعی و اقتصادی کشاند و نشان داد که طبقات کارگر و سرمایه‌دار هویت خود را در تقابل با یکدیگر به دست می‌آورند.

  با این حال، در قرن‌های بیستم و بیست‌ویکم میلادی، دیگریّت به معنایی بسیار گسترده‌تر به‌کار رفت. فیلسوفان اگزیستانسیالیست چون ژان پل سارتر و سیمون دو بووار آن را به سطح روابط میان‌فردی و جنسیتی کشاندند. دو بووار در جنس دوم نوشت: «زن "دیگری" است در برابر مرد.» یعنی هویت زن در تاریخ و فرهنگ غرب همواره در نسبت با مرد به‌مثابه معیار اصلی تعریف شده است.

 
  دیگریّت و استعمار

  یکی از مهم‌ترین عرصه‌های بحث دربارۀ دیگریّت، مطالعات پست‌کلنیال (پسااستعماری) است. ادوارد سعید در کتاب معروف شرق‌شناسی نشان داد که غرب مدرن، شرق را نه به‌مثابه واقعیتی مستقل، بلکه به عنوان دیگریِ خود بازنمایی کرده است. شرق در نگاه شرق‌شناسان غربی، سرزمینی عجیب، غیرعقلانی، زنانه و منفعل معرفی می‌شد، تا در برابر آن غرب بتواند خود را عقلانی، مردانه، پیشرفته و برتر تعریف کند.
 
   این‌جا دیگریّت صرفاً یک مفهوم انتزاعی نیست، بلکه ابزاری است برای توجیه سلطۀ سیاسی و اقتصادی. وقتی شرق "دیگری" می‌شود، استعمار هم به‌عنوان مأموریتی تمدنی و طبیعی جلوه می‌کند. به همین دلیل، مفهوم دیگریّت یکی از کلیدهای فهم روابط قدرت در تاریخ استعمار و جهان معاصر است.
 
دیگریّت چیست؟ هویت در آینۀ دیگری
 
دیگریّت در جامعه و سیاست
در علوم اجتماعی، دیگریّت به‌ طور گسترده در تحلیل تبعیض‌های نژادی، قومی، جنسیتی و مهاجرتی به‌ کار می‌رود. وقتی یک گروه اجتماعی به ‌عنوان "دیگری" برچسب می‌خورد، معمولاً از حقوق و امتیازاتِ "گروه غالب" محروم می‌شود. به عنوان مثال، مهاجران در بسیاری از جوامع اروپایی یا آمریکایی اغلب به‌ عنوان "دیگریِ فرهنگی" دیده می‌شوند که با هویت ملی اکثریت سازگار نیستند. این فرایندِ "دیگرسازی" (Othering) می‌تواند به شکل‌گیری مرزهای اجتماعی، تبعیض نهادینه و حتی خشونت سیاسی منجر شود.
 
در سیاست، بسیاری از رهبران پوپولیست با ایجاد یک "دیگریِ خیالی" قدرت می‌گیرند: دیگری می‌تواند مهاجر باشد، اقلیت مذهبی باشد یا حتی یک دولت خارجی. از طریق این فرایند، هویت ملیِ یکپارچه بازتعریف می‌شود و احساس خطر مشترک، انسجام داخلی را تقویت می‌کند.
 
  دیگریّت در ادبیات و هنر
ادبیات نیز عرصه‌ای غنی برای بازنمایی دیگریّت است. از هومر تا شکسپیر، از رمان‌های قرن نوزدهم تا ادبیات پست‌کلنیال، نویسندگان همواره با تصویر "دیگری" کار کرده‌اند. در نمایشنامۀ اتللو اثر شکسپیر، قهرمان داستان به‌عنوان یک "دیگریِ سیاه‌پوست" در جامعۀ ونیزی به تصویر کشیده می‌شود و همین دیگریّت زمینۀ تراژدی را فراهم می‌کند. در رمان‌های جوزف کنراد، شرق و آفریقا همچون قلمروهایی ناشناخته و دیگریِ اروپا روایت می‌شوند.
 
در مقابل، ادبیات پسااستعمارگرایانه کوشید صدای دیگری را از درون خودش بازگو کند. نویسندگانی چون چیما ماندا نگوژی آدیچی یا سلمان رشدی، تصویر شرق و آفریقا را نه از منظر غرب، بلکه از تجربۀ زیستۀ خود روایت کردند. این تلاش‌ها بخشی از مبارزه برای بازپس‌گیری هویت و بازنویسی دیگریّت است.
 
دیگریّت و زندگی روزمره
مفهوم دیگریّت فقط در نظریه‌های فلسفی و سیاسی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در زندگی روزمره نیز حضور دارد. وقتی کودکی در مدرسه به خاطر لهجه‌اش مسخره می‌شود، یا وقتی زنی در محیط کار جدی گرفته نمی‌شود، یا وقتی یک فرد دگرباش جنسی از جامعه طرد می‌شود، این‌ها نمونه‌هایی از دیگری‌سازی هستند. به این معنا، دیگریّت به تجربه‌ای زیسته و ملموس بدل می‌شود.
 
دیگریّت چیست؟ هویت در آینۀ دیگری
 
نقد و بازاندیشی در دیگریّت
با وجود اهمیت این مفهوم، برخی متفکران بر خطرهای آن تأکید کرده‌اند. اگر هویت همواره در تقابل با دیگری ساخته شود، آیا این به معنای دائمی بودن مرزها و جدایی‌هاست؟ آیا امکان ندارد هویت انسانی بر مبنای پیوندها و اشتراک‌ها بنا شود؟
 
امانوئل لویناس، فیلسوف فرانسوی، کوشید پاسخ متفاوتی بدهد. او دیگری را نه به‌عنوان تهدید یا ابژۀ شناخت، بلکه به‌مثابه چهره‌ای دانست که مسئولیت اخلاقی ما را فرا می‌خواند. در نگاه لویناس، مواجهه با دیگری نه صرفاً امری معرفتی بلکه امری اخلاقی است: دیگری بودن او، ما را به مسئولیت و پاسخ‌گویی وامی‌دارد. این دیدگاه نشان می‌دهد که دیگریّت می‌تواند نه فقط منبع جدایی و تبعیض، بلکه زمینه‌ای برای و همزیستی و اخلاقی زیستن باشد.
 
جمع‌بندی
دیگریّت مفهومی است که در قلب علوم انسانی جای دارد. از فلسفۀ هگل تا نظریه‌های پست‌کلنیال، از سیاست معاصر تا ادبیات، همواره انسان خود را در آینۀ دیگری شناخته است. این شناخت می‌تواند منبع هویت، قدرت و انسجام باشد، اما در عین حال می‌تواند به طرد، تبعیض و سلطه نیز بینجامد.
 
فهم دیگریّت یعنی فهم چگونگی ساخته شدن مرزها و هویت‌ها؛ یعنی درک اینکه "ما" بدون "آن‌ها" قابل تصور نیستیم. اما شاید چالش اصلی عصر ما، یافتن راهی برای بازاندیشی در این رابطه باشد: چگونه می‌توان دیگری را دید، بدون آنکه او را به حاشیه راند؟ چگونه می‌توان در تفاوت زیست، اما همچنان بر پیوند انسانی تأکید کرد؟
-----------------------------------------------------------
*عصر ایران: اهالی دستور زبان خرده نگیرند که "دیگر" فارسی قاعدتا نباید با "یت" عربی جمع شود همان‌گونه که "رهبریت" را نادرست قلمداد می‌کنند اما داریوش آشوری با ساخت مدرنیت (مدرن +یت) به جای مدرنیته این ظرفیت زبانی را ایجاد یا احیا کرده است و مهم تر از آن "دیگری" مفهوم "دیگریت" را نمی‌رساند. 
 
 
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: دیگریت ، هویت ، استعمار
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha