۲۹ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۹ تير ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۷۸۷۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۳ - ۲۸-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۷۸۷۶
انتشار: ۱۸:۳۳ - ۲۸-۰۴-۱۴۰۴

توس در شاهنامه؛ جنگاوری وفادار، اما نابخرد

توس در شاهنامه؛ جنگاوری وفادار، اما نابخرد
توس در شاهنامه نمادی از قدرت نظامی بدون خرد است. او شجاع است، اما در لحظات حساس، تعصب و غرور جایگزین عقل او می‌شود. با این ‌حال، فردوسی او را همچنان پهلوانی بزرگ می‌داند؛ زیرا توس هرگز به ایران خیانت نمی‌کند و تا آخرین دم، برای ایران‌زمین می‌جنگد. حتی اگر گاه، دشمن واقعی ایران خودش باشد.

عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - در میان پهلوانان نامدار شاهنامه، توس نوذر جایگاهی ویژه دارد؛ نه قهرمانی بی‌غش و بی‌نقص، مثل رستم است و نه نیرنگ‌باز و سیاه‌دل، چون گرسیوز. او پهلوانی ا‌ست پرهیبت و شجاع، اما در عین حال، سخت‌سر، کینه‌جو و گاه بی‌خرد. توس، چهره‌ای‌ست که نشان می‌دهد همۀ پهلوانان شاهنامه در اوج خرد و بزرگواری نیستند؛ برخی اسیر تعصبات خویش‌اند.

توس فرزند نوذر و نوۀ منوچهر است و از تبار پادشاهان قدیم ایران. نوذر شاه ایران بود که در جنگ با تورانیان کشته شد. اما پس از مرگ نوذر، بزرگان ایران توس را شایستۀ پادشاهی ندیدند و زوطهماسپ را به شاهی برگزیدند. توس یکی از بزرگ‌ترین سرداران ایران در روزگار کی‌قباد، کیکاووس و کیخسرو بود. جایگاهش در سپاه ایران بی‌بدیل و شجاعت و نیروی بازوی او بارها در نبردها سرنوشت جنگ را عوض کرده بود.

توس در شاهنامه؛ جنگاوری وفادار، اما نابخرد

اما فردوسی از همان آغاز، چهرۀ او را خشن و سرسخت ترسیم می‌کند. پهلوانی که قدرتش با غرور و تعصب گره خورده.

 ز توس آن دلیر و سرافراز مرد
همه رزمگه زیر پا کرده خرد

یکی از محورهای مهم شخصیت توس، دشمنی قدیمی با خاندان زال و رستم است. این کینه ریشه در اختلاف‌های سیاسی و خانوادگی دارد؛ توس، که خود را از پشت و تبار پادشاهان می‌داند، نسبت به قدرت و نفوذ زال حسادت می‌ورزد و این حسادت به کینه بدل می‌شود.

وقتی خبر می‌رسد که سپاه توران به ایران حمله کرده و پهلوان جوان تورانی، سهراب، پیش می‌تازد، توس نخستین کسی‌ است که خواهان رویارویی مستقیم رستم و سهراب است و در دلش آرزو دارد رستم در این نبرد ناکام بماند. او بارها در جمع پهلوانان ایران زبان به طعنه می‌گشاید: و این کینه، بعدها در نبردهای داخلی ایران نیز نمود پیدا می‌کند.

توس در شاهنامه؛ جنگاوری وفادار، اما نابخرد

یکی از تراژیک‌ترین لحظات شاهنامه، ماجرای فرود سیاوش است و توس در این حادثه نقشی کلیدی دارد. فرود، فرزند سیاوش و برادر ناتنی کیخسرو، جوانی ا‌ست که در مرز توران زندگی می‌کند و تمایلی به جنگ ندارد. کیخسرو سپاهی می‌فرستد تا او را به ایران بیاورد و توس فرماندۀ این سپاه است. اما توس، که کینۀ قدیمی نسبت به خاندان سیاوش در دل دارد، با غرور و تندی رفتار می‌کند. با وجود هشدارهای خردمندانی چون گودرز و پیران، توس به جای صلح، جنگ را برمی‌گزیند و در نهایت، فرود و مادرش کشته می‌شوند. این حادثه، ننگی بر نام توس می‌نشاند و کیخسرو هرگز او را به‌تمامی نمی‌بخشد.

با همۀ این خطاها، توس همچنان پهلوان بزرگی‌ است و در جنگ‌های متعدد علیه تورانیان حضور دارد. او سرداری بی‌باک و نترس است و در بسیاری از نبردها سپاه ایران را از شکست نجات می‌دهد. در نبردی با تورانیان، فردوسی چنین او را می‌ستاید:

 چو توس آن دلیر از میان سپاه
برآمد، برآشفت میدان و راه
ز خنجر به خون، دشت رنگین بکرد
سر از تن جدا و دل‌آذین بکرد

توس در شاهنامه؛ جنگاوری وفادار، اما نابخرد

اما در کنار این ستایش‌ها، بارها به یادمان می‌آورد که توس، برخلاف پهلوانانی چون رستم یا گودرز، فاقد خرد سیاسی و نرمش انسانی است. کیخسرو، شاه جوان که عدالت‌خواه و خردمند است، با بسیاری از اقدامات توس موافق نبود. او همچنین توس را به ‌سبب قتل فرود سرزنش می‌کرد و هرگز اجازه نمی‌داد توس در حلقۀ نزدیک‌ترین مشاورانش باشد.

در پایان عمر، توس نیز مانند بسیاری از پهلوانان بزرگ، از دنیا می‌رود بی‌آنکه فرصتی برای جبران خطاهایش پیدا کند. فردوسی از مرگ او به ‌طور مفصل سخن نمی‌گوید، اما یادش را در قالب سرداری بزرگ اما سخت‌دل جاودانه می‌سازد.

توس در شاهنامه نمادی از قدرت نظامی بدون خرد است. او شجاع است، اما در لحظات حساس، تعصب و غرور جایگزین عقل او می‌شود و فجایعی چون مرگ فرود را رقم می‌زند.  با این ‌حال، فردوسی او را همچنان پهلوانی بزرگ می‌داند؛ زیرا توس هرگز به ایران خیانت نمی‌کند و تا آخرین دم، برای ایران‌زمین می‌جنگد. حتی اگر گاه، دشمن واقعی ایران خودش باشد.

 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: شاهنامه ، فردوسی ، توس
ارسال به دوستان