۲۳ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۶۳۱۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۲۳-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۶۳۱۷
انتشار: ۱۰:۵۵ - ۲۳-۰۴-۱۴۰۴
نگاهی به شخصیت‌های شاهنامه

پیران ویسه؛ مظهر دشمن بخرد و نیکوکار

پیران ویسه؛ مظهر دشمن بخرد و نیکوکار
فردوسی در شاهنامه بارها از پیران ویسه با واژه‌هایی چون "خردمند"، "فرزانه"، و "نیک‌نهاد" یاد می‌کند. و شاید با این پیام که: دشمن، همیشه شریر نیست؛ گاه شریف‌ترین مردان، آن سوی مرز دوستی‌اند.

عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - در میان شخصیت‌های شاهنامه، پیران ویسه یکی از شریف‌ترین و در عین حال تراژیک‌ترین چهره‌هاست؛ مردی از سرزمین دشمن، اما با قلبی روشن، خردی استوار و اخلاقی انسانی. در جهانی که تورانیان و ایرانیان دشمنان سنتی‌اند، پیران استثنایی‌ست که بارها کوشید این دشمنی را به صلح بدل کند، بی‌آنکه هرگز خیانت کند به وطنش.

پیران، پسر ویسه و برادر هومان، از اشراف دربار افراسیاب پادشاه توران و از نزدیک‌ترین و خردمندترین مشاوران شاه توران بود. فردوسی از پیران چهره‌ای خردمند، دلسوز، دیپلمات‌مسلک و گاه پدرانه ترسیم می‌کند. او سالخورده، کارآزموده و خوش‌نام است، اما از همان آغاز می‌دانیم که در جهانی زندگی می‌کند که خرد همیشه بر شمشیر چیره نیست.

پیران نخستین ‌بار در داستان سیاوش حضوری پررنگ دارد. سیاوش، شاهزادۀ ایرانی، پس از آنکه قربانی دسیسۀ سودابه می‌شود، به توران پناه می‌آورد. در توران، پیران کسی است که از سیاوش حمایت می‌کند، او را به دربار می‌برد و نزد افراسیاب می‌ستایدش:

چو پیران آن پاکزاد جوان
بدید و بدو گشت شادان روان
ز تخت اندر آمد، بر او آفرین
بخواند و ببوسید روی زمین

پیران ویسه؛ مظهر دشمن بخرد و نیکوکار

پیران نه‌ تنها پناه‌دهندۀ سیاوش است، بلکه نقش واسطه‌ای خردمند را بازی می‌کند. وقتی افراسیاب از حضور شاهزادۀ دشمن خشمگین می‌شود، این پیران است که با سخن‌دانی، خشم شاه را می‌نشاند و راه دوستی می‌گشاید.

وقتی سیاوش در توران‌زمین زندگی تازه‌ای آغاز و با دختر افراسیاب ازدواج می‌کند، پیران همچنان در کنار اوست. حتی پس از آنکه افراسیاب به‌ وسوسۀ سیاست‌ورزان درباری، سیاوش را به قتل می‌رساند، پیران مخالفتش را با این تصمیم افراسیاب ابراز می‌دارد.

مرگ سیاوش، زخم عمیقی بر روح پیران می‌زند. او می‌داند که این قتل، بذر انتقام در دل ایرانیان خواهد کاشت؛ و درست می‌اندیشد. تولد کیخسرو، فرزند سیاوش و فرنگیس، و بازگشت او به ایران، آغاز دورانی‌ست که پیران را به دل ماجرایی تازه می‌برد.

پیران ویسه؛ مظهر دشمن بخرد و نیکوکار

یکی از وقایع مهم دیگر در شاهنامه، داستان فرود پسر سیاوش است. پیران می‌کوشد از جنگ کیخسرو با برادر ناتنی‌اش، فرود، جلوگیری کند. او پیام‌آور صلح است و بار دیگر، خرد را در مقابل انتقام قرار می‌دهد. اما این‌ بار هم، کسی به هشدارش گوش نمی‌دهد و فرود و مادرش به فجیع‌ترین شکل کشته می‌شوند.

فرود پسر سیاوس و جریره بود. جریره دختران پیران بود. وقتی که سیاوس تازه به توران درآمده بود، پیران برای حمایت از سیاوش، جریره را به عقد سیاوش درآورد. چندی بعد هم فرنگیس، دختر افراسیاب، همسر سیاوش شد. در داستان کیخسرو و فرود، این دو فرزند سیاوش چون یکدیگر را نمی‌شناختند، کارشان به جنگ کشید.

باری، فردوسی با دلسوزی از پیران یاد می‌کند؛ گویی می‌داند که این مرد، گرفتار جهانی‌ست که در آن صدای خرد خاموش می‌شود و جنگ بر همه چیز سایه می‌افکند.

در جنگ نهایی ایران و توران، که با بازگشت کیخسرو و آغاز حملات گسترده به تورانیان همراه است، پیران فرمانده سپاه توران می‌شود. با وجود میل باطنی‌اش به صلح، وفاداری‌اش به افراسیاب و میهنش باعث می‌شود که در نبرد دوازده‌رخ با رستم روبرو شود.

در شاهنامه، این یکی از تلخ‌ترین نبردهاست. نه به خاطر شدت یا خونریزی، بلکه چون دو مرد بزرگ، که هر دو خردمند و شریف‌اند، ناگزیر می‌شوند با یکدیگر بجنگند. و فردوسی نمی‌گذارد عظمت پیران با مرگش خاموش شود. پس از کشته‌شدن او به دست رستم، خود رستم پیکر پیران را با احترام تمام به خاک می‌سپارد. پیران و هومان، هر دو در نبرد دوازده‌رخ کشته شدند. ابتدا هومان به دست بیژن، سپس پیران به دست رستم. 

نبرد دوازده‌رخ

پیران ویسه؛ مظهر دشمن بخرد و نیکوکار

پیران نیز مثل هومان، یکی از معدود شخصیت‌های تورانی ا‌ست که در شاهنامه با احترام و همدلی تصویر شده. چون برای فردوسی، پهلوانی نه با ملیت، بلکه با خرد، اخلاق و وفاداری به حق تعریف می‌شود. پیران نه خائن است، نه خودخواه، نه خونریز. او مردی‌ست در میانۀ میدان‌های سیاست و جنگ، که با وجود همۀ محدودیت‌ها، بارها کوشید صلح را ممکن سازد.

فردوسی از او بارها با واژه‌هایی چون "خردمند"، "فرزانه"، و "نیک‌نهاد" یاد می‌کند. و شاید با این پیام که: دشمن، همیشه شریر نیست؛ گاه شریف‌ترین مردان، آن سوی مرز دوستی‌اند.

پیران به دلیل سیاست‌ورزیِ خردمندانه‌اش در ادبیات فارسی شهره شد و بعدها فارسی‌زبانان وقتی می‌خواستند سیاستمداری را زیرک و خردمند بخوانند، ولو که دشمن بود، او را به پیران ویسه تشبیه می‌کردند. چنانکه کریم خان زند، آقامحمدخان را پیران ویسه لقب داده بود.  پیران ویسه برخلاف عمروعاص که مصداق دشمن زیرک نابکار بود، مظهر یک دشمن خردمند نیکوکار بود.
    

ارسال به دوستان