۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۷۸۰۵۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۲۲-۱۱-۱۴۰۱
کد ۸۷۸۰۵۹
انتشار: ۱۴:۱۳ - ۲۲-۱۱-۱۴۰۱
استانبول به روایت مسافران قجری

«آزادی‌ها دارند و عیش‌ها می‌کنند»

میرزا حسن موسوی در 1277 خورشیدی وارد استانبول شده و در سفرنامه‌اش آورده است: «همه جور مذهبی هم در آن پيدا می‌شود- از گبر، يهودی و ارمنی، ارس، بابی، سنی كه جای خود. اثني عشری هم بسيار دارد. مجالس روضه دارند، نماز جماعت دارند.»

عصر ایران - «قهوۀ استانبول نيكو می‌سوزد»، یکی از مجموعه كتاب‌های "تماشاي شهر" است كه با همت و گزينش علی‌اكبر شيروانی منتشر شده‌اند. اين كتاب شامل دوازده سفرنامه است از آبان 1181 تا دی ماه 1283 شمسی؛ و در واقع صد سال استانبول‌شناسی ایرانیان عصر قجر را پيش روی خواننده می‌گذارد.

در سال 1181 فتحعلی شاه پادشاه ایران بود و در سال 1283، مظفرالدین شاه. این سفرنامه‌ها جدا از نمایش تحول نگاه ایرانیان به خارج از کشور طی این صد سال، همچنین كم‌وبيش نشان می‌دهند كه استانبول در اين صد سال، از فقر به رفاه رسيده و به جمع مدائن راقيه پيوسته است.

مجموعۀ پنج‌جلدی "تماشای شهر"، گزیده‌ای از سفرنامه‌های مسافرانی ایرانی است که در عصر قاجار به شهرهای پاریس، استانبول، لندن، سن‌پترزبورگ و بمبئی سفر کرده‌اند. نگاهی گذرا به این سفرنامه‌ها، قطعا خالی از لطف نیست.

 این بار استانبول، با نیم‌نگاهی به کتاب «قهوۀ استانبول نیکو می‌سوزد». در نوبت‌های بعدی به پاریس و لندن و سن‌پترزبورگ و بمبئی خواهیم رفت!

«آزادی‌ها دارند و عیش‌ها می‌کنند»

مسجد پر بود از صدای تدريس

ميرزا حسن موسوی در فروردين 1277 شمسی وارد استانبول شده و در سفرنامه‌اش آورده است:

 «متصل در كوچه‌ها كالسكۀ بزرگ و كوچك در آمد و رفت است. اعزّه يك نفر يا دو نفر در كالسكه‌های كوچك خيلی پاكيزه و پاك و منقح نشسته‌اند... كالسكۀ دو طبقه – سه طبقه هم هست كه در طبقۀ جمعی نشسته‌اند می‌آيند و می‌روند، همه جور مذهبی هم در آن پيدا می‌شود – از گبر، يهودی و ارمنی، ارس، بابی، سنی كه جای خود. اثني عشری هم بسيار دارد.

 مجالس روضه دارند، نماز جماعت دارند... مشهور است كه استانبول دوازده هزار مسجد دارد، دوازده هزار حمام دارد. نمی‌دانم راست است يا خير – ما دو مسجد را امروز صبح ديديم.

 در مسجد اول كه رفتيم ديديم گنبد بسيار بزرگی است و مفروش به فرش قالی و تخميناً سی، چهل مجلس درس به طور متفرقه منعقد بود و مدرس بر روی يك مخدۀ بسيار كلفتي نشسته بود و در جلو كرسی گذاشته بود كه كتابش را رويش بگذارد و بگويد و بعضی پنجاه طلبه و بعضی چهل و بعضی سی و... بعضی زيادتر و بعضی كمتر، دورشان تخميناً جمع بودند. حتی آن‌كه بعضی يك نفر و دو نفر هم داشتند و مسجد پر بود از صدای تدريس. همه تركی می‌گفتند و تمام فين عربی بر سر داشتند...

 خيار سبز امروز در اين‌جا ديده شد. كاهوی فرنگی كه فراوان است اما نه به آن فراوانی كه بايد باشد. خيار معلوم می‌شود بيش از اين هم آمده به بازار ولی ‌ميرزا رضا که امروز در بازار متعدد ديده بود، گفت می‌گويند دانه‌ای دو قروش و نيم است. تنباكوی اصفهاني را گفت پرسيدم چند می‌دهند، گفتند حقه‌ای سی ‌و شش قروش كه يك من شاه – هفت تومان و نيم – می‌شود.»

 

آزادی‌ها دارند و عيش‌ها می‌كنند

ميرزا محمودخان در بهمن 1278 شمسی وارد استانبول شد و در سفرنامه‌اش نوشته است: «روزی قريب به غروب به محلۀ بی‌اوغلو رفته و در قهوه‌خانه‌ای نشسته مشغول به صرف افطار بودم كه ناگهان صدای طپانچه‌ای از نزديكی بلند شد. معلوم گرديد كه در ميخانه دو نفر مست يكی به ديگری زخمي زده و آن مجروح نيز طپانچه‌ای به خصم خود انداخته ولی به او نخورده بود. فوراً پليس هر دو را گرفته، حبس نمود...

 روزی در كشتي بخار نشسته... رفتم به اُسكودار كه محلۀ بزرگی است و در آن‌جا قبرستان اهل استانبول است. از كشتی كه بيرون آمدم راهی خيلی دور بايد طي كرده، رسيدم به قبرستان. بالای سر هر قبری سروی نشانيده‌اند – تا چشم می‌ديد سروستان بود. نزديك به قبرستان دختری عيسوی خرامان می‌رفت كه رخ دلكشش ماه را بنده كردی و لب جان‌بخشش مرده را زنده.

 هنگام مراجعت رفتم تكيۀ دراويش رُفاعی. مرشدی كه سيدی جوان بود، در محلی ساكت نشسته و مريدها بعضی دور و برخی در ميان مجلس بودند. جمعی دف می‌زدند و ذكر می‌گفتند. هر كس می‌خواست می‌رفت مانع نمی‌شدند. چند مرد و زن فرنگی هم به تماشا آمدند...

 پنج – شش شب رفتم به تماشای سيرك. از اجزاء آن‌جا هشت دختر خيلی خوشگل بودند – خاصه دو نفر از آن‌ها كه چشم جادويشان روز مردم را سياه كرده بود و خال هندويشان حال خلق را تباه. يكی در اسب‌بازی مسلط بود و ديگری در بندبازی استاد. دخترهای ديگر هم در ژيمناستيك و بعضی هنرها ماهر بودند... همان دختر پريوش كه عقل در رخ او مات بود بر اسبی پيلتن سوار می‌شد... سواره رقص‌ها می‌كرد و هنرها می‌نمود كه بينندگان حيران می‌شدند...

 چهار- پنج مرتبه به تئاتر گنگ‌رويا رفتم تماشاخانه‌ای با زينت بود... پنج – شش دختر بسيار خوشگل خوش‌لباس نوبت به نوبت می‌آمدند، می‌خواندند و می‌رقصيدند. در آن ميانه دختری يونانی بود كه از رخسارش چه گويم و از قامتش چه نويسم. او را نه ماه آسمان می‌توان خواند و نه سرو بوستان... طرفه آنكه با چنين جمال بی‌پايان و حسن بی‌نهايت در رقص و آواز و در دلبری و عشوه‌گری بی‌ شبيه و نظير بود. وقتی كه از پس پرده بيرون می‌آمد پردۀ صاحب‌نظران می‌دريد...

عيسوی‌ها عيدی بزرگ پيش از عيد نوروز می‌گيرند كه تقريباً چهل روز می‌شود. آن را كارناوال می‌گويند كه به معنی مسخرگی است. در آن ايام آزادی‌ها دارند و عيش‌ها می‌كنند...

 در زمستان كمتر شب و روزی است كه در استانبول باران نبارد. هوايش به سردی هوای شيراز و اصفهان نيست، كليتاً مردم آن‌جا مودب و با تربيت هستند و با غريبه‌ها نيز مهربانی دارند.

 نان و گوشت و برنج و روغن نهايت گرانی دارد اما فراوان است. غذايی از گوشت مرغ و شير می‌پزند كه آن را مهلب می‌گويند. چند مرتبه خوردم خيلی تعريف دارد... باقلوايی خوب درست می‌كنند ولی روغن خوشبو در استانبول كم يافت می‌شود. بيشتر باقلواها بدبو است. شيرينی ديگر می‌سازند اسمش قطافه است – كمال امتياز دارد...

 حمام‌های بسيار خوب پاكيزه دارد... به مراتب بهتر از حمام‌های مصر است...‌سازی است كه يك نفر به دوش می‌كشد و ديگری از پشت چرخِ آن را حركت می‌دهد و در كوچه‌های شهر می‌گردانند و در قهوه‌خانه‌ها می‌برند، صدای خوبی دارد آن را ارغنون می‌گويند. جز در استانبول ديگر در جايی نديده بودم.»

 

ارسال به دوستان
هشدار درباره پیامک جعلی یارانه معیشتی؛ هر لینکی را باز نکنید! گودال باغچه؛ معماری زیبای این خانه یزدی (+عکس) آتش به موزه ادوات زرهی و پایگاه نظامی اسرائیل رسید آئودی ئی5 اسپرت بک؛ تغییر چهره کامل خودروساز آلمانی(+عکس) سناریوی جذاب نقل و انتقالات؛ قلی‌زاده می‌آید، ارونوف می‌رود؟ قهرمانی اوسمار در تایلند؛ سرمربی سابق پرسپولیس بوریرام را به جام رساند رونالدو یا نماینده ژاپن کدام یک فینالیست می‌شوند(+ساعت بازی) آنانت آمبانی میلیاردر مشهور هندی یک مایباخ عجیب و غریب خرید(+عکس) دمبله هم‌تراز مسی و ستاره سپاهان؛ PSG رکورد فرانسوی را شکست هالک از نیمار پیشی گرفت؛ آقای گل فعلی برزیل کیست؟ کسورات معوقه بازنشستگان تا پایان اردیبهشت پرداخت می‌شود چراغ سبز مشهد به حضور بانوان در ورزشگاه؛ میزبانی مقدماتی جام جهانی قطعی شد مصوبه لغو احداث پتروشیمی میانکاله ابلاغ شد بازگشت جنجالی مترجم استقلالی به پرسپولیس؛ کارتال بی‌سروصدا او را برگرداند درخشش حسین‌نژاد در روسیه؛ هافبک ایرانی جایگاهش را در دینامو تثبیت کرد