عصرایران - هر چند آمارها ، حاکی از آن است که تعداد معتادان در ایران به لحاظ کمّی زیاد است ولی بدتر از شمار بالای معتادان ، عمیق تر شدن کیفی اعتیاد است که با ورود مواد مخدر صنعتی و محصولات جدید الظهوری مانند شیشه حادث شده است.

اعتیاد در حالی روز به روز در جامعه "گسترش" می یابد و در همان حال "عمیق تر" می شود که قوانین و رویکردهای موجود در کشورمان نسبت به مقوله اعتیاد ، همچنان درگیر روشنفکر بازی قدیمیِ «معتاد بیمار است ، نه مجرم» است!
این نگاه - که مخالفت با آن ، همواره هجمه حامیانش را به دنبال دارد - همواره باعث شده است برخورد با مقوله اعتیاد ، همواره مشمول قاعده "کج دار و مریز" باشد و هیچگاه به سرانجام نرسد.
واقعیت ، بسیار ساده است و نیازی به پیچاندن موضوع نیست. هم قانون صراحتاً حمل ، نگهداری ،خرید و فروش و مصرف مواد مخدر را منع کرده و هم عقل و وجدان عمومی جامعه آن را امری وقیح می داند.
بنابراین وقتی یک کار زشت که در قانون نیز جرم انگاری شده از کسی سر بزند ، او مجرم است و مجرم هم باید مجازات شود ، نه این که با "بیمار" نامیدنش ، مردم را در معرض خطرات گاه مرگبار او قرار دهند.
در این میان ، بسیاری می کوشند با پیش کشیدن مسائل محتلف اجتماعی و اقتصادی ، برای معتادان عذر و بهانه بتراشند و با مظلوم نمایی آنان را قربانیان جامعه قلمداد کنند!
این در حالی است که اگر قرار باشد با این توجیه معتادان را از مجازات معاف داریم ، باید بسیاری از سارقان ، اختلاس کنندگان ، قاتلان و متجاوزان به عنف را هم با همین توجیهات ، بیمار و معاف از تعقیب بدانیم!
وانگهی مگر معتادان در جامعه ای غیر از جامعه ای که اکثریت غیر معتاد در آن زندگی می کنند ، هستند که بقیه آلوده نمی شوند و تنها این ها به سمت اعتیاد می روند؟
واقعاً آیا این توجیه قابل پذیرش است که چون فلانی مشکلات مالی دارد ، معتاد شده است و نباید با او برخورد شود؟ اگر این گونه است ، کسی را که دختر مردم را به زور ربوده و به او تعرض کرده را نیز باید معاف از مجازات دانست زیرا فشار تجرد ، او را به این کار واداشته است و نظایر این!
تأکید می شود که کسی منکر اثر مشکلات اجتماعی بر رفتارهای فردی نیست و قاعدتاً همه نیز بر لزوم کاستن از کاستی های اجتماعی و اقتصادی تاکید دارند ولی این مسائل ، توجیه کننده جرم برای معافیت از مجازات مجرمین نیستند.
البته با توجه به این که متأسفانه و به هزار شرمساری ، تعداد معتادان در ایران بسیار زیاد است ، نمی توان در کوتاه مدت ، با برخورد سخت پلیسی و قضایی ، این معضل را حل کرد چه آن که برخوردهای یک باره و بی مقدمه ، تا کنون درمان هیچ دردی نبوده اند و از این پس هم نخواهند بود.
بنابراین باید واقع بین بود و با همفکری متخصصان ، زمانی را به عنوان "ضرب الاجل ترک اعتیاد" تعریف و به صورت "قانون" ، اعلام عمومی کرد. مگر نه این است که می گویند معتاد مجرم نیست و بیمار است؟ با همین دیدگاه ، بیماران را به درمان دعوت کنند و تمام امکانات کشور را هم برای کمک به ترک اعتیاد بسیج کنند.
بعد از این زمان که مثلاً می تواند دو سال باشد (و در آن ، علاوه بر تلاش برای ترک ، فرهنگسازی فراگیر هم دردستور کار است) ، قانون تشدید مجازات معتادان ولو به شکل تبعید به جزایر دورافتاده و دور از جامعه باید تصویب شود زیرا کسی که برغم این همه فراخوان و امکان ، همچنان بر اعتیادش اصرار می ورزد ، شایسته زندگی سالم در کنار انسان های سالم را ندارد و باید به گونه ای دیگر با او رفتار نمود تا مجازات و اصلاح شود. مردم که گناهی نکرده اند در مجاورت چنین افراد خطرناکی باشند و هر لحطه در معرض جنایات احتمالی شان.
اجرای این پیشنهاد ، هم به نفع معتادان است زیرا هم انگیزه و هم امکانات ترک را در اختیارشان قرار می دهد و هم به سود جامعه ، زیرا اعتیاد و پیامدهایش را به حداقل می رساند.
به علاوه وقتی در آن شرایط ، مجازات های جدی برای اعتیاد تعریف و اجرا شود ، از نظر روانی هم معتاد بودن بسیار وقیح تر از حالت کنونی است که یک روز معتاد را می گیرند ، یک روز رهایش می کنند ، یک روز بیمارش می خوانند که نیازمند مهربانی و کمک است و خلاصه با تساهل و تسامح با او رفتار می کنند.
البته بدیهی است که حتی در سنگین ترین مجازات ها نیز ، همواره جرم هایی شکل می گیرند مانند مجازات قصاص برای قاتلان که نتوانسته قتل را به صفر برساند ولی کسی نمی تواند منکر بازدارندگی کلی شان باشد.
لذا حتی با تحقق آرمانی پیشنهاد فوق نیز اعتیاد ریشه کن نمی شود ولی آمار معتادان نیز میلیونی نخواهد بود ، اعتیاد تفننی این همه فراگیر نمی شود و معتاد بودن ، امری عادی و متعارف در جامعه شمرده نخواهد شد و جوانان بسیاری هرگز آلوده به اعتیاد نخواهند شد تا در در پای منقل و کنار جوی آب و گوشه خیابان عمرشان تباه شود.
باور کنید اگر قرار بود همین روش های کنونی جواب بدهند ، حال و روزمان امروز این گونه نبود و جوانان مان فوج فوج به سمت اعتیاد نمی رفتند. تجدید نظر در برخورد با مقوله اعتیاد ، از الزامات تاریخی ایران امروز است چه آن که با سیاست "باری به هر جهت" نمی توان کاری از پیش برد.
"وضعیت کنونی جامعه ایران در موضوع اعتیاد" ،بهترین دلیل برای لزوم تجدید نظر است ؛ تعارف نکنیم!
اصلا یعنی چی یک معتاد به همین راحتی 12 نفر و مجروح کنه و یا بکشه
طرح آقای محمدی هم خوبه ولی نیاز به شرایط خاصی هم داره مثلا سن بالای 70 چطوری باشه؟و...
1- چند تن مواد مخدر فقط وارد شهر تهران می شود؟
2- این چند تن از کدام جاد وارد می شود و آیا نمی توان جاه ر کنترل کرد؟
من خودم حاضر بودم با ماهی 395 تومن وزارت کار که میگه کار کنم ولی کو کار؟؟؟
برای اشتغالش چیکار کردید؟
برا ازدواجش؟
برای رفاهش چطور؟
میدونید سربازی چه عقده هایی رو برای یه پسر ایجاد میکنه؟
خیلی از جوونا واقعا دارن مردونگی میکنن ولی خیلییا شاید نتونن زیر این فشار طاقت بیارن
به لطف وجود این خانواده شاهد آمدو شدو رفت و آمد افراد ناباب در ساختمان و مشاعات هستیم. از نظر قانونی هم نمیتوانیم کاری بکنیم. کتکشان میتوانیم بزنیم و لی میترسیم افراد ناباب تر را اجیرو مزاحم خانواده یا خود ما در سایر محلات بشوند.
به نظر من حداقل باید با معتادان شیشه ای به عنوان مجرم برخورد شود.
فقط زور وقاطعیت جواب می دهد
البته از جهتی زیاد بودن جرائم در کشور ما از بی حجابی بگیر تا ماهواره و سربازی و ... باعث شده به بهانه های گوناگون از حجم زندانیان و مجرمان کاسته شود که در این میان جرم نبودن اعتیاد نیز حاصل همین قوانین قاطی پاطی است !
هرچی سراین مردم میاد حقشونه.همتون بی رحمید.خدا خوب شناختتون کاره ای نشدید.
می گن سیگار پله اول اعتیاده!
جالبه توی ایران توی روز مبارزه با دخانیات کارخونه سیگار افتتاح می شه
توتون و تنباکو با نرخ ارز مبادله ای توی اولویت هفتم ( مهمتر از رایانه که واقعا یک وسیله برای پیشرفته) وارد می شه
خب حال اگر ما این سیگار رو وارد نکنیم چی می شه:
1- هزینه درمان سیگاری ها روی دوش دولت نمیاد
2- انگل اجتماعی کم کی شه
3- جوون های این مملکت وقتشون رو برای کشیدن سیگار (البته منظورم از سیگار، سیگار و تمام مواد دخانیه مثل قلیون و سیگار و ...) حروم نمی کنن
4- کمتر بیماری های جدید و صعب العلاج به وجود میاد
5- جامعه از نظر امنیت خیلی بالا تر می ره
6- بودجه ای که قرار صرف درمان معتادین و سیگاری ها بشه می ره و صرف پیشرفت و آبادانی مملکت می شه
اگر کسی واقعا با این نظرات مخالفه ببه من هم میل بزنه شاید واقعا نظرش قابل شنیدن باشه
در آخرش هم بگم که احتمالا این روشنفکری احمقانه احتمالا کار همین سوداگران مرگه که می گن معتاد بیمار است و نه مجرم
در حالی که اعتیاد خودش یک مادر جرمه که باید واقعا با اون با شدت بسیار زیاد (حتی بیشتر از مسائل اقتصادی!!! چون که اعتیاد خودش به وجود آورنده مشکله) برخورد بشه
آقاي همفكري، خودت با چند تا متخصص به اين نتيجه رسيدي؟
ضرب العجل اگه مي تونستند كه بيشترشان ترك مي كردند
نوشته شما بيشتر مقصر نشان دادن مسئولين و تحريك و ناميدي مردمه پس نقش فرهنگ سازي و هدايت شما بعنوان رسانه چي ميشه؟
اگر از سالها قبل بجاي اتهام زني و فرا فكني به فكر مردم بودي مي توانستي خانواده ها و بسياري از اين جوانان را بدرستي هدايت كني.
راستي بجز نق و بولد مشكلات چقدر در فرهنگ و هدايت مردم نقش داشتي؟
مسئوليت شما بعنوان رسانه چيست؟
كدام ناهنجاري با تلاش شما _لا اقل درصد كمي_ اصلاح شده است؟
آنها بیمارندولی بیمار نمیتواند ونباید جنایت کند، آنها خود را بیمار کردهاند وبیمار جامعه هستند ، بیماریست که بامصرف داروش(مواد) نرمال نیست وبا نداشتنش ومصرفش وحشی وهار میشود.
آقای محمدی نگفته که بزرگترین حزب وگروه وفرقه در ایران معتادان هستند و در تمام قشرهای جامعه وجود دارند،واز گراس وحشیش،تریاک و شیره،هروئینوکراک وصد نوع مواد شیمیایی خطر ناکتر استفاده میکنند.
واقعیت ، بسیار ساده است و نیازی به پیچاندن موضوع نیست. هم قانون صراحتاً حمل ، نگهداری ،خرید و فروش و مصرف مواد مخدر را منع کرده و هم عقل و وجدان عمومی جامعه آن را امری وقیح می داند.
بنابراین وقتی یک کار زشت که در قانون نیز جرم انگاری شده از کسی سر بزند ، او مجرم است و مجرم هم باید مجازات شود ، نه این که با "بیمار" نامیدنش ، مردم را در معرض خطرات گاه مرگبار او قرار دهند.
و :
بنابراین باید واقع بین بود و با همفکری متخصصان ، زمانی را به عنوان "ضرب الاجل ترک اعتیاد" تعریف و به صورت "قانون" ، اعلام عمومی کرد.
سپاسگزارم
نمیکنن چرا فرافکنی میکنید این اقای نویسنده احتمالا صاحب یکی از بنگاهها
ترک اعتیاد نیست یا فروشنده شیشه های متادون
شما اگر راست میگید اراذل و اوباش
را از خیابونها جمع کنید نه اینکه به نیمی
از جمعیت ایران توهن کنید داداشی
توپ توپیا !
عوامل گسترش خشونت در جامعه:
احساس سرخوردگی، ناکامی، افسردگی.
احساس اینکه مورد چپاول، غارت، تجاوز قرار گرفتید و خود را محق به اعمال خشونت میدونید! و معمولاً این خشونت رو در مورد یکی مثل خودتون اعمال می کنید. (3000 میلیارد چی شد؟!).
خشونت فقط فیزیکی نیست. رشوه گرفتن، تحقیر دیگران برای جبران احساس ناکامی و حقارت،... نیز خشونت محسوب میشند. و بتدریج در جامعه پخش میشند و در نهایت ممکنه به خشونت فیزیکی منتهی بشند.
زمانی که نوسانات قیمت ارز و سکه وجود داره، و ثبات اقتصادی در حال حاضر وجود نداره، احساس عدم امنیت مالی و شغلی وجود داره، همه این ها باعث میشه رفتارهای پریشان و احساسی خارج از کنترل بیشتر بشند.
هیچکدام از اینکه قربانی و یا حتی عامل ترویج خشونت باشیم در امان نیستیم!
بهتر نیست ریشه ای تر به مساله نگاه کنیم؟ خشونت مساله خیلی پیچیده ای هست.
معتاد چه ربطی دارد به متجاوز؟ متجاوز معمولا بیمار روحی است ولی قبل از اینکه بیماریش شدید شود و به دیگران خطری وارد کند نمی توان او را تبعید کرد یا کشت و..
متجاوز به حقوق دیگران تجاوز می کند. معتادی که به حقوق دیگران تجاوزی نکرده یعنی تا یپش از تجاوز به حقوق دیگران چرا باید تبعید شود؟ اصلا شما چه کاره هستید به کسی بگویید معتاد باشد یا نباشد؟ به خوش ضربه بزند یا نزند!
معتاد مسلما بیماراست و خطر آن کمتر از خطر بیماری جنسی که در مرز انفجار در کشور ما قرار دارد می باشد. برویدتمام بیماران جنسی را هم تعبید کنید.
که البته بعید نیست که مشمول این قضیه بشیم " که نه تو مانی و نه من"
چون می دونم منطقی هستید نوشتم که یک تلنگری بخورید انتشارش نشونه فهم بالای شماست.
توجه: جایگزینی فرزند پیشمرگ به جای پدر معتاد بیکار ضمنا" همسر ایشان نیز معلم میباشد
برای این امر مهم است
که متاسفانه دولت در اینن زمینه هیچکاری انجام نداده است .
اگر هزینه تابلوهای نصب شده در کنار جاده های ایران برای ارسال صلوات را برای این کار خرج میکردیم نه تنها آبروی یک کشور اسلامی با این همه معتاد در دنیا نمیرفت بلکه جامعه از نظر روحی و روانی هم بیش از ارسال یک صلوات به فیض میرسید .
برادر عزیز مقاله نویس دمت گرم و قلمت روان چه راحت نسخه x میلیون ادم فلکزده و توسری خور را پیچیدی ایا یک لحظه فقط یک لحظه فکر نکردی ایا معتاد علت است یا معلول منهم با نفس اعتیاد مشکل دارم خیلی هم مشکل دارم اما از تو می پرسم در خیابان مدنی یک معتاد با قمه بیست نفر را تکه پاره کرد در بد ترین حالت بگو ببینم انانکه سه هزار میلیارد بردند و انانیکه بنا به مصلحت نامی از دزدی هایشان فعلا به میان نیامده و فردا هم نام و هم مقدار را تاریخ برملا خواهد کرد انان چند میلیون انسان را زخمی که نه روزی ده بار کشته اند و زنده کرده اند به جای خدا تصمیم نگیریم
بنده در يكي از شهرهاي غرب كشور زندگي مي كنم و بصورت آشكاري سياست هاي مناسب مبارزه با مواد مخدر را در شهرمان را از حدود 20 سال پيش كه دبستاني بودم تا حالا مشاهده مي كنم از شمار افراد معتاد گرفته تا ....
بیاییم منطقی باشیم الان همه ما میتونستیم معتاد باشیم فقط با یک یا دو بار مصرف شما هم آلوده میشین فکر میکنید کسی که پدر مادرش کتک میزنه از اول همینجوری بوده؟؟؟
وقتی تو جامعه تفریح نباشه جامعه ای که میزان بیماری های روانی بالایی داشته باشه مسلما باید وضع بدتر از این باشه. متاسفانه هیچ خوشی و سرگرمی ما جونا نداریم به ادم برای یک لحظه خوشی مواد مصرف میکنه و بعد ز یکسال به عنوان یه معتاد و انکل به جامعه تحمیل میشه
فکر میکنم اگر دوستان و شهروندان از نزدیک با یک معتاد سر و کار داشته باشند، قضاوت هایشان راجع به معتاد تغییر می کند.
اساسا اجرایی بودن چنین طرحی را غیر ممکن میدانم.
اگر قرار به تبعید معتادان است. باید فضایی را در نظر بگیرید که جمعیتی میلیونی را بتوانیم در آن گرد هم آوریم و به نوعی آن ها را از لحاظ روحی و اجتماعی توانمند کنیم.
به نظر شما اساسا در چنین مقیاسی و با وجود طیف های مختلف معتاد در جامعه امکان اجرا کردن چنین طرحی وجود دارد؟
اساسا اگر فرض بگیریم از فردا هیچ معتادی در جامعه نیست و همه در جزیره ای دور افتاده مشغول گذران زندگی و تربیت هستند آیا به نظر شما در بستر کنونی که در جامعه وجود دارد هیچ معتاد جدیدی متولد نمی شود؟ هیچ قتل و غارت و جرمی واقع نخواهد شد؟
آیا به نظر شما شناسایی همه معتادان کشور وجود دارد؟
در بسیاری از جرم هایی که اتفاق میافتد مجرم پیش از وقوع جرم آگاه است که حکمش اعدام است اما بازهم این جرم اتفاق می افتد؟ به نظر شما علت چیست؟ کسی که اساسا سنگین ترین حکم برایش بازدارندگی ندارد در چه وضعیت روحی فکری قرار دارد؟
فرض که افراد از تبعات سنگین معتاد شدن آگاه باشند به نظر شما کسی که زندگی ش را باخته و در شرایط متناقض روحی و جسمی قرار دارد به این مساله توجه می کند.
به نظر بنده اگر قرار بود چنین برخوردهایی تاثیر خود را نشان دهد ما باید در برخرودهایی مانند اعدام در ملا عام نتایج بازدارندگی این اقدامات را مشاهده میکردیم.
مخاطرات سالم نگه داشت ضمنا دلایل این رفتارهادرجامعه ازچنین افرادی پرسیدتامشکلات ریشه ای حل شود