۲۴ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۲۹۹۷
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۰۶-۰۷-۱۳۹۰
کد ۱۸۲۹۹۷
انتشار: ۱۱:۳۷ - ۰۶-۰۷-۱۳۹۰

شما مرغابي هستيد يا عقاب؟ / ماجرای یک راننده تاکسی نیویورکی

وقتي شما به شهر نيويورك سفر كنيد، جالب ترين بخش سفر شما هنگامي است كه پس از خروج از هواپيما و فرودگاه، قصد گرفتن يك تاكسي را داشته باشيد. اگر يك تاكسي براي ورود به شهر و رسيدن به مقصد بيابيد شانس به شما روي آورده است. اگر راننده ي تاكسي شهر را بشناسد و از نشاني شما سر در آورد با اقبال ديگري روبرو شده ايد. اگر زبان راننده را بدانيد و بتوانيد با او سخن بگوييد بخت يارتان است و اگر راننده عصباني نباشد، با حسن اتفاق ديگري مواجه هستيد. خلاصه براي رسيدن به مقصد بايد از موانع متعددي بگذريد.

هاروي مك كي مي گويد: «روزي پس از خروج از هواپيما، در محوطه اي به انتظار تاكسي ايستاده بودم كه ناگهان راننده اي با پيراهن سفيد و تميز و پاپيون سياه از اتومبيلش بيرون پريد، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفي خود گفت: «لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذاريد.»

سپس كارت كوچكي را به من داد و گفت: «لطفا به عبارتي كه رسالت مرا تعريف مي كند توجه كنيد.»
بر روي كارت نوشته شده بود: «در كوتاه ترين مدت، با كمترين هزينه، مطمئن ترين راه ممكن و در محيطي دوستانه شما را به مقصد مي رسانم.»

من چنان شگفت زده شدم كه گفتم نكند هواپيما به جاي نيويورك در كره اي ديگر فرود آمده است. راننده در را گشود و من سوار اتومبيل بسيار آراسته اي شدم. پس از آنكه راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من كرد و گفت: «پيش از حركت، قهوه ميل داريد؟ در اينجا يك فلاسك قهوه معمولي و فلاسك ديگري از قهوه مخصوص براي كسانيكه رژيم تغذيه دارند، هست.»

گفتم: «خير، قهوه ميل ندارم، اما با نوشابه موافقم».
راننده پرسيد: «در يخدان هم نوشابه دارم و هم آب ميوه.»

سپس با دادن يك بطري نوشابه، حركت كرد و گفت: «اگر ميل به مطالعه داريد مجلات تايم، ورزش و تصوير و آمريكاي امروز در اختيار شما است.»

آنگاه، بار ديگر كارت كوچك ديگري در اختيارم گذاشت و گفت: «اين فهرست ايستگاههاي راديويي است كه مي توانيد از آنها استفاده كنيد. ضمنا من مي توانم درباره بناهاي ديدني و تاريخي و اخبار محلي شهر نيويورك اطلاعاتي به شما بدهم و اگر تمايلي نداشته باشيد مي توانم سكوت كنم. در هر صورت من در خدمت شما هستم.»

از او پرسيدم: «چند سال است كه به اين شيوه كار مي كنيد؟»
پاسخ داد: « دو سال.»
پرسيدم: «چند سال است كه به اين كار مشغوليد؟»
جواب داد: «هفت سال.»
پرسيدم: «پنج سال اول را چگونه كار مي كردي؟»

گفت: «از همه چيز و همه كس،از اتوبوسها و تاكسي هاي زيادي كه هميشه راه را بند مي آورند، و از دستمزدي كه نويد زندگي بهتري را به همراه نداشت مي ناليدم.

 روزي در اتومبيلم نشسته بودم و به راديو گوش مي دادم كه وين داير شروع به سخنراني كرد. مضمون حرفش اين بود كه مانند مرغابيها كه مدام واك واك مي كنند، غرغر نكنيد، به خود آييد و چون عقابها اوج گيريد. پس از شنيدن آن گفتار راديويي، به پيرامون خود نگريستم و صحنه هايي را ديدم كه تا آن زمان گويي چشمانم را بر آنها بسته بودم. تاكسيهاي كثيفي كه رانندگانش مدام غرولند مي كردند، هيچگاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبي نداشتند. سخنان وين داير، بر من چنان تاثيري گذاشت كه تصميم گرفتم تجديد نظري كلي در ديدگاهها و باورهايم به وجود آورم.»

پرسيدم: « چه تفاوتي در زندگي تو حاصل شد؟»
گفت: «سال اول، درآمدم دوبرابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسيد. نكته اي كه مرا به تعجب واداشت اين بود كه در يكي دو سال گذشته، اين داستان را حداقل با سي راننده تاكسي در ميان گذاشتم اما فقط دو نفر از آنها به شنيدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال كردند. بقيه چون مرغابيها، به انواع و اقسام عذر و بهانه ها متوسل شدند و به نحوي خود را متقاعد كردند كه چنين شيوه اي را نمي توانند برگزينند.»
 
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: مرغابی ، عقاب
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
!!!!!!
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
0
47
جالب بود توي ايران مرغابي فراوان است!!!
ناشناس
Iraq
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
0
3
جالببود
كودك فهيم
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
11
12
آقا خر بودن مگه ايرادي داره ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
0
15
ا چه جالب اینو باید برای همه راننده های ایرانی هم بگین. مخصوصا اونایی که تو ترمینال ها و فرودگاهها منتظر آدمن. همشون اولش عقابن ولی بعد از این که سوار میشی مرغابی میشن و بیشترین هزینه ممکن رو از مسافر نگون بخت شارژ می کنند.
کاریکاتوریست
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
0
6
یه راننده تاکسی هم توی تهران این مدلی کارمیکنه خیلی باحاله!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
14
11
امریکا امکانپذیره اما اینجا نه. مطمئن باشید که نمیشه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
0
10
خیلی جالب و باحال بود
ورود کد امنیتی
captcha
استر و مردخای در ایران یا مصر؟/ سند شوکه‌کننده باستانی روایت تورات را به چالش می‌کشد ۵۰ سال پیش؛ ۴ نوشابه پرمصرف در ایران آلوده از کار درآمد! +جزئیات خاطرات مظفرالدین‌شاه: خیال داریم ده عراده توپ ماکسیم ابتیاع نماییم که به ایران حمل کنند/ خیلی خوب توپی است چرا این گذرگاه خطرناک‌ترین نقطۀ اقیانوس است؟ کوزۀ سکّه‌های 2300 سالۀ اسکندرنشان در بیابان‌های امارات پیدا شد پیش‌فروش سری آیفون 17 در چین رکورد زد تراشه جدید آیفون ۱۷ یک محدودیت مهم دارد 5 ترفند سریع برای تازه و نرم کردن نان خشک و بیات طرز تهیه نیمرو ترکی همراه سس ماست ویژه آیفون ۱۶ برای دومین فصل متوالی پرفروش‌ترین گوشی جهان شد دایناسورها چند سال عمر می‌کردند؟ فست شارژ جدید آیفون ۱۷ پرو فقط با آداپتور اختصاصی اپل فعال می‌شود طرز تهیه کیک هویج و انبه گزارشی از ماموریت سفارت بریتانیا در ایران (+عکس) خاطرات مظفرالدین‌شاه قاجار: وزیرهمایون جهت خریدن ماشین چاپ اعلانات و کارت‌پستال به سوئیس رفته بود