عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- از دیرباز یکی از چالشهای مهم والدین، اجازه دادن یا ندادن به نوجوانان شان برای بیرون رفتن به تنهایی و به طور مستقل بوده است.
این دغدغه، که ریشه در نگرانیهای ایمنی و مسئولیتپذیری دارد، گاه باعث میشود والدین ناخواسته مانع از تجربههای ارزشمندی شوند که میتواند نقش کلیدی در شکلگیری شخصیت مستقل و توانمند نوجوانان ایفا کند.
اما آیا میدانستید که تنها بیرون رفتن نوجوانان، فارغ از خطرات احتمالی، میتواند فواید بیشماری برای رشد و بالندگی آنها داشته باشد؟
اجازه دادن به نوجوانان برای تنها بیرون رفتن، نه تنها یک امتیاز، بلکه یک ضرورت برای رشد سالم آنهاست. این تجربه، بستری برای شکوفایی مهارتهای حیاتی فراهم میآورد که در هیچ محیط کنترلشدهای قابل دستیابی نیست.
وقتی نوجوان قدم در دنیای بیرون میگذارد، با موقعیتهای جدیدی روبرو میشود که او را به تفکر مستقل، تصمیمگیری مسئولانه و حل مسئله ترغیب میکند.
از انتخاب مسیر گرفته تا مدیریت زمان و مواجهه با چالشهای پیشبینینشده، هر گام، درسی است که او را برای ورود به دنیای بزرگسالی آماده میسازد. این آزادی، اعتماد به نفس آنها را تقویت کرده و به آنها میآموزد که چگونه به تواناییهای خود تکیه کنند.
علاوه بر این، فرصتی برای برقراری ارتباط با همسالان و افراد خارج از دایره خانواده فراهم میآورد که به توسعه مهارتهای اجتماعی و درک بهتر از پیچیدگیهای جامعه کمک شایانی میکند.
در واقع، تنها بیرون رفتن، فرصتی طلایی برای نوجوانان است تا مرزهای توانایی خود را کشف کرده و به افرادی مستقل، مسئولیتپذیر و خودکفا تبدیل شوند.
نوجوانان میتوانند به تدریج مهارتها و اعتماد به نفس لازم برای بیرون رفتن مستقل را کسب کنند.
ممکن است لازم باشد به طور منظم استقلال نوجوانان را ارزیابی، مذاکره و تنظیم کنید.
قوانین، اقدامات احتیاطی و برنامههای اضطراری میتوانند نوجوانان را هنگام بیرون رفتن مستقل ایمن نگه دارند.
بیرون رفتن برای معاشرت، کاوش، یادگیری و تفریح ایمن بدون بزرگسال، بخش مهمی از سفر فرزند نوجوان شما به سمت بزرگسالی مستقل است.
مهارتهای زندگی - به عنوان مثال، نوجوانان میتوانند هنگام نیاز به رفتن از ایستگاه قطار به کتابخانه، مسیریابی را تمرین کنند، وقتی که وقتی اتوبوس نمیآید، فکر میکنند چه کاری باید انجام دهند، مشکلات را حل کنند، یا وقتی که برای گذراندن یک روز در شهر برنامهریزی میکنند، تصمیم بگیرند.
سلامت روان - به عنوان مثال، استقلال میتواند برای اعتماد به نفس، عزت نفس و حس تعلق نوجوانان مفید باشد.
فعالیت بدنی - به عنوان مثال، نوجوانانی که پیاده، دوچرخهسواری میکنند یا از وسایل نقلیه عمومی برای رفتن به مدرسه استفاده میکنند، نسبت به نوجوانانی که با ماشین شخصی میروند، تمایل بیشتری به فعالیت بدنی دارند.
ارتباطات اجتماعی - به عنوان مثال، نوجوانان ممکن است به افرادی که در مغازههای محلی میشناسند سلام کنند.
آماده کردن کودکان برای بیرون رفتن مستقل خیلی قبل از سالهای نوجوانی شروع میشود. هنگامی که نوجوانان مستقلتر و آماده بیرون رفتن به تنهایی شدند، میتوانید استقلال آنها را از طریق مراحل تدریجی و با سرعتی که برای هر دوی شما راحت است، تقویت کنید.
برای مثال، فرزند شما ممکن است به تدریج مراحل زیر را برای رفتن به سینما با دوستانش طی کند:
شما فرزندتان را با ماشین به سینما میبرید تا بتواند با دوستانش فیلم تماشا کند. شما بلافاصله بعد از فیلم فرزندتان را از سینما برمیدارید.
فرزند شما به طور مستقل با دوستانش به سینما میرود. شما بلافاصله بعد از فیلم فرزندتان را برمیدارید.
او به طور مستقل با دوستانش به سینما میرود و برمیگردد. وی باید بلافاصله بعد از فیلم به خانه برگردد.
نوجوان شما به طور مستقل با دوستانش به سینما میرود و برمیگردد. او مجبور نیست بلافاصله بعد از فیلم به خانه بیاید. آنها میتوانند مدت زمان توافق شدهای را در مغازهها با دوستان خود بگذرانند.
در این مثال، شما به تدریج استقلال فرزندتان را با تنظیم نحوه سفر، مدت زمان ماندن در بیرون و مکانهایی که میروند، افزایش میدهید.
و میتوانید به تدریج مسافتی را که فرزندتان طی میکند، افزایش دهید. به عنوان مثال، فرزند شما میتواند از رفتن به سینمای محلی با دوستانش به رفتن به شهر یا نزدیکترین شهر برای دیدن فیلم عادت کند.
میتوانید این مثال را با موقعیتهای دیگر، مانند خرید کردن، رفتن به ساحل، رفتن به کریکت یا فوتبال و غیره، تطبیق دهید.
همانطور که فرزند شما دوران نوجوانی را پشت سر میگذارد، مواقع زیادی پیش میآید که آنها استقلال بیشتری میخواهند، یا شما میخواهید یا نیاز دارید که آنها استقلال بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال:
شما میخواهید فرزندتان به تنهایی به تمرین ورزش برود و برگردد.
فرزند شما میخواهد با دوستانش به ساحل برود.
او میخواهد به تنهایی در خیابانهای محلهتان قدم بزند.
آیا فرزند شما با کسی که به او اعتماد دارید خواهد بود، یا افراد امنی در نزدیکی او وجود خواهند داشت تا در صورت نیاز به کمک، مثلاً یک دوست صمیمی، افسران پلیس یا کارمندان فروشگاه، به او کمک کنند؟
فرزند شما قبلاً این فعالیت را با کسی که به او اعتماد دارید تمرین کرده است - مثلاً با شما، یکی دیگر از اعضای خانواده یا یک دوست؟
او به جایی میرود که شما آن را امن میدانید؟
میداند در صورت گم شدن چه کاری باید انجام دهد؟ آیا فرزند شما میتواند مکانها و موقعیتهای امن و ناامن را تشخیص دهد؟
به طور قابل اعتمادی از دستورالعملها یا قوانین خانواده پیروی میکند؟
میتواند نفوذ همسالان را تحمل کند؟ به عنوان مثال، فرزند شما میتواند در صورت تحت فشار قرار گرفتن برای امتحان کردن کارهای خطرناک، مانند سیگار الکترونیکی یا نوشیدن مشروبات الکلی، نه بگوید؟
آیا فرزند شما تلفن همراهی برای تماس با شما دارد؟
شما و فرزندتان با داشتن این سطح بعدی از استقلال فرزندتان احساس راحتی و اعتماد به نفس میکنید؟
اگر به بیشتر یا همه این سؤالات پاسخ مثبت دادهاید و فرزندتان احساس راحتی میکند و از قوانین پیروی میکند، ممکن است فرزند شما برای استقلال بیشتر آماده باشد.
اما اگر فرزند شما هنوز برای ایجاد مهارتها، اعتماد به نفس و استقلال به حمایت نیاز دارد، فرزند شما به خوبی کنار نمیآید یا شما اعتماد به نفس ندارید، ممکن است فرزند شما به تمرین بیشتری نیاز داشته باشد یا ممکن است استقلال او را یک قدم به عقب برگردانید.
همانطور که نحوه پیشرفت فرزندتان در استقلال را زیر نظر دارید و میزان نیاز او را ارزیابی میکنید، احتمالاً میخواهید در مورد استقلال با فرزندتان مذاکره کنید.
وقتی با فرزندتان مذاکره میکنید، این پیام را ارسال میکنید که به او اعتماد دارید که وقتی تنها بیرون است، تصمیمات خوبی بگیرد.
به عنوان مثال، فرزندتان میخواهد با دوستانش به یک فیلم عصرانه برود، خودش به آنجا برود و برگردد. شما با رفتن او به سینما موافق هستید، اما در مورد سفر تنهایی او مطمئن نیستید. در اینجا نحوه برخورد شما با مذاکره در این شرایط آمده است:
به عنوان مثال، "ممنون که در مورد فیلم به من گفتی. میفهمم که چرا رفتن تو و دوستانتان جالب است".
نظرات خودتان را بیان کنید و سپس از فرزندتان بخواهید که درباره نظراتش بیشتر به شما بگوید. برای مثال، «میخواهم بتوانی با دوستانت فیلم را ببینی، اما باید بدانم کجا خواهی بود و آیا در امان خواهی بود. پس درباره برنامههایت بیشتر به من بگو.»
برای مثال، «من با رفتن تو به سینما مشکلی ندارم و با رفتن تو به آنجا موافقم. اما نمیخواهم خودت به خانه برگردی.»
به طیف وسیعی از گزینهها فکر کنید. برای مثال، «میتوانم بعد از فیلم دنبالت بیایم، یا خواهرت میتواند تو را ببیند و با هم به خانه بیایی.»
برای مثال، «باشه. میتوانی با دوستانت به سینما بروی. به من پیامک میدهی تا به من اطلاع دهی که به سلامت رسیدهای. ساعت ۱۱ شب دنبالت میآییم.»
در این مثال، شما و فرزندتان با هم روی مصالحهای که هر دو با آن راحت هستید، کار میکنید. شما میتوانید این مثال را در موقعیتهای مختلف، بسته به سن فرزندتان، کاری که میخواهد انجام دهد و اینکه این موضوع چگونه با ارزشها و قوانین خانواده شما مطابقت دارد، تطبیق دهید.
قوانین میتوانند به شما کمک کنند تا در مورد استقلال فرزندتان در مورد آنچه قابل مذاکره است و آنچه قابل مذاکره نیست، شفاف باشید. قوانین همچنین میتوانند به فرزندتان کمک کنند تا انتظارات شما و محدودیتهایی را که تعیین کردهاید، درک کند.
اما در دوران نوجوانی، خوب است که فرزندتان را در تعیین قوانین مشارکت دهید. این به فرزندتان کمک میکند تا بفهمد که چرا قوانین مهم هستند. همچنین به این معنی است که آنها بیشتر احتمال دارد قوانین را منصفانه بدانند و به آنها پایبند باشند.
فرزندتان کجا میتواند برود - برای مثال، فرزندتان مجاز به بازدید از اماکن عمومی و خانههای دوستانش در شهر شما یا در یک منطقه خاص است
باید با چه کسی باشد - برای مثال، فرزندتان همیشه باید با یک دوست باشد
چگونه میتواند سفر کند - برای مثال، فرزندتان باید به جای تنها قدم زدن در خیابانها، از وسایل نقلیه عمومی استفاده کند
چه زمانی میتواند بیرون باشد - برای مثال، فرزندتان باید قبل از تاریک شدن هوا به خانه باشد
کِی و چگونه باید با شما تماس بگیرد - برای مثال، اگر برنامهاش تغییر کند، احساس امنیت نکند یا احساس ناخوشی کند، باید با شما تماس بگیرد.
پس از وضع قوانین، آنها را به طور مداوم اعمال کنید - اما با رشد فرزندتان، مرتباً آنها را ارزیابی کنید. اگر بر میزان استقلال فرزندتان نظارت داشته باشید، این میتواند به شما کمک کند تا بدانید چه زمانی قوانین نیاز به تنظیم دارند.
کارهای اساسی وجود دارد که فرزندتان میتواند برای ایمن ماندن هنگام بیرون رفتن به تنهایی انجام دهد:
به محیط اطراف توجه کنید. فرزند شما باید به مناطق روشن و پر رفت و آمد برود. و هنگام عبور از خیابان باید هدفون خود را بیرون بیاورد و اطراف را نگاه کند.
همیشه در صورت تغییر برنامه به شما اطلاع دهید - به عنوان مثال، اگر رویدادی بیش از حد انتظار طول بکشد یا اگر فرزندتان مجبور باشد راه دیگری به خانه پیدا کند. اگر فرزندتان تلفن دارد، میتواند با شما تماس بگیرد. اگر فرزندتان تلفن ندارد، میتواند از یک دوست، فامیل یا فرد امن بخواهد که با شما تماس بگیرد.
هرگز سوار ماشین نشوید یا با کسی که نمیشناسد نروید. و هرگز سوار ماشینی نشوید که رانندهاش الکل یا مواد مخدر مصرف کرده باشد.
اگر احساس میکنند در خطر هستند، کمک بگیرید. به عنوان مثال، اگر فرزندتان فکر میکند کسی او را تعقیب میکند، باید به یک منطقه شلوغ برود و به فرد امنی بگوید که چه اتفاقی میافتد.
وقتی اوضاع خراب میشود: برنامههای اضطراری برای زمانی که نوجوانان بیرون هستند.
به فرزندتان اطلاع دهید که در صورت نیاز به کمک شما یا دوستانش، میتواند در هر زمان و در هر شرایطی با شما تماس بگیرد.
مطمئن شوید که شماره تلفن ثابت، تلفن همراه، شماره تلفن همراه شریک زندگی و سایر مخاطبین اضطراری شما در تلفن فرزندتان ثبت شده است.
اطلاعات تماس خود را به یکی از دوستان فرزندتان بدهید.
مطمئن شوید که فرزندتان برای مواقع اضطراری پول کافی دارد.
یک پیام رمزگذاری شده داشته باشید که فرزندتان اگر میخواهد به خانه بیاید اما خجالت میکشد جلوی دوستانش از آن استفاده کند. برای مثال، میتواند برای شما پیامک بفرستد و جویای حال پدربزرگ یا مادربزرگ بیمارش شود.
راهکارهایی پیدا کنید تا به فرزندتان کمک کنید بدون اینکه آبرویش برود، به الکل یا سایر مواد مخدر «نه» بگوید. برای مثال، «دوست دارم، اما باید صبح کار کنم» یا «فردا بازی بزرگی دارم و به آرامش نیاز دارم».
به فرزندتان یک زنگ هشدار شخصی بدهید یا یک برنامه ایمنی اضطراری روی تلفن او نصب کنید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@