عصر ایران؛ نورا جمالی - مانوئل آنتونیو نوریهگا، یکی از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر آمریکای لاتین، در ۱۱ فوریه ۱۹۳۴ در پاناما سیتی به دنیا آمد. او در خانوادهای فقیر متولد شد، پدرش حسابدار بود اما مانوئل عمدتاً توسط مادربزرگش بزرگ شد؛ چرا که در سنین پایین والدینش از هم جدا شدند. دوران نوجوانی نوریهگا در فضایی پرآشوب و متاثر از حضور نظامی و سیاسی آمریکا در کانال پاناما سپری شد. همین فضا او را از سنین پایین به نظامیگری علاقهمند کرد.
نوریهگا تحصیلات نظامی خود را در مدرسه نظامی مشهور "چورییوس" در پاناما آغاز کرد و سپس با حمایت ارتش پاناما برای آموزش بیشتر به مدرسه نظامی در پرو و بعد از آن به مدرسه نظامی آمریکا در فورت گولیِک و مدرسه ارتش ایالات متحده در فورت بنینگ اعزام شد. این آموزشها، بهویژه دورههای ضدشورش و اطلاعات نظامی، او را آماده ایفای نقشهایی کلیدی در ارتش و سیاست داخلی پاناما کرد. در همین دوران بود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) توجه ویژهای به او پیدا کرد.
در دهه ۱۹۶۰، نوریهگا بهعنوان افسر اطلاعاتی ارتش پاناما فعالیت میکرد و به تدریج در ساختار امنیتی و اطلاعاتی کشور جایگاه خود را تثبیت کرد. پس از مرگ عمر توریخوس، رهبر کاریزماتیک پاناما، در سال ۱۹۸۱، نوریهگا به فرماندهی گارد ملی و در عمل به قدرت مطلق در کشور رسید. او بهرغم اینکه رسماً رئیسجمهور نبود، از طریق کنترل نیروهای نظامی و اطلاعاتی، حاکم واقعی پاناما شد.
نوریهگا رابطهای پیچیده و دوگانه با ایالات متحده داشت. در حالی که از یک سو به عنوان متحد اطلاعاتی سیا عمل میکرد و اطلاعات منطقهای مهمی در اختیار واشنگتن قرار میداد، از سوی دیگر بهطور فزایندهای درگیر فساد، سرکوب مخالفان، و از همه مهمتر، قاچاق مواد مخدر شد. در دهه ۱۹۸۰، گزارشهای متعددی از ارتباط او با کارتلهای مواد مخدر، بهویژه کارتل مدئین تحت رهبری پابلو اسکوبار، منتشر شد. او متهم بود که در ازای دریافت مبالغ هنگفت، مسیرهای ترانزیت کوکائین از کلمبیا به ایالات متحده را از طریق پاناما تسهیل میکرد.
در داخل کشور، نوریهگا با مشت آهنین حکومت میکرد. دستگاه امنیتی تحت کنترل او مخالفان سیاسی را تعقیب، زندانی یا حتی ناپدید میکرد. رسانهها سانسور میشدند و فضای عمومی از ترس و سرکوب پر بود. با وجود این، او توانست چهرهای ملیگرا از خود بسازد؛ کسی که در برابر سلطه تاریخی ایالات متحده بر کانال پاناما ایستاده بود. اما این روایت در برابر مدارک و شواهد فراوان فساد و همدستیاش با مافیای مواد مخدر، روزبهروز رنگ میباخت.
بحران اصلی در سال ۱۹۸۹ فرا رسید. پس از وقوع تخلف گسترده در انتخابات عمومی و سرکوب معترضان، ایالات متحده که سالها نوریهگا را تحمل کرده بود، تصمیم به اقدام نظامی گرفت. عملیات "هدف موجه" (Operation Just Cause) با اعزام بیش از ۲۵ هزار نیروی آمریکایی به پاناما همراه شد. هدف اعلامشده، دستگیری نوریهگا به جرم قاچاق مواد مخدر و بازگرداندن دموکراسی به پاناما بود.
نوریهگا به کلیسایی در پاناما سیتی پناه برد و مدت ده روز در آنجا پناهنده بود. در نهایت، با فشار روانی و تبلیغات صوتی ارتش آمریکا، تسلیم شد و به ایالات متحده منتقل شد. در سال ۱۹۹۲، دادگاهی در میامی او را به ۴۰ سال زندان محکوم کرد. اتهامات شامل قاچاق مواد مخدر، پولشویی، و اخاذی بود. هرچند بعدها این حکم به دلیل رفتار خوب و توافقهای قضایی کاهش یافت و او پس از سپریکردن بخشی از محکومیت در آمریکا، به فرانسه و سپس پاناما مسترد شد.
بازداشت به دست نیروهای آمریکایی
زندگی نوریهگا پس از دوران حکمرانیاش نیز سرشار از فراز و فرود بود. در فرانسه نیز به پولشویی محکوم شد و مدتی را در زندان گذراند. سپس در سال ۲۰۱۱ به پاناما مسترد شد تا به اتهامات دیگری مانند ناپدیدسازی و قتلهای سیاسی دوران حکومتش پاسخ دهد. او در اواخر عمر بیمار شد و چند عمل جراحی مغز انجام داد.
مانوئل نوریهگا در ۲۹ مه ۲۰۱۷ در سن ۸۳ سالگی در پاناما درگذشت. مرگ او پایان یکی از بحثبرانگیزترین شخصیتهای سیاسی و نظامی قرن بیستم در آمریکای لاتین بود؛ مردی که در برزخ میان وطنپرستی، دیکتاتوری، جاسوسی و جنایت زندگی کرد.
نوریهگا نماد تضادهای ژئوپولیتیک دوران جنگ سرد بود. از یک سو محصول سیاستهای ایالات متحده برای پرورش متحدان محلی علیه شوروی و چپگرایان، و از سوی دیگر، نمونهای از انحراف و فساد در غیاب نهادهای دموکراتیک و نظارت مردمی. در نهایت، سقوط او بیش از آنکه به بیداری اخلاقی آمریکا مربوط باشد، نتیجه تغییرات استراتژیک در واشنگتن بود که دیگر وجود چنین مهرهای را در ساختار منطقهای مفید نمیدید.
تاریخ زندگی نوریهگا، داستان مردی است که میان سود و قدرت، مرزهای اخلاقی را کنار گذاشت؛ مردی که یک کشور را به گروگان گرفت و سرانجام در پی همان قدرت، به دست حامیان سابق خود فرو افتاد.