عصر ایران ؛ موحد منتقم - «صدا، دوربین، سیگار، حرکت!» این یکی از بامزه ترین توییت هایی بود که در توصیف فضای پشت صحنهٔ سریالهای نمایش خانگی خوانده ام. استفادهٔ افراطی از سیگار در این سریالها — که در دوران کرونا این پلتفرم های آنلاین به اوج توجه رسید — با انتقادات گسترده در شبکه های اجتماعی و حتی واکنش مسئولان حوزهٔ سلامت روبه رو شده است.
با پخش سریال زخم کاری این موضوع وارد فاز جدیدی شد. به ندرت میتوان سکانسی از این سریال پیدا کرد که بازیگرانش در حال سیگار کشیدن نباشند! آنها منتظر کوچکترین فرصتی هستند تا سیگاری به لب بگیرند و با ژستهای مختلف دود کنند. برخی بینندگان هم به شوخی میگفتند : «بعد از پخش هر قسمت، آلودگی هوای تهران چند برابر میشود!»
پس از انتقادات گسترده به این سریال به دلیل استفادهٔ افراطی از دخانیات، عوامل سازنده با این توضیح که «اغلب شخصیتهای منفی در این سریالها سیگار میکشند» سعی در توجیه آن داشتند. اما هرچه بیشتر پیش رفتیم، حتی شخصیتهای اصلی و مثبتِ نمایشهای خانگی — مانند نقش شهاب حسینی در پوست شیر در قامت یک پلیس — نیز به سیگار کشیدن روی آوردند!
سیگار کشیدن در سینما همواره به عنوان یک عنصر بصری قدرتمند برای نمایش شخصیتپردازی، فضاسازی دورههای تاریخی یا القای حس خونسردی و جذابیت استفاده شده است. اما در سینمای ایران، این عنصر گاهی به ابزاری برای جبران ضعفهای فنی تبدیل شده است..
وقتی بازیگر در انتقال حس غم یا درماندگی ناتوان است، یا وقتی فیلمنامه از عمق کافی برخوردار نیست، سیگار به عنوان مکملی برای پوشاندن این کاستیها ظاهر میشود. به جای پرداخت روانشناختی دقیق شخصیت یا دیالوگهای تاثیرگذار، دود سیگار به سادگی جای خالی این عناصر را پر میکند.
این رویکرد در بسیاری از تولیدات سینمایی و سریالهای ایرانی مشهود است. کارگردان به جای حل ریشهای مشکلات بازیگری یا فیلمنامه، به سیگار به عنوان راهحلی سریع متوسل میشوند. غافل از اینکه این تکرار مکرر نه تنها از تاثیر بصری آن میکاهد، بلکه به کلیشهای تکراری تبدیل شده است.
نکته جالب توجه اینجاست که در سینمای حرفهای جهان، سیگار به عنوان انتخابی آگاهانه و حساب شده برای شخصیتپردازی به کار میرود، در حالی که در بسیاری از آثار ایرانی، به عنصری تصنعی و گاه نامربوط تبدیل شده است
از طرفی از آنجا که برندهای سیگار داخلی امکان تبلیغ مستقیم در تلویزیون و سینما را ندارند و نمیتوانند مانند سایر کالاهای مصرفی، مخاطبان را به مصرف سیگار تشویق کنند، به روشهای غیرمستقیم برای تبلیغات و بازاریابی روی آوردهاند. با جستوجویی ساده در بخشهای جذب آگهی برخی پلتفرمها، با گزینهای تحت عنوان «تبلیغات جانمایی محصول» مواجه میشویم که نشان میدهد احتمالاً قراردادهای تبلیغاتی پشت نمایش برخی کالاها در فیلمها و سریالها وجود دارد.
وضعیت به جایی رسیده که به عنوان بیننده احساس میکنیم سیگار تبدیل به نقش اول اصلی در سریالهای نمایش خانگی شده است! گویی این سیگار است که ژانر، شخصیتها و حتی لوکیشنها را تعیین میکند. فرقی نمیکند سریال جنایی باشد، کمدی یا اجتماعی؛ در هر صورت قرارهای ملاقات شخصیتهای اصلی حتماً باید در قهوهخانه برگزار شود!
برای توجیه این حجم از سیگار کشیدن، شخصیتها حتماً باید چهرههایی خسته، عاصی و جنوبشهری باشند. داستان هم باید پر از تنشهای ناموسی، دعوا و دادوبیداد باشد تا شخصیتها "مجبور" شوند برای آرامش به دخانیات پناه ببرند.
جالبتر سریالهایی هستند که به نظر میرسد اصلاً فیلمنامهای ندارند: یک بحران ساختگی برای خانوادهای ایجاد میشود و بازیگران شناختهشده - بدون هیچ هدف مشخصی - مدام دور هم میچرخند و سیگار دود میکنند تا بالاخره به قسمت پایانی برسند!
گزارشها حاکی از آن است که نمایش سیگار در فیلمها سالانه در جهان موجب آغاز مصرف سیگار در ۶ میلیون جوان میشود و ۲ میلیون نفر از آنها ممکن است بر اثر بیماریهای مرتبط با سیگار جان خود را از دست بدهند .
اگرچه سیگار در سینما و نمایش خانگی به عنوان یک ابزار داستانپردازی کاربرد دارد، اما پیامدهای اجتماعی و سلامت آن غیرقابل انکار است.با توجه به ضرورت ایجاد تعادل میان بیان هنری و مسئولیتهای اجتماعی، لازم است صنعت نمایش خانگی به سمت استفاده از جایگزینهای خلاقانه و رعایت استانداردهای سختگیرانه هدایت شود. در غیر این صورت دود آن به چشم نه فقط مخاطب این سریال ها بلکه کل جامعه خواهد رفت.
چه تو این سریال ها سیگار بکشند یا نکشند، مردم سیگار و قلیان و پایپ و .... استفاده میکنند
مافیای شرکت های تولید کننده سیگار با پول پاشی در ساخت این سریال ها، نابودی جوانان این مملکت رو نشانه گرفته!!! جالبه وا ساترا هیچ مشکلی با این موضوع نداره!!! پس احتمالا مافیای سیگار مربوط،به نهادهایی خاص باشه!
خیلی معذرت می خواهم این را می گویم اما باید حتماً یا حتمن ؟ بگویم :
چند سالی هست یا است ؟ که از کلمه های گوه و حرامزاده هم خیلی استفاده می کنند ، دیگر شورش درآوردن