عصر ایران؛ امید جهانشاهی - «افشاگری رسانهها» به مفهوم پردهگشایی از چهره حقیقت، عبارتی ناب و گیراست. آن را رسالت اصلی رسانهها میدانند رسالتی که روزنامه نگاران واقعی و شجاع برای دفاع از حق و عدالت بر دوش میکشند. این رشته از افشاگری حرکتی است که مردم را آگاه میکند و رازهای پشت پرده برخی ارباب قدرت را عیان میسازد. این اما همه ماجرا در مورد آنچه به عنوان اخبار افشاگرانه میبینیم، از این جنس نیست.
واقعیت تلخ این است که گاهی آنچه به عنوان اخبار افشاگرانه به توئیتر و فیس بوک و دیگر رسانههای اجتماعی درز میکند با اصول و موازین حرفهای تناسب ندارد. این رشته از افشاگریها پایبند واقعیت نیست و از اخبار و اطلاعات ترکیبی رندانه از راست و دروغ میسازد. عوامل این نوع افشاگری عمدتاً با نگاهی ابزاری به رسانه از جعل و مونتاژ خبر برای باجخواهی از مراکز اقتصادی یا مدیران و صاحب منصبان سیاسی بهره میگیرند.
در ادبیات امروز ژورنالیسم به این نوع از رفتار افشاگرانه باج نیوز میگویند. اهداف و آماج این باجخواهی میتواند شامل ؛افراد مختلف، شرکتها و حتی سازمانهای بزرگ دولتی شود.
البته به این لیست میتوان، چهرههای بسیاری را اضافه کرد: از شخصیت های سیاسی و کاندیداها بهویژه در روزهای داغ انتخاباتی تا وزرا و نمایندگان مجلس، و از سلبریتیها و هنرمندان تا افراد صاحب سرمایه و شرکتهای اقتصادی. هرکدام میتوانند اهداف یا طعمه برای باج نیوزها قرار گیرند.
این گونه افشاگریهای دروغین امر نوظهوری نیست و همیشه در رسانهها و البته بیشتر در رسانههای زرد جریان داشته است، اما با ظهور و گسترش رسانههای اجتماعی به مراتب بیشتر شده است. فضای برآمده از عصر ارتباطات از لحاظ تقاضا و نیاز شرایطی را خلق کرده است که مخاطبان و شهروندان عادی به صورت عطشناک در پی کسب اطلاعات پشت پرده و خبرهایی است که با نشان «محرمانه یا دست اول و ناگفته» پمپاژ میشود.
طبیعی است که در برابر این امواج توفنده خبری، مخاطب کمتر امکان و مجال تامل دارد. اگر در گذشته مخاطبان، اخبار را در روزنامهها جستجو میکردند و یا در بستههای خبری بلند تلویزیونی به تماشا مینشستند، اکنون در رسانههای اجتماعی آنها را به نگاهی گذرا و به اشاره انگشت رد میکنند.
این فضای رسانهای داغ و عامه پسند عرصهای بکر و فرصتی طلایی است برای کسانی که با پمپاژ اخبار ساختگی از تحریف اسناد، بازی با شایعات و آنچه عوام مردم میپذیرند «شبه خبر» تولید کنند و ویدیوی جعلی بسازند به نام افشاگری برای اخاذی با گرفتن حق السکوت یا تغییر در معادلات مالی و اقتصادی.
اما راه مواجهه با پدیده مخرب باجنیوزها چیست؟ تجربههای جهانی نشان می دهند که این مقابله مستلزم همراهی مجموعهای از عوامل سیاسی، قانونی و فرهنگی، اجتماعی است.
مراجع رسمی و حکومتی میبایست قوانین و نظامات علمی و مستحکم برای مواجهه قانونی تدوین کنند. برای مثال، اتحادیه اروپا در پی ظهور مواردی متعدد از باج نیوزها، قانونی موسوم به دی. اس. ای را تصویب کرد که پلتفرمهای دیجیتال را ملزم به حذف باج نیوزها میکند و در غیر این صورت مشمول جریمه میشوند. متاسفانه در کشور ما امکان اعمال قانون علیه این پلتفرمهای جهانی وجود ندارد.
برای ضابطهمندسازی فضای مجازی ابتدا باید بستر اعمال قانون بر آنها را فراهم کرد و این با نگاه دنکیشوتی فیلترینگ ممکن نیست. اما به هرحال میتوان با تدوین قوانین کارآمد و استوار داخلی علیه منتشرکنندگان، هزینه باج گیری را برای کسانی که به باج نیوزها متوسل می شوند بالا برد.
عامل دیگر، حساسیت و توجه جامعه مدنی و افکار عمومی است. این مهم در درجه نخست مستلزم آموزش ملی و عمومی «سواد رسانهای» برای مقابله با اخبار جعلی است که یکی از نمادهای اصلی آن باج نیوزهاست. گزارشها حاکی از این هست که فنلاند یکی از موفقترین کشورها در مقابله با باج نیوزها است و یکی از دلایل آن را توجه جدی به آموزش سواد رسانهای دانستهاند.
بجز آموزش عمومی، پویایی جامعه مدنی هم میتواند یکی از منابع دفاع از منافع عمومی باشد که یکی از وجوه آن ایستادن در برابر باج نیوزهاست. برای مثال، اخیراً در نیجریه شرکت ملی نفت که از شرکتهای بزرگ نیجریه است هدف حملات باج نیوزها در رسانههای اجتماعی قرار گرفت.
«ائتلاف گروههای جامعه مدنی برای شفافیت و پاسخگویی» وارد میدان شد و صراحتاً ویدیوی وایرال شدهای را که مدعی بود سوخت عرضه شده در جایگاههای شرکت ملی نفت نیجریه (NNPCL) در مقایسه با سوخت تولیدی پالایشگاههای دیگر از سرعت سوختن بالاتری برخوردار است را کذب خواند.
این ائتلاف در یک کنفرانس خبری که حدود دو ماه پیش برگزار کرد دروغ ها و تهمت هایی را که باج نیوزها با انگیزههای مختلف از جمله اخاذی علیه شرکت ملی نفت نیجریه در رسانههای اجتماعی بدون اشاره به سندی مطرح کردهاند را محکوم کرد.
ائتلاف گروههای جامعه مدنی تصریح کرد: « این ویدیوی نادرست، تلاش مذبوحانهی دیگری از سوی خرابکاران اقتصادی برای گمراه کردن مردم و لکهدار کردن اعتبار به دست آمدهی شرکت ملی نفت نیجریه است ... ما خوشحالیم که انجمن مالکان جایگاههای سوخت به طور قاطع تأیید کرده است که بنزین سوپر شرکت ملی نفت با بالاترین استانداردهای صنعت مطابقت دارد ... ما از همه شهروندان خیرخواه میخواهیم که هوشیار باشند و چنین اطلاعات نادرستی را که هدف آن کم اهمیت جلوه دادن پیشرفتهای حاصل شده در بخش نفت بنزین است را باور نکنند.»
در واقع اهمیت حضور نمایندگان جامعه مدنی در این است که مسئله باج نیوزها، چالشی برای یک شرکت و سازمان نیست بلکه یک مسئله عمومی است و از این رو، نهادهای مدنی که پاسدار منافع عمومی و خیر جمعی هستند باید احساس مسئولیت کنند و از اعتماد عمومی به شرکتها و سازمانهای بزرگ کشور دفاع کنند.
در این میان، نقش تشکلهای مدنی و صنفی مثل انجمن صنفی روزنامه نگاران بسیار مهم است. رسانههای حرفهای ناظر سلامت و مدافع شفافیت هستند و از این رو، موضعگیری و پیگیری تشکلهای صنفی روزنامه نگاران به عنوان نهاد مدافع روزنامهنگاری حرفهای و رصد و گزارش تخلفهای معدود رسانهها یا فعالان رسانهای بسیار موثر است.
مقابله با باج نیوزها نیازمند همکاری و همافزایی همه ظرفیتهای حاکمیتی و جامعه مدنی است چرا که باج نیوزها سلامت جامعه و اقتصاد را به خاطر منفعت طلبی خود هدف قرار میدهند. مسئله باج نیوزها یک مسئله عمومی است.