این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر بشنوید
عصر ایران - درویشی را دیدم، سر بر آستانِ کعبه همیمالید و میگفت: یا غَفور! یا رحیم! تو دانی که از ظَلومِ جَهول چه آید.
عذرِ تقصیرِ خدمت، آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزایِ طاعت خواهند و بازرگانان بهایِ بِضاعت، منِ بنده امید آوردهام نه طاعت و به دَرْیوزه آمدهام نه به تجارت.
اِصْنَعْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ.
بر درِ کعبه سائلی دیدم
که همیگفت و میگرستی خَوش
مینگویم که طاعتم بپذیر
قلمِ عفو بر گناهم کش
به خاطر قافیه بعدی خَش خوانده شده وگرنه روشن است که خوش است. موارد دیگر هم در گلستان سعدی این گونه شده. مثلا در دیباچه:
ای کریمی که از خزانۀ غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
ناچاریم وظیفه خَر بخوانیم تا با نظر درست آید! در مجموع این که دوستانی با دقت به دنبال عیب و غلطی هستند جالب است اما نگران نباشید دقت لازم صورت می پذیرد و خوانش ها بر اساس نسخه محمد علی فروغی است.
عالی بود
نکته :
خط سوم با لحن سوالی خوانده نمی شود.
منظورم «تو دانی که از ظَلومِ جَهول چه آید» است.
جمله خبری است. در اصطلاح علم معانی این خبر برای بیان استغفار است.