خیلی عصبی بودم. ثریا زندگی همه ما را نابود کرده بود. قبل از اینکه وارد اتاق شویم من چاقویی از بهنود گرفته بودم و پشت کمرم مخفی کرده بودم. آن را بیرون آوردم و یک ضربه به ثریا زدم. فقط هم آن یک ضربه را زدم. بعد از اینکه خون را دیدم به همراه بهنود فرار کردیم.
کد خبر: ۱۹۵۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۴