عصرایران - انفجار صبح سه شنبه در قیطریه تهران که به شهادت "دکتر مسعود علی محمدی" استاد برجسته دانشگاه تهران انجامید ، زنگ خطری است که همه مردم و گروه های سیاسی باید آن را جدی بگیرند.
متاسفانه بعد از شهادت او و در حالی که جنازه آن شهید هنوز بر زمین و اشک عزا بر چشم های خانواده اش جاری بود ، برخی گروه های سیاسی که مدام به دنبال سوژه هایی برای چماق سازی و حریف کوبی اند ، کارآگاه شدند و قبل از آغاز تحقیقات جنایی و امنیتی ، حتی قاتلان را به مردم معرفی کردند و علل این اقدام تروریستی را نیز وفق تمایلات جناح خود نشر دادند!
قطعاً در این باره ، حرف نهایی بر عهده مراجع قضایی و امنیتی است که نباید بگذارند خون به ناحق ریخته شده آن استاد فرهیخته ، بر زمین بماند. اما این ترور ، کار هر شخص یا گروهی و با هر هدفی که باشد ، بر عاملان آن نمی توان نامی جز "دشمن ملت ایران" نهاد ، چه آن که هیچ کس به جز یک دشمن تمام عیار و بی رحم به خود اجازه ارتکاب جنایت وحشتناکی به نام "قتل" را نمی دهد.
در این میان اما یک نکته تأمل برانگیز وجود دارد که نمی توان و نباید از کنار آن با بی اعتنایی گذشت ؛ پیش از این ، عمده ترورها متوجه چهره های سیاسی و انقلابی و مسوولین بود اما این بار ، یک استاد دانشگاه که اتفاقاً در جریان انتخابات از کاندیدایی به جز رئیس جمهور کنونی حمایت می کرد و امضایش پای بیانیه های حمایت از او و محکومیت حمله به کوی دانشگاه در خرداد امسال نیز در اسناد موجود است ، هدف حمله قرار گرفته و به شهادت رسیده است.
این حادثه نشان می دهد که دشمنان ملت ایران ، در عداوت خود فرقی بین سبز و غیر سبز نمی گذارند و اگر منافع شان ایجاب کند ، حتی ممکن است دست به ترور چهره های شاخص جریان معترضین نیز بزنند تا کشور همچنان بر مدار ناآرامی بچرخد و روی آرامش نبیند.
از این رو ، آنچه در شرایط کنونی برای کشور و انقلاب اهمیت حیاتی - به معنای واقعی - دارد ، این است که نیروهای متنازع سیاسی ، هر کدام با اندکی پرهیزگاری و حتی چشم پوشی ولو مصلحت ورزانه از مواضع خویش ، آتش بسی را به سود ملت ایران و آینده فرزندان این مملکت اعلام کنند و رقابت های سیاسی شان را به مجاری متعارف بازگردانند.
چنان تفاهمی اگر حاصل نشود ، آتش افروزی همان هایی که دکتر علی محمدی را ترور کردند ، باز بر خرمن انقلاب خواهد افتاد و فرزندان آن را چه اصلاح طلب و چه اصولگرا ، قربانی خواهد کرد ؛ امروز استاد دانشگاه حامی موسوی ، فردا معلم حامی احمدی نژاد ، پس فردا عابری در خیابان و ... زیرا در این میان برای دشمنان ملت ایران ، تنها یک چیز مهم است: ادامه بی ثباتی در کشور.
حالا کی هنوز جنازه این استاد را خاک نکرده اند تو چگونه فهمیدی که این استاد حامی موسوی بوده و حامی احمدی نژاد معلمی بیش نخواهد بود.