بسیاری از والدین با نیت خیرخواهانه، کارهایی انجام میدهند که تصور میکنند به نفع فرزندان است؛ اما در واقع ممکن است اشتباهاتی رایج باشند که در بلندمدت پیامدهای منفی بر رشد عاطفی، روانی و اجتماعی کودک بگذارند. اگرچه هیچ پدر و مادری کامل نیست، اما شناخت این اشتباهات میتواند مسیر تربیت را هموارتر و آگاهانهتر کند.
به گزارش همشهری آنلاین، برخی والدین به دلایل مختلف از جمله نگرانی یا عشق بیشازحد، تمایل دارند تمامی جوانب زندگی کودک را مدیریت کنند. این کنترل بیشازحد میتواند شامل انتخاب دوستان، زمان بازی، نحوه درس خواندن و حتی علاقهمندیهای او باشد.
نتیجه چنین رفتاری معمولاً وابستگی شدید کودک به والدین و کاهش مهارتهای تصمیمگیری در آینده است. کودک یاد نمیگیرد مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرد یا خودش راه حل مشکلاتش را پیدا کند. برای جلوگیری از این اشتباه، والدین باید به تدریج مسئولیتهایی متناسب با سن کودک به او واگذار کنند و به نظراتش گوش دهند، حتی اگر گاهی اشتباه کند.
وقتی مادر و پدر روشهای تربیتی متفاوت یا حتی متضادی دارند، کودک دچار سردرگمی میشود و نمیداند کدام رفتار درست است. این ناسازگاری میتواند اعتماد کودک را نسبت به قواعد و ثبات محیط کاهش دهد.
استفاده از تنبیه بدنی هنوز هم در برخی خانوادهها بهعنوان روشی برای «کنترل رفتار» کودک به کار میرود، اما تحقیقات روانشناسی بارها اثبات کردهاند که این روش آسیبهای جدی بر شخصیت کودک دارد.
مقایسه کودک با خواهر، برادر، همکلاسی یا حتی دوستانش یکی از شایعترین اشتباهات تربیتی است که اغلب با نیت ایجاد انگیزه انجام میشود، اما نتیجهای کاملاً برعکس دارد.
در بسیاری از خانوادهها، موفقیت تحصیلی تنها شاخص ارزشگذاری کودک است. این نگاه میتواند فشار زیادی بر کودک وارد کند و او را از علاقه به یادگیری واقعی دور کند.
گاهی والدین آنقدر درگیر مشغلههای روزمره هستند که بدون آنکه متوجه شوند، احساسات یا نگرانیهای کودک را نادیده میگیرند. این بیتوجهی میتواند منجر به انزوا، کمحرفی یا حتی پرخاشگری شود.
برخی والدین با محبت بیشازحد، کودک را لوس و وابسته بار میآورند، در حالیکه برخی دیگر به اشتباه فکر میکنند سختگیری و سردی موجب موفقیت کودک میشود.
اگر والدین قوانین مشخصی برای خانه، خواب، درس، بازی و رفتار کودک نداشته باشند، کودک در محیطی بیقاعده رشد میکند و نمیداند چه انتظاری از او میرود.
گاهی والدین میخواهند کودک چیزی شود که خودشان در کودکی نشدهاند. این باعث میشود استعدادهای واقعی کودک نادیده گرفته شود و او احساس کند خودش پذیرفته نیست.
کودکان بیش از آنکه به حرفهای والدین گوش دهند، رفتار آنها را تقلید میکنند. اگر والدین دروغ بگویند، پرخاشگری کنند، بینظم باشند یا احترام نگذارند، کودک نیز این الگوها را تکرار میکند.
تربیت کودک فرایندی طولانی، پویا و نیازمند یادگیری مداوم است. اشتباهاتی که در این مسیر ممکن است رخ دهند، اگر به موقع شناسایی و اصلاح شوند، نهتنها آسیبی نمیزنند بلکه میتوانند به رشد آگاهانهتر والدین و رابطهای سالمتر با کودک بینجامند. اشتباهاتی مانند کنترل بیشازحد، مقایسه، بیتوجهی به احساسات، تنبیه فیزیکی، نبود ثبات در قوانین و الگودهی ضعیف، از جمله رایجترین خطاهایی هستند که والدین با نیت خوب اما نتیجهای نامطلوب، در آنها گرفتار میشوند. برای تربیت موفق، هیچ نسخه قطعی وجود ندارد؛ اما با مطالعه، تأمل در رفتار خود و احترام به فردیت کودک میتوان راهی سالم، انسانی و اثربخش برای پرورش نسلی متعادل و قوی پیدا کرد.