۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۶۱۵۴۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۳ - ۳۰-۰۹-۱۳۹۹
کد ۷۶۱۵۴۶
انتشار: ۱۴:۴۳ - ۳۰-۰۹-۱۳۹۹

نقدی بر رمان "موری"

موری نوشتۀ: مهدی خطیبی انتشارات کتاب کوله‌پشتی قطع رقعی، 120 صفحه، بیست‌هزار تومان

زهره رضازاده - مویه واکنش آدمی به رنج است. این رنج گاهی از سوی دیگری و گاهی نتیجۀ رفتار خودِ آدم است. ماهیت مویه انفعال است، اما گاهی نتیجۀ آن رهایی از غم و غصه‌ است. رمان موری هم برآمده از همین واکنش آدمی‌ست؛ آدمی خطاکار که به خطای خود واقف می‌شود، اما این وقوف دیگر برایش نتیجۀ ثمربخشی ندارد.

مهدی خطیبی، شاعر و نویسنده، در رمانی کم‌حجم، سیزده فصل و یک‌صدوبیست صفحه، این موضوع را دست‌مایه قرار داده و حاصلْ کتابی شده که نویسنده برای انتشار آن سال‌ها رنج کشیده و چه‌بسا خود نیز، از بنِ جان، مویه را تجربه کرده است. کتابی که یک‌نفس می‌توان خواندش.

مکان رمان تهران است. تهرانی که در سفرهای ذهنی بین دورۀ صفویه و زمان حاضر در رفت و برگشت است. زمان نیز به همین شکل از معاصر به گذشته نقب می‌زند و البته گاهی بی‌زمانی ذهنی را نیز ثبت می‌کند. راوی اول شخص است و جز فصل دوم که تک‌گویی شخصیتی به اسم بی‌بی‌ست، مابقی در سیطرۀ روایتی شخصیت اصلی، مهیار، است؛ مردی که به سن پیمبری رسیده و حال ذهن پرآشوبش مدام سفر می‌کند تا شاید در گذشته و میان خاطرات تلخ و شیرین و در هیاهوی اتفاق‌های ساده و پیچیده جایی بیابد برای آرامش؛ بگریزد از خون‌شعله‌های همیشه افراخته و تازۀ اتفاق‌ها و برسد به آغوشی و مأمنی برای رهایی.

نقدی بر رمان

مهیاری که سال‌ها به‌دنبال تنهایی می‌گشت و به‎ناگهان تنها شد و حالا برای این تنهایی مویه می‌کند و چنگ در گذشته می‌زند تا تسکین بیابد.

زندگی او از کودکی گره خورده به بویی، عطری، نفسی، و جنسی، جنسی زنانه. مهیار به همه‌چیز هویتی زنانه می‌دهد. از کودکی که سرش میان سینۀ معلمش فشرده شد، از نوجوانی که عطر تن و بوی سیگار و لاک قرمز را فهمید و روزهایی که مرگ را زنی دید با چشمان زاغ و موی بور و شال قرمز.

مهدی خطیبی نویسنده‌ای‌ست که زن را می‌نویسد. او زن را نه جنسیتی خاص، بلکه آفریننده می‌بیند. زن از نگاه او مبداء آفرینش است. اصلاً خود آفرینش است. زنی که می‌آفریند و می‌میراند و در این میان آغوشش، درست شکاف سینه‌اش، مأمنی‌ست برای آرامش و همچنین آغاز دگردیسی و بازآفرینی. سطرهای زیر بازتاب همین نگاه است:

«[...] داشتم قسم می‌خوردم که فقط زیر چادر بی‌بی پناه گرفته بودم. هیچ‌وقت شراره، بی‌تابی غریب مرا نفهمید. می‌خواستم این‌بار هم از این بی‌تابی بگویم. از حال گند و گهی که در من است. وقتی بی‌طاقتم می‌کند باید به زنی پناه ببرم؛ زنی که آن عطر آشنا را دارد. این پناه نرانه نیست و هر زنی هم برای من پناهگاه نیست. این پناه کودک‌وار است. گویی کودکی مثل من، چهل‌سالۀ شانزده‌ساله‌، بخواهد قطره‌ای شود و در شکاف‌ سینه‌های زنی تبخیر و جزئی از زنانگی او شود تا شاید در این چرخه روزی بی‌اضطراب، بی‌دلهره، دوباره از وجود او جان بگیرد و به دنیا بیاید.»

به همین دلیل با آنکه شخصیت اصلی رمان مرد است، زنان نقش مهمی در این رمان دارند و به‌نوعی شخصیت مهیار را ساخته‌اند؛ معلم دوران دبستان، خانم‌جان، شراره، الهام و مادر مهیار.

نویسنده همچون کار قبلی خود، تحت‌تأثیر نوستالژی است. جست‌وجوی اصل و ریشه را در به‌آرامش‌رسیدن انسان مغموم، سرخورده و وامانده مؤثر می‌داند، و از این رهگذر می‌توان با شخصیت اصلی همراه شد در کوچه‌پس‌کوچه‌های خاطرات، میان کاه‌گل‌های خانه‌های قدیمی، در محلۀ کودکی‌ها که ناب‌ترین روزهای زندگی‌اش را در آن گذرانده است. خطیبی تکه‌کلام‌ها، ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌های قدیمی و شعرهای محلی را که مادران برای کودکانشان می‌خواندند، از دهان شخصیت‌هایش جاری می‌کند.

موری واگویه‌های مردی‌ست به‌ آخرِ خط‌ رسیده که در تقلای واماندگی گذشته، زندگی بی‌سکونی دارد و نمی‌داند عاشق است یا فارغ! دوست دارد یا متنفر است! می‌خواهد یا نمی‌خواهد! هست یا نیست! شاید در این میان الهامی از آینده برسد که عطرش، نفسش و وجودش روح خسته‌اش را آرامش ببخشد. با دیداری، لبخندی و حتی کنایه‌ای.

نویسنده با زبانی ساده، اما جذاب، پیچیدگی‌های شخصیتی مهیار را به خواننده نشان می‌‌دهد. پرش‌های ذهنی او که با کمترین خط مشخص از طرف نویسنده به خواننده انتقال داده می‌شود، درنهایت پازل این ازهم‌پاشیدگی جسمی و روحی را کامل می‌کند.

موری شاید رمانی روان‌شناسانه باشد برای نشان‌دادن رابطه‌هایی که بیمار است و طرفین رابطه خبری از این بیماری ندارند. رابطه‌هایی که به‌ظاهر با گرمی عشق آغاز می‌شود، اما چنان زود در گیرودار و هیاهوی زندگی به سردی می‌رسد که به تلنگری ترک می‌خورد و بعد ناگهان می‌شکند. موری واکاوی یک بیماری‌ست؛ یک اپیدمی به نام عشق‌نافهمی، زندگی‌‌نافهمی، رابطه‌نافهمی. عشق را بدون فهمیدن معنی آن، دهان‌به‌دهان و دست‌به‌دستش می‌کنیم و به هر لجنی می‌کشانیمش و بعد می‌نشینیم برای این معصومیت ازدست‌رفته سوگواری می‌کنیم. رابطه را بدون درک متقابل و بدون فهم حضور دیگری، شروع می‌کنیم و وقتی به بن‌بست رسید، مویه سرمی‌دهیم. زندگی را بدون فهمیدن معنی آن آغاز می‌کنیم و وقتی فروریخت، بر خرابه‌اش موری را ساز می‌کنیم.

موری داستان فروریختن انسان‌هایی‌ست که خود را در خود اسیر کرده‌اند و زمانی از این حصر خارج می‌شوند که همه‌چیز در اطرافشان درهم شکسته است و اکنون باید در زیر آوار و خاکستر به‌دنبال حسرت‌هایشان بگردند.
موری تلنگری‌ست برای نشکستن‌ها. نشکستن رابطه‌ای، نشکستن غروری، نشکستن یک زندگی و فرونریختن انسانی.

برچسب ها: کتاب ، موری
ارسال به دوستان
دستگیری پدری که دختر ۵ ساله خود را به قتل رسانده بود هشدار آنی سطح قرمز وقوع گرد و خاک در خوزستان زخمی شدن یک نفر در پی انفجار مین در آذربایجان غربی دستور فوری درباره محموله های خطرناک بندر شهید رجایی: ظرف ۲۴ ساعت این ۸۳ کانتینر را خارج کنید فرانسه: هیچ دیداری میان اروپا و ایران در روز جمعه برگزار نمی‌شود حمله مجدد آمریکا به یمن وزارت بهداشت غزه: ۹۱ درصد از ساکنان غزه در بحران غذایی قرار دارند آمریکا: دور تازه گفت‌وگوها با ایران به زودی برگزار می‌شود پوشش بیمه‌ای برای کارگران جانباخته فاقد بیمه در بندر شهید رجایی رئیس ستاد ارتش اسرائیل: در جنگ غزه تاوان سنگینی داده‌ایم جاده چالوس از ۲۱ تا ۳۱ اردیبهشت مسدود می‌شود آمریکای امروز: سرزمین ترس؛ مقاله ای نه چندان معمول در گاردین  عراقچی: بیش از هر زمان دیگری مصمم به دستیابی به یک توافق عادلانه و متوازن هستیم واکنش معاون دفتر رئیس جمهور به شایعه موافقت پزشکیان با ارسال پیامک حجاب ترامپ: والتز سفیر بعدی آمریکا در سازمان ملل خواهد شد
نظرسنجی
به نظر شما هدف ستاد امر به معروف از ارسال پیامک های حجاب به موبایل های مردم چیست؟