عصر 21بهمن سال گذشته مردي طي تماس با كلانتري 124قلهك اعلام كرد در ساعت 8:30 يك دستگاه خودروي پرايد سفيد رنگ با 2 نفر سرنشين در حوالي چيذر به طور عمدي با خودروي پدرم مالك هتلي در تهران،تصادف كرده‌اند.

اين فرد در اظهاراتش مدعي شد اين افراد پس از تصادف از صحنه متواري شده‌اند و پدرم با خودروي خود به تعقيب آنان پرداخته كه در محل خلوتي خودروي پرايد توقف كرده و پس از ضرب و شتم پدرم قصد ربودن او را داشتند كه با كمك مردم ناكام ماندند اما در جريان اين درگيري تلفن همراه پدرم به سرقت رفته ‌است.

روز بعد حادثه فرد ناشناسي در تماس با پسر مالك هتل مدعي ‌شد: من كساني را كه روز گذشته پدرت را مورد ضرب و شتم قرار دادند مي‌شناسم و اگر 500 هزار دلار به من بدهيد حاضرم مشخصات آنها را به شما اعلام كنم.

اين تماس‌ها تا 4 روز پس از حادثه ادامه داشت تا اينكه عصر 25 بهمن همان سال فرد ناشناسي طي تماس ديگري اعلام كرد جسد فردي كه پدرت را مورد ضرب و شتم قرار داده در همان خودروي پرايد در 3 راهي چيذر قرار دارد.

با اعلام موضوع به كلانتري قلهك و اعزام مأموران به آدرس اعلامي جسد مرد ميانسال در حالي‌كه از ناحيه سر و صورت زخم‌هاي زيادي داشت و دهان و دست و پايش بسته شده بود در داخل پرايد كشف شد.

با حضور بازپرس شعبه اول دادسراي جنايي تهران و افسر كشيك اداره قتل و اكيپ بررسي صحنه جرم در محل حادثه، تحقيقات براي شناسائي هويت مقتول و كشف موضوع آغاز شد.

كاراگاهان با بررسي پرونده‌هاي مفقودان و ساير اقدامات به عمل آمده تا 40روز پس از كشف جسد پي به هويت مقتول نبرده بودند اما با تحقيقات همه جانبه مشخصات وي را به نام علي 45 ساله شناسايي كردند.

خانواده علي مدعي شدند مدت 2 سال است از وي اطلاعي ندارند اما آدرسي از همسر وي دارند كه با شناسائي و بازداشت همسر مقتول اين فرد گفت: از تاريخ 25 بهمن از وي خبري ندارد.

با بررسي‌هاي بيشتر تعدادي از افرادي كه با مقتول در ارتباط بودند از جمله فردي به نام بهنام 29 ساله شناسائي اما خانواده بهنام نيز مدعي شدند هيچ آدرسي از وي ندارند و ارتباطش با خانواده مدت زيادي است به طور كامل قطع شده است.

كاراگاهان با تحقيقات همه جانبه و وسيع در تاريخ 19 ارديبهشت سال‌جاري بهنام را در بلوار فردوس در غرب تهران شناسائي و دستگير كردند. متهم پس از انتقال به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ اعتراف كرد: از 3 سال قبل با مقتول آشنا شدم كه به دليلي در همان ابتداي آشنائي با هم اختلاف پيدا كرديم و در درگيري بيني من را شكست.

وي ادامه داد: چون آدرسش را نداشتم شكايتم بي نتيجه ماند تا مهر ماه سال 87 كه مجدداً او را ديدم و علي با ابراز شرمندگي براي جبران موضوع به من پيشنهاد داد اگر فرد پولداري را مي‌شناسي با هم او را بدزديم و از خانواده‌اش اخاذي كنيم.

بهنام افزود: من هم چون قبلاً در آژانس يك هتل كار مي‌كردم گفتم مالك هتل را مي‌شناسم و آدرس منزلش را هم مي‌دانم تا اينكه 20 بهمن سال قبل با كرايه كردن يك دستگاه خودروي پرايد و جلب اعتماد راننده ميانسال آن با آبميوه وي را بيهوش و خودروي او را سرقت كرديم اما نقشه ما براي ربودن مالك هتل ناكام ماند.

روز بعد طي تماسي با پسر مالك هتل كه تلفن همراه پدرش را در روز حادثه سرقت كرده بودم به وي گفتم من كساني را كه پدرت را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند را مي‌شناسم و مي‌خواستم با گرفتن مبلغي مقتول را لو داده و خودم متواري شوم اما در شب 24 بهمن بين من و مقتول بر سر فروش پرايد مسروقه اختلاف افتاد كه ساعتي بعد و هنگامي كه علي در خواب بود با يك چوب چندين ضربه به سر و صورتش وارد و با انتقالش به پرايد، خودرو را در شهر رها كردم.

کانال عصر ایران در تلگرام