عصر ایران؛ مصطفی داننده- بگذارید قبل از ورود به بحث اشارهای به دوران فرانسوا میتران رئیس جمهور سابق فرانسه و برخورد مخالفان دولتش با پیشنهاد او بکنیم.
«دکتر پاپلی یزدی مینویسد: پرسیدم شما برای حزب چه کار می کردید؟ گفت مشورت میدادم. ولی یک کمیته مالی هم درست کردم و برای انتخابات پول جمع می کردم. گفتم چند درصد امیدوار به پیروزی هستند. دو شب بعد نتیجه انتخابات معلوم شد. فرانسوا میتران برنده انتخابات بود. او رئیس جمهور منتخب اعلام شد. رگباری شدید و رعد و برقی بینظیر پاریس را در بر گرفته بود. من برای تماشای شادی مردم رفته بودم. خیس آب بودم که به پای آسانسور رسیدم. موسیو پیر دسپاکس با چشمی اشکبار پای آسانسور بود. گفت برو لباست را عوض کن و به خانه من بیا. همین کار را کردم.
پیرمرد مثل اینکه جوانش را از دست داده باشد بخاطر شکست حزبش گریه میکرد. میگفت منافع ملی ما در خطر است. او میگفت در ظرف چند ماه سرمایهها از فرانسه فرار خواهند کرد. سرمایه دارها سرمایههایشان را از کشور خارج میکنند و اقتصاد فرانسه مختل میشود. من 35 سال داشتم و او 85 سال. سال 1361 شمسی بود و من خود نگران وضعیت کشورم.
چند ماهی گذشت و فرانسوا میتران در کاخ الیزه بود. عراق به ایران حمله کرده بود. یکی از نتایج این جنگ گرانی قیمت نفت بود. نفت از بشکهای 7-6 دلار به بیش از 30 دلار رسیده بود. فرانسوا میتران در تلویزیون ظاهر شد. رئیس جمهور با مردم صحبت کرد. گفت به علت گرانی نفت، فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد. او پیشنهاد داد و گفت:
"من نه دستور میدهم و نه بخشنامه میکنم فقط پیشنهاد میدهم". پیشنهادش چه بود؟ قانون در فرانسه میگفت که درجه حرارت ساختمانها در زمستان 21 درجه باشد. میتران گفت اگر به جای 21 درجه، شوفاژها را روی 18 درجه تنظیم کنیم، حدود 3 میلیارد فرانک صرفهجویی انرژی خواهیم داشت.
چند روز بعد رفتم خبری از موسیو دسپاکس بگیرم. زمستان بود و سرما. موسیو در آپارتمانش را باز کرد. دیدم پالتویی پوشیده و کلاهی را سر گذاشته است. معمولاً در خانه جوراب نمیپوشید. دیدم جورابی هم به پا دارد. گفتم موسیو دسپاکس خدای نکرده مریض هستید؟
گفت نه. من داخل آپارتمان موسیو دسپاکس شدم . هوا سرد بود. پرسیدم پس چرا اینقدر لباس پوشیدهاید و کلاه به سر دارید. گفت رئیس جمهور چند روز پیش پیشنهاد داد که درجه حرارت را از 21 به 18 کاهش دهیم. گفتم شما که با فرانسوا میتران مخالف بودید. از پیروزی او ناراحت شدید. آنقدر ناراحت شدید که گریه کردید!
گفت موسیو پاپلی از وقتی او رئیس جمهور شد، او رئیس جمهور همه فرانسه و همه ملت فرانسه است. من از نظر حزبی با او مخالفم ولی او رئیس جمهور من است. من حرف او را به عنوان یک رئیس جمهور قبول دارم. ما برای منافع ملی فرانسه همه باید با او همکاری کنیم. همهء حزب ماهم با او همکاری دارند. البته ما در مجالس با حزب سوسیالیست مخالفت میکنیم، ولی هر کجا پای منافع ملی باشد همه یکی هستیم. در کارهای روزمره هم او رئیس جمهور ماست.* »
همانطور که مشاهده میکنید برای تمام دنیا منافع ملی مهم تر از هر منفعت دیگری است حتی اگر دولت، دولتی باشد که شما به آن رای نداده باشید. این اصل اما در ایران به گونهی دیگری است. در سپهر سیاست ایران منافع شخصی و حزبی ارجح تر از منافع ملی است. نگاهی به این روزهای ایران بکنید. مخالفان دولت یازدهم از هر شیوهای برای تخریب روحانی استفاده میکنند. به گونهای باید گفت که امروز مخالفان حتی از آلودگی هوا خوشحال هستند و از آن برای تخریب دولت استفاده میکنند. تاکنون دیدهاید مخالفان دولت به مردم توصیه کنند برای کمک به بهبود اوضاع آب و هوا، از ماشین خود استفاده نکنید تا دولت بتواند این وضعیت را مدیریت کند. شاه بیت آنها در این روزها ناکارآمدی دولت، در زمینه مدیریت آلودگی هواست.
اگر روزی رئیس جمهور در یک برنامه تلویزیونی از مردم
بخواهد برای آلودگی هوا از خودروهای خود استفاده نکنند و از وسائل نقلیه عمومی
استفاده کنند. فکر میکنید مخالفان چگونه برخورد میکنند؟ آنها برای اینکه رئیس
جمهور از آنها درخواستی داشته است، آن را اجرایی میکنند و به روحانی لبیک میگویند؟
قطعا نه.
آنگونه که از فتار این مخالفان دراین سالها مشخص است آنها داد بر میآورند که چرا به جای حل مشکلات مردم به آنها فشار وارد میکنید و از آنها میخواهید ناکارآمدی شما را جبران کنند.
آری، در ایران اینگونه است. مخالفان دولت از هر فرصتی برای تخریب قوه مجریه استفاده میکنند. چندصباحی است هر مخالف دولتی از هر قانونی که علیه ایران در کنگره آمریکا تصویب میشود خوشحال میشود. چون این قوانین میتواند زمینه ناکارآمدی دولت در زمینه برجام را فراهم کند.
نه تنها مخالفان بلکه بسیاری از مردم هم این چنین هستند. اولین برخورد مردم در ایران به درخواستی شبیه درخواست میتران از مردم فرانسه را میشود به راحتی حدس زد. قطعا بسیاری از مردم خواهند گفت که خودشان در اتاق گرم مینشینند و از مردم میخواهند که حرارت منزلهای خود را کم کنند.
باید در این روش سیاسی و
اجتماعی تغییر ایجاد کنیم و کاری کنیم که منافع ملی بر هر منفعت شخصی و جناحی ارجح
باشد. وقتی رئیس جمهوری رای آورد او تبدیل به رئیس همه مردم شود نه آنکه هر روز
به او یادآوری کنیم که چقدر رای آورده است و اگر هزار نفر به او رای نمیدادند
امروز رئیس جمهور فرد دیگری بود.
* (نشریهء آسیا. شماره 519. ص50)
اگه شما با شال و کلاه تو خونه زندگی کنی اما ببینی که مسئولین تو استخر و سونا و جکوزی حال می کنند احساس گوش مخملی بودن به شما دست نمی ده
ممنون
یا علی