به احتمال زیاد باید تا چند روز آینده یعنی تا پایان تابستان با دریاچه ارومیه خداحافظی کنیم؛ بعید به نظر می رسد شرایط اقلیمی و بارش ها در آینده به گونه ای باشد که دریاچه ارومیه، دوباره دریاچه ارومیه شود. در حال حاضر تراز آب این دریاچه به پایینترین حد رسیده است و اگر از این نیز پایینتر رود، دیگر عددی اعلام نمیشود چرا که کمترین آمار ممکن همین عدد است.
به گزارش خراسان، روز گذشته احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: بر اساس آخرین آمار در ۱۱ مردادماه، تراز دریاچه ۱۲۶۹.۷۴، وسعت آن ۵۸۱ کیلومتر و حجم آب آن نیم میلیارد مترمکعب است، این درحالی است که در ۱۱ مردادماه سال ۱۴۰۳، وسعت دریاچه ۲ میلیارد مترمکعب بوده است.
آمار این مسئول درباره شرایط فوق بحرانی دریاچه ارومیه تمامی ندارد: شوربختانه اکنون تراز آب به پایینترین حد رسیده است و اگر از این نیز پایینتر رود، دیگر عددی اعلام نمیشود چرا که کمترین آمار ممکن همین عدد است، البته از نظر میدانی بهواسطه افزایش دمای هوا و تبخیر شرایط از این ارقام هم بدتر خواهد شد، در نتیجه پیشبینی مدیرکل استان مبنی بر خشکی کامل تا پایان تابستان کاملاً درست است و چون در پاییز نیز بعید است دریاچه آوردهای داشته باشد، احتمال خشکی کامل بسیار بالاست.
دریاچه ارومیه در سال های اخیر، همواره مورد بحث در گزارش های زیست محیطی بوده است. در مطالعات ستاد اجرایی در سال ۹۲ تا ۹۵ تمام پیشبینیها ازجمله خشکی کامل دریاچه و آثار آن ازجمله مهاجرتها، بیماریها، توفانهای گردوغبار، نابودی معیشتها و... انجام شده است که اگر دریاچه به شرایط خشک کامل برسد، آسیبی غیرقابل تصور به کشور وارد خواهد شد.
زنده یاد کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، اوایل دهه ۶۰و زمانی که شاید نهتنها خشکی کامل دریاچه ارومیه، بلکه حتی ایجاد بحران کمآبی در آن قابل تصور نبود، پیشبینی کرده بود که مرگ دریاچه ارومیه قطعی است و باید به فکر مدیریت این پهنه وسیع، پس از مرگ آن بود.
طبیعی است که در تمامی این چهاردهه با تمام دغدغه ها و نگرانی هایی که درباره این دریاچه وجود داشت، اما هیچ گاه تمام اقدامات لازم در جهت نجات این دریاچه و احیای آن اجرایی نشد. سال ۹۳، مرحوم کردوانی این طور می گوید: «درباره دریاچه ارومیه باید بگویم که همه یک طرف هستند و من یک طرف دیگر، چراکه همه میگویند دریاچه ارومیه قابل احیاست ولی بنده این موضوع را قبول ندارم، من میگویم امکان ندارد این دریاچه را بتوان احیا کرد.»
هزاران دلیل تا امروز وجود دارد که دریاچه ارومیه به این وضعیت فوق بحرانی رسیده است. درواقع تمامی این دلایل را می توان در یک جمله خلاصه کرد: «حقابه دریاچه ارومیه هیچ گاه درست نرسید.» بی شک تغییرات اقلیمی، گرمای زمین و کم بارشی و خشکسالی های متمادی نقش مهمی در خشکی این دریاچه داشته اما سیاست های نادرست در مسیر احیای آن نیز سهم بزرگی در شرایط امروز دارد.
کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست اسبق، روزهای قبل به خبرآنلاین چنین گفته است: شهریور ۱۴۰۰ دولت آقای روحانی دریاچهای را که در سال ۱۳۹۳ زیر یک میلیارد متر مکعب آب داشت، با سه میلیارد و۸۰۰ میلیون متر مکعب آب به دولت رئیسی تحویل داد. اگر برنامههای احیای دریاچه با دست فرمان دولت روحانی ادامه پیدا میکرد، باید در پایان ۱۵سال آب دریاچه به ۱۴.۷ میلیارد مترمکعب میرسید. این رقم تراز اکولوژیکی دریاچه است. الان خطر این است که دریاچه تبدیل به پلایا شود یعنی عمق نگیرد. اگر عمق نگیرد دیگر دریاچه مرده است. متاسفانه در دولت آقای پزشکیان هم توجهی به این مسئله نمیشود. همان سیاستهای دولت آقای رئیسی در حال تداوم است.
همچنین محمد درویش فعال مطرح محیط زیست این طور می گوید: تعداد چاهها در سال ۱۳۷۱، حدود ۳۰ هزار حلقه بود، سال ۱۴۰۱ اما به حدود ۱۲۰ هزار حلقه رسید. احداث سدهای مختلف و افزایش ارتفاع سدهای موجود نیز در خشک شدن دریاچه ارومیه نقش مهمی دارد.
درویش در این باره گفت: «۹۹ سد روی رودخانه منتهی به دریاچه ارومیه داریم. در اصل ۱۰۵ سد در طرحها بود که تعدادی از آن ها نیمهکاره مانده است. فشارهایی از سوی نمایندگان مجلس وجود دارد که باقی این سدها را تکمیل کنند.»
سال هاست متخصصان حوزه محیط زیست فریاد می زنند چنان چه دریاچه ارومیه خشک شود، زندگی دست کم ۱۰ میلیون نفر در شمال غرب تحت تاثیر قرار می گیرد. به این چندمورد اظهارنظر توجه کنید:
- با احیا نشدن دریاچه ارومیه شاهد پدیده ریزگردهای نمکی در شمال غرب کشور خواهیم بود و علاوه بر شور شدن منابع آبی زیرزمینی، کشاورزی منطقه نیز از بین خواهد رفت. (رئیس اتاق اصناف کشاورزی استان آذربایجان شرقی)
- اگر خدایی نکرده دریاچه ارومیه خشک شود حداقل زندگی ۱۰ میلیون نفر را تحت تاثیر قرار میدهد، و چون آن دریاچه نمکی است، ممکن است امکان زندگی را از مردم بگیرد. البته مردم سیستان و بلوچستان هم گرد و غبار دارند و در شرایط سختی زندگی میکنند اما پراکنده شدن نمک جدا از سلامت انسان حتی میتواند رویش گیاهان را به خطر بیندازد.(اسحاق جهانگیری، معاون اول اسبق رئیس جمهور)
و در نهایت نیز سه گزاره از خشک شدن دریاچه ارومیه به نقل از مقاله علمی پژوهشی «زهره فنی» از دانشگاه شهید بهشتی را مرور کنیم:
۱-خشکی دریاچه ارومیه سبب کاهش جمعیت و تغییر الگوی سکونت در دو طرف دریاچه شده است.
۲-خشک شدن دریاچه ارومیه سبب بروز مخاطرات طبیعی مانند از بین رفتن زمین های کشاورزی، تلف شدن باغ ها، کاهش مراتع و بادهای حامل نمک شده است.
۳-مهاجرت های تودهای، تنشهای قومی، اعتراضات مردمی و بروز بیماریهای صعب العلاج از جمله آسیبهای انسانی است که در صورت خشکی کامل دریاچه ارومیه بروز پیدا می کند.