روزنامه حزب الله: دبير كل حزب الله ايران گفت: حزب الله به هر دو جريان اصولگرا و اصلاح طلب انتقاد دارد.به گزارش خبرنگار حزب الله، آيتالله خرازي كه روز گذشته و در يك كنفرانس خبري سخن مي گفت با اشاره به دلايل و مباني حضور حزبالله در صحنه انتخابات مجلس هشتم، حزبالله را حزب تمام مردم ايران دانست و تأكيد كرد نگاه حزبالله به حضور در صحنه يك نگاه جامع و برنامه محور است.
وي با ناكارآمد خواندن هر دو جريان سياسي موجود در كشور اعلام كرد: مردم از هر دو جريان سياسي چپ و راست كه به باندهاي قدرت شباهت دارند خسته شدند و ما اطمينان داريم ليستي كه حزبالله منتشر خواهد كرد با استقبال بينظير مردم روبهرو خواهد شد.دبير كل حزب الله ايران تصريح كرد: حركت جديدي در كشور در حال شكلگيري است و آن بازگشت روحانيت به حاكميت اجرايي است حزبالله معتقد است اداره جمهوري اسلامي بايد بر اساس دادههاي ديني و وحياني باشد و عقل بشر و تجربه مستقل از وحي نه به لحاظ فردي و نه تشكيلاتي و نه حاكميتي.نميتواند براي بشر كار آمد باشد.
وي اظهار داشت: در غالب دولتها ي پس از انقلاب نه تنها حاكميت با دين و ارزشهاي ديني كه به صورت قانون يا برنامه اجرايي درآمده باشد، اداره نشده است، بلكه به نظر ميرسد نا آشنايي با دين در ميان مسئولان موجب شده است كه حتي احكام اوليه و بديهي دين هم اجرا نميشود.حتي در مجمع تشخيص نيز در برخي قوانين كه مورد بازنگري و رسيدگي قرار ميگيرد، روند گرايش به سمت دين نه تنها وجود ندارد بلكه به صورت خطرناكي جامعه را به سمت غيرديني شدن پيش ميبرد.
دبير كل حزب الله ايران تاكيد كرد: حزبالله هم به جريان اصولگرا و هم به جريان اصلاحطلب انتقاد دارد.
در ادامه دبير كل حزب الله ايران به تشريح ابعاد اختلافي حزب الله با جريان هاي سياسي كشور پرداخت و تصريح كرد: هم متحدين و هم متفقين اصولگرايان هيچكدام با مباني ديني آشنايي ندارند و اگر هم دارند عرضه نكردند و حتي اگر عرضه كرده باشند به علت ناآشنايي يا بياعتقادي كه در ميان آنها هست نميتوانند دين خدا را پياده كنند.
و اين اولين اختلاف حزبالله با جريانهاي ديگر سياسي است. اختلاف دوم حزبالله با ساير جريانها اين است كه جريانهاي ديگر از رهبري و ولايتفقيه يك ابزار ساختند و آنجايي كه مصالحشان ايجاب ميكند خود را در خط رهبري مينامند و از ايشان حمايت ميكنند و خود را به دروغ نماينده رهبري مينامند.اما آنجا كه مصالحشان اقتضا نميكند به راحتي از كنار فرمايشات ايشان ميگذرند.
عملكرد جريان راست در زمان حضرت امام و جريان چپ در دوران مقام معظم رهبري گواهي بر صدق گفتههاي ما است.وي افزود:ما معتقديم كه مقام معظم رهبري بايد به عنوان يك حاكم متخصص تبيينگر نسبت به احكام دين در مقام اجرا قرار داشته باشند و آنچه كه فقيهان در مورد حقايق دين عرضه ميكنند و ميفهمند رهبري به مقام اجرا ميكشاند.اما اكثر مقامات كشور نه سخنان مقام معظم رهبري را ميشنوند و نه ميفهمند و نه به اجرايي شدن آن اعتقادي دارند.
خرازي اظهار داشت:اختلاف سوم اين است كه متاسفانه مسئولان ما از باورهاي ديني فاصله گرفتند.اگر كساني هم باشند كه هستند در ميان مسئولانمان، كه باورهاي ديني هم دارند، اما جامعنگر نسبت به حقايق ديني نيستند و اگر يك پايه يا دو پايه از يك نظام فكري مورد قبول واقع نشد مسلما به كل نظام خدشه وارد خواهد شد.ما معتقديم سخنان و دستورالعملهاي مقام معظم رهبري بايد دستور اجرايي براي كارگزاران باشد.وي سپس به نقش روحانيت در اداره امور جامعه پرداخت و گفت:امروز مردم روحانيت را بدهكار ميداند در حالي كه روحانيت كمترين حضور كارشناسي و اجرايي را در مديريت كشور دارد. چرا روحانيت بايد بد و بيراه مردم را به جان بخرند براي كساني كه اعتقادي به روحانيت ندارند و اعتقاد ندارند كه دين قابل اجرا است و نيز معتقد به حضور تشكيلاتي روحانيت نيستند.
بنابراين حزبالله فقاهتي و نه عوام، بايد وارد صحنه ميشد تا اگر مردم طلبي دارند خود آن را ادا كند.
وي افزود:اختلاف چهارم آلودگيهايي است كه متاسفانه در جريانهاي سياسي كشور وجود دارد و بياعتمادي مردم نسبت به مسئولان روزبهروز در حال افزايش است و عملكرد خارجي مسئولان نشان ميدهد كه بعضا يا قدرت مديريت ندارند يا خود آلودهاند و يا بعضا به دليل ترس در مقابل فساد سكوت ميكنند. برخي هم از فساد نزديكان خود يا خبر ندارند يا در صورت خبر داشتن توجهي به آن نميكنند.
خرازي ادامه داد: پنجمين اختلاف حزبالله با ساير جريانهاي سياسي موجود، وجود تفكرات غربي در ميان هر دو جريان است.
جريان اصولگرا كه مدعي پرچمداري در ميان ارزشها است گاهي ضد ارزشترين حركات را از خود نشان ميدهد يعني عدهاي خود را ارباب مردم و بدنه سياسي كشور را برده سياسي خود ميدانند علاوه بر اين عدهاي خود را تجلي نظام ميدانند و همگان را به خود دعوت ميكنند.كيش شخصيت در ميان اصولگرايان بيداد ميكند. هر كسي قلندري شده است و در ميان كوچه و برزن مبارزه ميطلبدهيچكس خودش را سرباز نظام نميداند.دبير كل حزب الله اظهار داشت: تفاوت ششم اين است كه ما معتقديم به اينكه بايد نظام را با برنامه اداره كرد. جريان اصولگرا هم مانند جريان اصلاحطلب هيچ برنامه جامعي براي اداره كشور ندارند و حتي اين برنامه سند چشمانداز را هم برنميتابند و روز مرگي را به برنامههاي بلندمدت و جامع ترجيح ميدهند.و اشكال بزرگ حزبالله برايشان اين است كه برنامههاي شما و پروژههاي شما براي اداره كشور كدامند؟
ما در ابتداي تشكيل دولت نهم توسط دكتر داودي پيغام فرستاديم كه حاضريم تمام طرح و برنامه حزبالله را كه بيش از بيست سال روي آن كار شده بود در اختيار دولت نهم قرار دهيم اما پاسخي نشنيديم.اگر دولت طرح و برنامه داشت چرا از قدرت فقاهتي حزبالله استفاده نكرد.آيا نبايد گفت جرياناتي در كشور هستند كه به دنبال دين بدون روحانيت هستند و متاسفانه امروز خود را به دولت بسيار نزديك كردهاند.وي تصريح كرد:تفاوت ديگر حزبالله با جريانهاي ديگر رابطه با آمريكا و غرب است. اختلاف با كشورهاي خليج و دنياي ظالم موجود و روابط ظالمانهاي است كه پذيرفته شده است.متاسفانه ما امروز برخوردهاي ظالمانه تهديدها و مرعوبشدگي را پذيرفتيم.
حزبالله معتقد است بايد جلوي اين ايستاد بايد جلوي اين شيران پير و روباهان مكار ايستاد.
ما با هر گونه رابطه با آمريكا مخالفيم در حالي كه دو جريان موجود موافق برقراري روابط با آمريكا هستند. ما با رابطه ظالمانه با كشورهاي همسايه مخالفيم.امروز كشورهاي عربي نه تنها با تفكر شيعي ما غالبا مبارزه ميكنند بلكه امروز در مرزهاي سياسي كشور هم نفوذ كردهاند و اين را متاسفانه با گستاخي تمام اعلام هم ميكنند.
امروز متاسفانه ما به مليت ايراني خود بيتوجهي ميكنيم و فكر ميكنيم در اين صورت از اسلاميت خود دفاع كردهايم.ما معتقديم كه شيعه در بستر ذكاوت ايراني ما شكوفا شده است و اين ملت ميتواند دنيا را به سعادت برساند.اگر كساني هستند كه تصور ميكنند توسعه شيعه بدون مليگرايي و توجه به جوهره ايراني امكانپذير است اشتباه ميكنند. البته ما به ايرانيت در مقابل شيعه هم اعتقادي نداريم .
در مقابل تقصيرهاي كشورهاي همسايه سكوت ميكنيم و ظلم و ستم آنها به مردم ما را ناديده ميگيريم و مسئولان ما نيز در مقابل اين ناعدالتيها سكوت پيشه كردهاند. چه كسي گفته كه مرزهاي آبي ما توسط ديگران تعيين شود؟ ما معتقديم كه نيمي از درياي مازندران حق جمهوري اسلامي است. چرا بايد وزير امور خارجه چنان سخن گويد كه به عنوان يك سند در مجامع بينالمللي قابل استفاده بر عليه ما باشد؟ 30 سال از انقلاب ميگذرد چرا بايد 4 اسير ما، در دست رژيم صهيونيستي و آمريكا گروگان باشد؟ آيا ما قدرت دفاع از اتباع خود را نداريم؟
اگر فلسطين، لبنان و سوريه در طريق اهلبيت(ع) نباشند حمايت از آنها چه ارزشي دارد؟
اگر در طريق اهلبيت نباشند همه ثروت و جان و مال خود را هم بدهيم و فدا كنيم ارزش دارد.حمايت از جنبشهاي انقلابي نيز بايد در طريق احياي دين و حفظ ارزشهاي ديني باشد. خرازي در ادامه افزود: اختلاف هشتم ما با ديگران اين است كه ما ميگوييم همه ملت، همه مردم.
ما معتقديم حزبالله مال همه ملت هست. تمام دعواها سر قدرت و ثروت است روحانيت و رهبري و مرجعيت مال همه مردم است.
آنچه رهبري در مورد اتحاد ملي گفت، جريانهاي مدعي براي تحقق آن چه كردند؟ بعضي تفسيرشان از اتحاد ملي اتحاد اصولگرايان بود نه كل ملت. ما ميگوييم اتحاد ملي اتحاد همه اصولگرايان و اصلاحطلبان و تمام كساني كه خارج از اين دو جريان هستند است ما معتقديم حزبالله حزب تمام ملت ايران است.حق ندارند برخي از آقايان اصولگرا از مرجعيت شيعه براي راي آوردن استفاده كنند. ما هم به كساني كه از موقعيت مراجع استفاده ميكنند و هم به كساني كه اجازه استفاده ميدهند اعتراض داريم. اگر حزبالله با تمام گروهها بر سر يك ميز
بنشينند مدعي ميشوند حزبالله دوم خردادي شده است. آقايان توقع دارند ما اعتراض نكنيم و حقايق را نگوييم چون دولت اصولگراست.
آنها بايد بدانند حزبالله بدهكار مردم نيست. ما مسئوليتي در نظام نداشتيم كه امروز بدهكار باشيم. اجازه ندادند يكصد هزار نفر از هواداران حزبالله را در يك مجموعه جمع كنيم.چرا صدا و سيما حزبالله را در سانسور خبري قرار ميدهد تا هيچ خبري از حزبالله در رسانههاي دولتي و سراسري كشور نباشد؟برخي از مسئولان تلقيشان اين است كه حزبالله بايد سربازي بيعقل متكبر و خشن باشد كه تنها در خدمت اهداف آنان قرار گيرد. آنها حزبالله را نشناختند البته من منتظر عكسالعمل آنان هستم تا دستم براي افشاي چهره سياه آنان براي ملت باز شود و براي آن، لحظه شماري ميكنم.
اكنون زمان پاسخگويي آنان است تفاوتي ميان جبهه متحدين و متفقين اصولگرا نيست. كساني كه دستشان به قدرت نرسيد متفقين را تشكيل دادند و تفاوتي ميان آنها از لحاظ توجه به دين نيست.ما به دنبال مجلسي ميگرديم كه خودش تصميمساز باشد نه اينكه براي آن تصميمگيري كنند
مجلس هفتم در اختيارشان بود چه كردند؟
انتقادي كه ما به صالحين اصلاحطلبان داشتيم اين بود كه شما با آمدنتان بيديني آورديد اگرچه اصولگرايان هم دين را نياوردند.
عملكرد جريان اصولگرايان به گونهاي نيست كه بشود از آنها دفاع كرد. ما معتقديم اداره كردن حكومت ديني بايد با مدل ديني باشد. سوال ما اين است كه اين مدل اكنون كجاست؟
همچنين آيتالله خرازي در خصوص پيشبيني خود از آرايش سياسي مجلس هشتم گفت: نه چپيها و نه راستيها راي نخواهند آورد. ما فردا (امروز) ليست حزبالله را اعلام خواهيم كرد و معتقديم اين ليست قطعا راي خواهد آورد.
امروز مردم از هر دو جريان موجود كه باندهاي قدرت هستند خسته شدند.
دبير كل حزبالله ايران در خصوص آفت سهمخواهي در ميان اصولگرايان نيز اظهار كرد: اينكه سهمخواهي نباشد خيلي خوب است اما امروز همه دارند سهمخواهي ميكنند و چه كسي راست ميگويد؟ آيا آقاياني كه مدعي هستند حزبالله سهم نداشته باشد به دنبال سهمخواهي نيستند؟