عصرایران؛ احسان محمدی - برخلاف آنچه که فکر می کنیم فوتبال را حاشیه ها زنده نگه می دارد.
رفتار ستاره ها که موجب جلب توجه مردم می شود، همین استقبال مردم باعث می شود این ورزش از سوی مدیران اقتصادی به عنوان یک بازار هدف خوب دیده شود، روی آن سرمایه گذاری کنند و چرخه آن خوب بچرخد. اتفاقی که برای کُشتی نیفتاد و چیزی نمانده بود این ورزش تاریخی از گردونه المپیک خارج شود.
شادی پس از گلزنی حالا فقط یک اتفاق نیست. بعضی از بازیکنان روی آن تمرین هم می کنند. از قبل خودشان را آمده می کنند که پس از گلزنی پیش چشم عکاسان و دوربین های تلویزیونی چه حرکتی را به نمایش بگذارند. شاید تلفیقی از تئاتر و ورزش!
چندی پیش یک بازیکن هندی پس از گلزنی تیک حرکت آکروباتیک ناقص انجام داد، نخاعش صدمه دید و جان باخت. او را شاید بتوان یکی از نگون بخت ترین بازیکنان تاریخ فوتبال قلمداد کرد.
هوگو سانچز ستاره مکزیکی، اوافمی مارتینز بازیکن سابق اینترمیلان و در ایران امیرحسین اصلانیان و حالا عباس زاده پرسپولیس از آن دست بازیکنانی هستند که شیفته این حرکت بودند. در جام جهانی سال 2002 نیز هشت پشتک پیاپی از جولیوس آگاهوا مهاجم جوان نیجریه ای بعد از گل زدن به سوئد تا مدتها در اذهان باقی خواهد ماند.
مارچلو سالاس شیلیایی بعد از هر گل به سبک گاوباز ها روی زمین زانو می زد و دست خود را به علامت پیروزی بلند می کرد، "به به تو " برزیلی و گهواره درست کردن با دست ها به نشانه پدر شدن، رقص روژه میلا کنار پرچم کرنر در جام جهانی 90، انگشت مکیدن فرانچسکو توتی ایتالیایی، دست های باز رنالدوی بزرگ با دندان های خرگوشی، حرکت رهبر ارکستر کنت اندرسون سوئدی، پرواز پله با یک مشت گره کرده، بالا پریدن کریستین رونالدو و فرود آمدن با عضلاتی منقبض شده، استارت های کوتاه لیونسل مسی با دو مشت گره کرده، سر خوردن های فن پرسی روی زانو، فریادهای توماس مولر، اگشت روی بینی گذاشتن باتیستوتا به نشانه وادار کردن تماشاگران حریف به سکوت، حرکت گلادیاتور وار زلاتان با دست های افراشته، دست به کمر گذاشتن های اریک کانتولا و خیره شدن به تماشاگران بدون لبخند و ...
هرکدام از این صحنه ها در اذهان فوتبال دوستان یادآور هزاران خاطره است که در سراسر دنیا کودکان و نوجوانان حتی در زمین های خاکی و گلوله خورده می کوشند آنها را تقلید کنند.
در ایران هم نمونه هایی از این دست را می توان برشمرد. گوشی موبایل ساختن نیکبخت و مومن زاده با لنگه کفش!، فرشاد پیوس با انگشتی رو به آسمان و استارت های سریع، علی دایی با پروازها و فریادها، شیرجه زدن های کریم باقری روی زمین، بالا زدن پیراهن و نشان دادن شعارهای مذهبی یا عکس دوستان! حرکت ایکیوسانی جواد کاظمیان و ... همه از نمونه هایی وطنی این شادمانی های گاه وصف ناشدنی است.
علیرضا جهانبخش ستاره خوش قد و بالای ایران در تیم نایمخن هلند پس از گلزنی مقابل توئنته به سبک دی ماریای آرژانتینی با دو دستش قلب ساخت و به تماشاگران نشان داد.
روزنامه های ایران از قول او تیتر زدند که « این شادی گل مخاطب خاص داشت»؛تیتری هوشمندانه و البته کلیک خور برای کشف مخاطب خاص مهاجم تیم ملی ایران! اما جواب او مثل بازی کردنش خونسردانه و غافلگیرکننده بود؛ « مارس آپیا یکی از هم تیمی هایم که مینیسک پاره کرده و چند وقت از بازیها دور است، در ورزشگاه حضور داشت و بازی را از نزدیک میدید که من گل زدم و با نمایش قلب گلم را به آپیا تقدیم کردم.»
تماشاگران فوتبال می گویند کاش بازیکنان ایرانی به جای تقلید کردن از ستاره های بزرگ دنیا، کمی مثل آنها فوتبال تمرین کنند. اما فوتبال را همین حاشیه ها زنده نگه داشته است، همین حاشیه های به ظاهر غیرضروری و مزاحم. مثل خارهای جوجه تیغی که از دور هم رنج آور به نظر می رسد اما جوجه تیغی به لطف آن زنده می ماند!
کلی خندیدیم
دمش گرم. جز تک ستاره های شاداب فوتبال بی حال ماست.