۱۵ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۵ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۳۲۱۹۸
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۴ - ۰۳-۰۲-۱۳۹۳
کد ۳۳۲۱۹۸
انتشار: ۱۴:۲۴ - ۰۳-۰۲-۱۳۹۳

خواستگارهای کوهی!

دختر تنها ! از تنهایی خسته شده بود از طرفی دوست داشت هر چه زودتر ازدوج کنه برای همین از دوستش خواست راهنمایی اش کنه

دوستش میگه : من هم تنهام ، بیا با هم بریم کوه ، چون شنیدم خیلی از مردهای آماده ازدواج و تنها برای پیدا کردن زن میرن کوه ...

اون دو تا میرن کوه
در بالای یه صخره کوه
جایی که اون دو تا هیچ کسی رو نمی بینن
تصمیم می گیرن داد بزنن
و حرف دلشون رو به کوه بگن :
- با من ازدواج می کنی ؟
.
.
.
.
و بعدش شنیدن

…… ﺑـــــــــــــــــــﺎ ﻣـــــــــــــــــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــﯽ؟
.
ﺑــــــﺎ ﻣــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــﯿﮑﻨـــــــــــﯽ؟
.
ﺑـــﺎ ﻣــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــﯿﮑﻨـــــــﯼ؟
.
ﺑـﺎ ﻣــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــﯿﮑﻨــﯽ؟
.
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟


یه نگاهی به هم انداختند
لپ هاشون گل انداخته بود چون ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ پذیرفتن ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ
در حالی که از صخره پایین می اومدن گفتند نه ما می خواهیم درس بخونیم ....
برچسب ها: داستان کوتاه
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
48
114
آقا خیلی بی مزه بود!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۹
9
50
تکراری بود قبلاٌ گذاشته بودینش با یک نام دیگر.