۱۴ تير ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۴ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۴۲۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۵ - ۱۴-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۴۲۲۰
انتشار: ۰۷:۳۵ - ۱۴-۰۴-۱۴۰۴

چگونه کمال‌گرایی به والدین و فرزندانشان آسیب می‌زند؟

چگونه کمال‌گرایی به والدین و فرزندانشان آسیب می‌زند؟
کمال‌گرایی والدین علاوه بر آسیب‌هایی که به خود آن‌ها وارد می‌کند می‌تواند زندگی و آینده فرزندانشان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

شما می‌خواهید فرزندانتان احساس دوست‌داشتنی‌بودن کنند و شاد، سالم و نسبتاً خوش‌رفتار باشند. هیچ چیز مهم‌تر از این نیست. توصیه‌هایی درباره‌ی چگونگی دستیابی به این هدف از هر سو به‌سویتان سرازیر می‌شود: از مادرهای داخل پارک گرفته تا رسانه‌ها و خانواده همسرتان. شاید از آن دسته افرادی باشید که از خود در هر کاری، به‌ویژه در تربیت فرزند، انتظار کمال دارند.

یا شاید کسی هستید که مدام بر فاصله‌ی بین ایده‌آل‌های والدگری‌تان و آنچه واقعاً می‌توانید انجام دهید تمرکز می‌کنید. طنز تلخ ماجرا این است که هرچه بیشتر تلاش می‌کنید کامل باشید و بابتش نگرانید، بیشتر ممکن است خودتان را پریشان‌حال کنید و براساس پژوهش‌های روان‌شناسی، احتمال بیشتری دارد فرزندانی مضطرب یا با اعتمادبه‌نفس پایین پرورش دهید.

به گزارش زومیت، دکتر اریکا لی روانشناس بالینی بیمارستان کودکان بوستون به ساینتیفیک آمریکن می‌گوید: «اگر والد کمال‌گرایی هستید، بدانید تنها نیستید!». با توجه به تغییرات فرهنگی در جوامع غربی که بر فردگرایی رقابتی تأکید دارند، نسل جوان‌تر زنان و مردان بیش از پیش احساس می‌کنند که دیگران از آن‌ها انتظار کمال دارند و خودشان هم همین توقع را از خود دارند، به‌ویژه در نقش والد بودن این اتفاق زیاد رخ می‌دهد. مطالعات، پیوسته ارتباط میان کمال‌گرایی و اضطراب، افسردگی و دیگر آسیب‌ها را نشان داده‌اند.

لی می‌گوید: «پایبندی به استانداردهای «همه یا هیچ» می‌تواند احساس اضطراب، خجالت، سرزنش و فرسودگی ایجاد کند، باعث سخت‌گیری و خشک‌تر شدن شما شود و از شادی و رضایتتان به‌عنوان والد بکاهد.» پژوهش‌های فزاینده نشان می‌دهند، وقتی والدین درباره‌ی نقش خود کمال‌گرایانه عمل می‌کنند، فرزندان آن‌ها نیز در معرض همین مشکلات هیجانی قرار می‌گیرند. لی می‌گوید:

والدین کمال‌گرا معمولاً فرزندان کمال‌گرا هم تربیت می‌کنند که این می‌تواند ریسک افسردگی، اضطراب، انتقاد از خود و حتی خودآزاری را در فرزندان افزایش دهد.

به‌تازگی دانشمندان مشخص کرده‌اند کدام نوع از والدین کمال‌گرا بیشترین خطر آسیب هیجانی را دارند و همچنین چه زمان‌هایی استانداردهای بالا می‌توانند به سود والدین و فرزندان باشند.

روان‌شناسان، کمال‌گرایی را یک ویژگی شخصیتی نسبتاً پایدار در طول زمان می‌دانند، اگرچه شرایط خاص می‌تواند آن را تشدید یا تضعیف کند. همچنین آن‌ها دریافته‌اند که کمال‌گرایی در دو ویژگی اصلی شخصیتی ریشه دارد: وظیفه‌شناسی بالا و روان‌رنجوری بالا. این دو ویژگی به دو جنبه‌ی اصلی کمال‌گرایی مربوط می‌شوند: «تلاش» برای رسیدن به استانداردهای بالا و «نگرانی» از شکست‌ها یا کاستی‌های ادراک‌شده.

افراد با وظیفه‌شناسی بالا یا همان «تلاش‌گران» معمولاً در پی برتری در هر چیزی هستند. آن‌ها اهدافی غیرقابل دستیابی برای خود تعیین می‌کنند و سعی می‌کنند به آن برسند. در مقابل، کسانی که روان‌رنجوری بالایی دارند که می‌توان آن‌ها را «نگران» نامید، بیشتر مستعد اضطراب یا مشکلات عزت‌ نفس هستند. آن‌ها بیشتر بر فاصله‌ی میان ایده‌آل‌هایشان و واقعیت روزمره‌ی والدگری تمرکز و خود را بابت اشتباهاتشان سرزنش می‌کنند.

اخیراً روانشناسان در تلاش‌اند بفهمند که چگونه این دو گرایش (تلاش در برابر نگرانی) بر هویت والدینی پدران و مادران تأثیر می‌گذارد. در مطالعه‌ای با حضور ۱٬۲۷۵ والد لهستانی در بازه‌ی سنی ۱۸ تا ۳۰ سال، از شرکت‌کنندگان خواسته شد طی یک سال، سه بار به پرسش‌هایی درباره‌ی احساسشان نسبت به خود به‌عنوان والد پاسخ دهند. مثلاً اینکه تا چه حد با جملاتی مانند «برایم مهم است که در هر کاری کاملاً توانمند باشم» یا «اگر در کار یا مدرسه شکست بخورم، یعنی به‌عنوان انسان شکست‌خورده‌ام»، موافق‌اند.

نتیجه این بود که والدینی که بیشترین نگرانی را درباره‌ی عملکردشان داشتند، بدترین احساس را درباره‌ی خودشان به‌عنوان والد تجربه می‌کردند. کونراد پیوتروفسکی، روان‌شناس و نویسنده‌ی اصلی مطالعه از دانشگاه SWPS لهستان می‌گوید: «این والدین بیشتر دچار تردید، نارضایتی و حتی پشیمانی از تصمیمشان برای والدشدن هستند». در مقابل، بر اساس مقیاس‌های سنجش کمال‌گرایی، والدینی که بیشتر تلاش‌گرا و کمتر نگران بودند، نسبت به خودشان احساس بهتری داشتند.

اما حتی در میان والدینی نیز که «تلاش‌گر» هستند، فقدان هرگونه نگرانی نادر نیست. «تلاش» و «نگرانی» دو روی یک سکه‌اند و در اکثر افراد به‌طور هم‌زمان وجود دارند. پیوتروفسکی می‌گوید:

فقط زیرمجموعه‌ی کوچکی از والدین، کسانی که استانداردهای شخصی بالایی دارند اما نگرانی یا تردید اندکی را تجربه می‌کنند. از تلاش برای بهترین بودن واقعاً سود می‌برند. برای اکثر افراد، کمال‌گرایی در نهایت می‌تواند به کاهش عملکرد، افزایش استرس و کاهش رضایت از والدگری منجر شود.

علائم یادشده از نشانه‌های فرسودگی هستند. مطالعه‌ای روی مادران نوزادان در فنلاند نشان داد که دو عامل بیشترین نقش را در فرسودگی ایفا می‌کنند: فشارهای اجتماعی بیرونی برای کامل‌بودن به‌عنوان والد و عزت نفس پایین. مادرانی که پیشاپیش اعتمادبه‌نفس پایین‌تری داشتند، بیشتر در معرض فرسودگی قرار گرفتند، در حالی که مادران با اعتمادبه‌نفس بالاتر، کمتر دچار این وضعیت شدند. به‌طورکلی، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اگرچه پدران کمال‌گرا ممکن است از خودشان ناامید شوند، انتظارات فرهنگی از مادران به‌عنوان مراقب اصلی باعث می‌شود که مادران استانداردهای بسیار بالاتری نسبت به پدران برای خود قائل باشند.

 اصرار والدین برای کامل‌بودن به سلامت روان فرزندان آسیب می‌زند.

انبوهی از پژوهش‌ها همچنین نشان داده‌اند که اصرار والدین برای کامل‌بودن می‌تواند به‌سلامت روان فرزندان آسیب بزند. این اثرات بسیار متنوع و فراوان‌اند؛ والدینی که از ناقص‌بودن خود نگران‌اند، ممکن است ناخواسته فرزندان خود را طوری تربیت کنند که اشتباه را نشانه‌ای از بدبودن شخصیتشان بدانند. همچنین، الگوسازی انتظارات غیرواقع‌بینانه می‌تواند به عزت نفس پایین یا احساس همیشگی شکست در کودکان منجر شود.

برای مثال، مادری را تصور کنید که به خاطر دعوای فیزیکی دختر پنج‌ساله‌اش با بچه‌ای دیگر به مدرسه فراخوانده شده است. چون دختر پنج‌ساله‌اش به کودکی دیگری آسیب زده است، او احساس شرمندگی می‌کند؛ گویی که بقیه او را به عنوان والدی بد می‌شناسند و با نگرانی‌های کمال‌گرایانه، احساس شرم، گناه و شکست در او پدیدار می‌شود. به‌جای این‌که از دخترش بپرسد چه اتفاقی افتاده، سر او فریاد می‌زند که زدن کار بدی است و کودک را تنبیه می‌کند. دکتر سیرویس می‌گوید: «آن کودک این موضوع را به دل خواهد گرفت. او احساس خواهد کرد که یک نقص ذاتی در خودش وجود دارد، نه صرفاً یک رفتار بد.»

بااین‌حال، تعیین استانداردهای بالا برای والدگری حتی اگر غیر واقع‌بینانه باشد، می‌تواند با مزایایی همراه باشد، به شرطی که والدین زیر فشار تردیدها و انتقاد از خود له نشوند. سیرویس در تحلیل خود دریافت که در همان موقعیت فرضی، اگر آن مادر «تلاش‌گر» باشد، وقتی فرزندش رفتار بدی از خود نشان می‌دهد، ممکن است از اینکه به استانداردهای بالا‌یش نرسیده ناراحت شود؛ اما با تلاش برای بهترشدن، شاید از دخترش بپرسد چرا هم‌کلاسی‌اش را زده و سپس توضیح دهد که وقتی عصبانی می‌شود باید از کلمات استفاده کند، نه مشت. سیرویس دریافت که این نوع از والدین، کمتر احتمال دارد به فرزندان خود آسیب روانی وارد کنند.

انتظارات غیرواقع‌بینانه از فرزندان می‌تواند عزت نفس پائین و احساس همیشگی شکست را به دنبال داشته باشد.

پژوهش لهستانی مزیت دیگری برای تلاش‌گران نشان داد. این افراد بیشتر از والدین «نگران»، به دنبال آموزش درباره‌ی والدگری بودند و حداقل برخی از آن‌ها در طول مطالعه، استانداردهای خود را به سطحی واقع‌بینانه‌تر کاهش دادند. پیوتروفسکی می‌گوید: «این نتیجه‌ی بسیار خوبی است؛ زیرا نشان می‌دهد که مداخلاتی مثل کارگاه‌ها یا روان‌درمانی که به والدین کمک می‌کند نگاهی بازتر و آگاهانه‌تر به نقش والدگری‌شان داشته باشند، می‌تواند آن‌ها را از چارچوب سخت‌گیرانه‌ی کمال‌گرایی رها کند.»

متخصصان می‌گویند کلید رسیدن به این نگاه آگاهانه‌تر، این است که متوجه شوید چه زمانی انتظاراتتان باعث رنج خودتان و مشکلات عاطفی برای فرزندانتان می‌شود. آن‌ها چند نشانه‌ی هشداردهنده را ذکر می‌کنند:

  • خودتان را به‌صورت صفر یا صد قضاوت می‌کنید. اگر اشتباهی کنید، خودتان را شکست‌خورده می‌دانید.
  • موفقیت‌های خود را نادیده می‌گیرید. اگر والدین دیگر بگویند فرزندتان در مهمانی چقدر خوب رفتار کرده، نمی‌توانید آن را باور کنید.
  • متوجه می‌شوید که فرزندتان از دستاوردهای خود راضی نیست چون نگران است که «به اندازه‌ی کافی خوب» نبوده است.

اگر این نشانه‌ها را در خود می‌بینید، متخصصان توصیه می‌کنند که از خودتان شروع کنید:

  • صادقانه با والدین دیگر درباره‌ی چالش‌هایتان صحبت کنید. احتمالاً متوجه می‌شوید حتی والدینی که بی‌نقص به نظر می‌رسند هم مشکلاتی دارند.
  • وقتی متوجه شدید خودتان را بابت «کم‌کاری» سرزنش می‌کنید، خودتان را به خاطر کارهای خوبی که انجام می‌دهید یادآوری و تشویق کنید.
  • با خودتان طوری صحبت کنید که انگار دارید با دوستی دلسوز حرف می‌زنید.
  • اگر حس می‌کنید در حال غرق شدن در حس شکست هستید، از مشاور کمک بگیرید.

و از همه مهم‌تر، به‌جای تمرکز بر عملکرد خود، به آنچه برای فرزندانتان واقعاً خوب است فکر کنید. لی می‌گوید:

پذیرش خود را الگو قرار دهید. اگر برایتان سخت است که با خودتان مهربان باشید، این‌گونه بازنگری کنید: اگر به خودم انعطاف و مهربانی بدهم، اگر فرزندانم با اعتماد‌به‌نفس باشند و بتوانند با مسائل سخت روبرو شوند حتی وقتی مطمئن نیستند و اگر من به آن‌ها عشق و پذیرش بدهم تا آن‌ها هم بتوانند همین را به خودشان بدهند. آنگاه من همان والد فوق‌العاده‌ای هستم که آرزویش را دارم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان