عصرایران - در
قسمت پنجاه و دوم سریال " کلاه پهلوی"، که به دوران اشغال ایران توسط
متفقین می پردازد ، صحنه ای وجود دارد که بسیار درس آموز است: یکی از عوامل
سفارت بریتانیا در تهران که زنی زیباروست ، با یکی از سردسته های اراذل و
اوباش تهران قرار می گذارد و پول هنگفتی به او می دهد و در مقابل می
خواهد که اوباش را سازماندهی کندتا در خیابان ها راه بیفتند و علیه انگلیس
شعار دهند.
سردسته اوباش که از گرفتن
پاکت پول ذوق زده است پاسخ می دهد: خانم! من همین الان از شما پول گرفتم؟ بروم و علیه شما شعار بدهم؟
و پاسخ می شنود که فقط دستور را انجام دهد و فضولی نکند... . (نقل به مضمون)
ماجرای
فوق ، هر چند روایتی آزاد از وقابع دهه 20 خورشیدی است ، اما گویا حکایت
این روزهای ایران در 70 سال بعد است. فارغ از افرادی که با انگیزه های سالم
ملی و انقلابی در باب سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی موضع دارند و هر
گونه قرابت ایران و غرب و مشخصاً آمریکا را نکوهش می کنند، به جرأت می
توان گفت که بخش مهمی از مخالفت های کنونی با سیاست تنش زدایی دولت یازدهم ،
پشت پرده ای مانند ماجرای پیش گفته در "کلاه پهلوی" دارد که صد البته ،
هزار بار پیچیده تر از
پاکت انگلیسی است.
کم نیستند کسانی که منافع
شان هسمو با آمریکایی ها و انگلیسی ها و صهیونیست ها و برخی حکام عرب منطقه
است و در همان حال ، علیه همه این ها نیز شعار می دهند ، اگر دیروز با یک
پاکت پول ، امروز با رانت های میلیاردی و سودهای حاصل از تحریم ملت ایران
که بخشی به جیب همان خارجی های تحریم کننده می رود که کالاهایشان را به چند
برابر می فروشند و سهمی هم نصیب دلالان ظاهر الصلاح داخلی شان می شود.
از دهه 1320 تا سال 1392 خورشیدی ، خیلی چیزها تغییر یافته است اما طمع خارجی و نفاق داخلی ، تنها شکل عوض کرده اند.