گفت : چه خبر ؟!
گفتم: چند روز پيش نهضت آزادي يك همايش با عنوان «جنگ نه، صلح و حقوق بشر آري» برپا كرده بود.
گفت: اصلاً مگر كسي در ايران دنبال جنگ است كه نهضتي ها دم از صلح مي زنند؟
گفتم: مثل هميشه فراموش كرده اند كه آمريكايي ها بر طبل جنگ مي كوبند و البته خودشان هم مي دانند كه اگر حماقت كنند چه بلايي بر سرشان خواهد آمد.
گفت: چه عرض كنم؟! اين نهضتي ها هيچوقت نتوانسته اند واقعيات را آنطور كه هست ببينند.
گفتم: يارو وارد مغازه بقالي شد و به مغازه دار گفت؛ داداش! قيمت اين تار چنده؟ بقال گفت؛ آقا جان! اين كه تار نيست، پفك نمكي است. و يارو جواب داد؛ ببخشيد، آخه مدتي است كه چشم من همه چيز رو تار مي بينه!