عصر ایران؛ سعید شمس - برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر با دخالت ارتش و با حمایت معترضان همچنان مهم ترین خبر عرصه سیاست در سطح منطقه خاورمیانه ، جهان عرب و ودنیای اسلام است . مهدی مطهر نیا کارشناس روابط بین الملل معتقد است زمینه این اتفاق را خود محمد مرسی به وجود آورد چرا که به جای توجه به واقعیت های مصر و نگاه کلان در کشور داری توان خود را صرف استحکام نفوذ شبکه اخوان المسلمین در قدرت کرد و در نتیجه هم بخشی از رای دهندگان از او روی برگرداندند و هم جمعیت خاموش به صحنه آمد و پیوند آنان با نیروهای عرفی و سکولار جنبش تمرد یا نافرمانی را شکل داد و ارتش هم مجال دخالت پیدا کرد و مرسی را کنار زد.گفت و گوی «عصر ایران» با مهدی مطهر نیا از این قرار است:

* برکناری محمد مرسی ریشه در چه دارد و اتفاق اخیر را چه می توان نامید؟
آنچه در مصر اتفاق افتاد، به نظر برخی نمایانگر کودتای نرم است و به همین دلیل عده ای هم با اشاره به حضور نیمه آشکار ارتش بر آن هستند تا ورود این نهاد به معادلات سیاسی را کودتا تلقی کنند. با این نگاه می توان گفت کودتا باعث شد رییس جمهور مصر از نهاد ریاست جمهوری به بازداشتگاه منتقل شود.
*البته ارتش مصر حضور فیزیکی نداشت و فعالیت آن بدون درگیری و محدود به صدر بیانیه و اولتیماتوم بود.
اگر چه ارتش مصر در این چند روز هیچ حضور فیزیکی نداشت، اما توانست در عرصه بده بستان و انتقال قدرت، با چرخیش به سمت جنبش نافرمانی مدنی یا تمرد تا حدود زیادی زمینههای تغییر را فراهم کند. البته باید این را در نظر داشت که ارتش هیچ گاه نمیتوانست این نقش را بدون پشتوانه تظاهرکنندگان کثیر جنبش تمرد به انجام برساند.
*کدام عامل سبب شد اولین رییس جمهور منتخب پس از جنبش 25 ژانویه تنها یک سال بعد به چنین سرنوشتی مبتلا شود؟
درباره پدیدهها و تحرکات سیاسی نمیتوان فقط به یک عامل اشاره کرد و دلایل متفاوتی باید مورد توجه قرار بگیرد.
*چه دلایلی؟
به عنوان مثال میتوان به رای های خاموش و همچنین نگرانی از اسلام گرایی بدون در نظر گرفتن روشهای نوین اشاره کرد که باعث شد تا مردم مصر با اعتراضهای خود یک جنبش مدنی جدید را به وجود بیاورند که تکمیل کننده جنبش 25 ژانویه است.
*عامل زمان چقدر در ناکامی محمد مرسی در مدیریت بحران سهم داشت؟
به نکنه خوبی اشاره کردید. مرسی در شرایطی به این سرنوشت دچار شد که بحران زمان را تجربه میکرد. چرا که او باید میدانست که در دوران بحران قبول مسؤلیت کرده و به همین دلیل وقت کمی برای پاسخ به مطالبات عمومی داشت.
اما به جای اینکه بر روی مسایل مورد توجه مردم تمرکز کند و اولویت را برآورده شدن نیازهای آنها بداند، بیشتر ترجیح داد تا توان خود را صرف این کند که نیروهای اخوان را در استانهای مختلف روی کار بیاورد و زمینه نفوذ گروه متبوع خود را در چارچوب آینده سیاسی مصر فراهم کند.
این نوع رفتار موجب شد به جای گرایش مردم به اخوان نوعی شکاف اجتماعی در مصر ایحاد شود. نباید فراموش کرد که مرسی با اکثریتی شکننده رای آورده بود و به همین دلیل از همان اول هم معلوم بود که قدرت او استحکام چندانی نداشت. در واقع او کوتاهی کرد و مخالفان سکولار و لائیک با جلب و جذب آرای خاموش فرصت عرض اندام پیدا کردند.
*میتوان گفت بخشی از رای دهندگان به مرسی هم به معترضین پیوسته بودند؟
پاسخ به این پرسش به تحقیق میدانی نیاز دارد. اما می توان گفت وقتی اساسا رای دهندگان به این نتیجه برسند که انتظاراتشان برآورده نشده است به طور طبیعی به صف منتقدان و بعد از آن به مخالفان میپیوندند و در واقع از رای قبلی خود دور میشوند. البته معتقدم که فقط بخشی از رای های مرسی برگشته است، آنها هم بیش از آنچه به جنبه های اعتقادی بیندیشند، می خواستند نیازهایشان برآورده شود.
*آینده سیاسی مصر را چطور میبینید؟
مصر حتما آینده ای پر تلاطم را پیش روی خود میبیند. باید گفت که امکان دارد این نوع کنار گذاشتن بدعتی خطرناک برای دولتهای آتی باشد. با این حال واقعیت موجود این است که مردم مصر سیر دموکراتیک را آغاز کردهاند که اگر بتوانند خود را با ارتش مصر هماهنگ کنند، آینده مصر آینده ای روشن و توام با توسعه خواهد بود. در پایان لازم میدانم به این نکته مهم اشاره کنم که ارتش مصر بسیار آزموده است و با نوع برخورد خود با مرسی نشان داد ارتشی مدرن است و میداند در سیاست چه گونه رفتار کند تا برای تحقق اهداف حداکثری، حداقل هزینهها را بپردازد.