یادداشت زیر را یکی از کاربران " عصر اریان" ارسال کرده است:
- به ماه نگاه كن!
- ناخن ها تو بگير، بابا!
اي برادر قصه چون پيمانه اي است/ معني اندر وي مثال دانه اي است/ دانه معني بگيرد مرد عقل/ ننگرد پيمانه را گر گشت نقل
اغماء، سريالي بود كه در ماه مبارك پخش شد. طرفداران و مخالفان بسياري نيز داشت. نميدانم چرا هر سريالي كه مقداري تم ماورايي دارد، اولين برچسبي كه به آن ميخورد ترويج خرافهپرستي است. شاهد مثال: «آخرين گناه»،«صاحبدلان» و حالا هم «اغما». اين سريال خرافهپرستي را سرزنش كرد (دقت كنيد به ديالوگ هاي الياس در باره رسالههاي عمليه ودين عوام و خواص و ...) ولي باز هم سازهايي مخالف بگوش ميرسند. بگمانم چارچوب كلي خيلي از اين نقدها قبل ازپخش اينگونه سريالها مشخص ميشود و بعدها با توجه به مقتضيات كار اندكي تغيير ميكند. بيخيال!
چون نميخواهم متهم شوم، اول نقد مي كنم. روايت است كه در ماه مبارك، دست و پاي شيطان در غل و زنجير است. ولي در اين سريال بيش از هر چيز ديگر شاهد جولان دادن شيطان در روح دكتر پژوهان بودهايم. شايد اگرزمان پخش اين سريال غير از ماه مبارك بود اين ايراد به آن وارد نبود، ليكن با توجه به پخش آن در ماه مبارك وجود خدا و رحمانيت و هدايتش و... در اين سريال كمرنگ بود. اين، ايراد كمي نيست كه بتوان راحت از آن گذشت . ولي بنده، در ميان همه انتقادات وارده به اين سريال فقط يكبار-آن هم گذرا- آنرا شنيدم. و اين عجيب است. آنهايي كه براي چگونه انجام شدن فعل انساني از شيطان (مثلاً بستن در از راه دور) يقه ميدرانند، حتي يكبار هم بدان توجه نكردهاند.
برفرض محال تمام ايراداتي كه به اغماء وارد شده را بپذيريم چگونه مي توان نقاط مثبت آنرا ناديده گرفت. يعني نشده رابطه صميمي چندين ساله شما با يك دوست، بخاطر سوءظني احمقانه از بين برود يا لااقل خدشهدار شود. نشده سوءظني خودخواهانه سبب شود نگاهتان به همكارتان عوض شود. يعني اتفاق نيفتاده روي عصبيتي جاهلانه نگاهتان به دخترتان، خواهرتان، همسرتان و... تغيير كند. يعني نديديد كه عجب با عالمان، غرور با متدينين، خامي و غرور با جوانان چه ميكند. نديديد حسادت چون آتشي كه بر خرمني افتد، داروندار را بر باد ميدهد. نديديد كينه و... چه ميكند با دل ما آدمها! كجاييد؟ اين همه يكجانبهنگري از چه؟ اين سريال مدام به ماه اشاره ميكند و عدهاي به ناخن بلندش ايراد ميگيرند.
اغماء ميگويد: فلاني! آنكه به تو ميگويد:"ناييني (نزديكترين دوستت) به تو حسادت ميكند، شيطان است!. برخي منتقدين ميگويند: شيطان چطور در جسم ظاهر شده؟ كاري نداريم كه الياس فقط براي پژوهان و دخترش- كساني كه طعمهاش بود- قابل رؤيت بود (و اينكه بعد ازمشخص شدن ذات الياس براي پژوهان، او هم نتوانست الياس را ببيند، در حاليكه نزديك او بود. البته در چند قسمت قبل هم همين اتفاق افتاد (سكانس صحبت تلفني دكتر با الياس در بيمارستان، كه الياس در حياط بيمارستان با او صحبت ميكرد ولي دكتر او را نميديد)).
بله! اينكه شيطان تسلطي بر انسان ندارد (من نمي دانم كجاي اين سريال خلاف اين را گفته بود كه موجب گرد و خاك شد)، فعل انساني ازاو بعيد است، يا آينده را نميتواند بطور دقيق پيشبيني كند، درست. ولي نميتوان از همه جنبه هاي مثبت اين سريال چشمپوشي كرد. اين سريال خرافه پرستي را سرزنش كرد ولي هيچ فردي از منتقدان آنرا تمجيد نكرد.
گفتن اين سخنان را بر خود فرض و واجب ميدانستم، ولي نه بخاطر دفاع از عوامل اغماء. باشد كه با انصاف باشيم.
رضا يحيي پور