به گزارش گروه بین الملل زیست نیوز، ما در دورهای زندگی می کنیم که سیاره زمین شاهد بزرگترین انقراض گونههای مختلف خود طی 65 میلیون سال گذشته است. بنابر اعلام "سازمان ملل"، به واسطه توسعه شهری، جنگلزدایی، ماهی گیری صنعتی، تغییرات آب و هوایی و گونههای مهاجم، در هر یک ساعت، سه گونه نابود می شوند. بی شک، ترسیم جهان بدون حضور ببرها یا شامپانزهها شوک آور است، اما نابودی گونهها تنها بخش کوچکی از این مساله را تشکیل می دهد.
تنوع زیستی نه تنها شامل گونهها می شود، بلکه ژنهایی که موجب ایجاد گونهها شده و زیستبومهایی که محل زندگی و پشتیبان آنها هستند نیز در این حوزه قرار می گیرند. از این رو، محدوده کاهش تنوع زیستی از نابودی انواع دانههای خوراکی تا مرگ صخرههای مرجانی را در بر می گیرد.
اما نکتهای که تا به امروز توجه ویژهای به آن نشده، هزینههای نابودی تنوع زیستی است. بنابر گزارش "اقتصاد زیستبومها و تنوع زیستی" سازمان ملل در سال 2008، این مساله می تواند هزینه ای 2 تا 4.5 تریلیون دلاری در پی داشته باشد. این رقم بسیار فراتر از هزینه 1.7 تریلیون دلاری محاسبه شده در گزارش "بررسی اِسترن" پیرامون گرم شدن سیاره زمین به واسطه انتشار گازهای گلخانهای است. به بیان دیگر، اثر نابودی تنوع زیستی بر اقتصاد جهانی به مراتب شدیدتر از تغییرات آب و هوایی خواهد بود.
تنوع زیستی، "خدمات زیستبوم" حیاتی مانند حاصلخیزی خاک و منابع آب شیرین را برای انسان فراهم می کند. به عنوان مثال، جنگلها نقشی کلیدی در جلوگیری از بروز سیل، کنترل خشکسالی، تامین مواد مغذی و آب شیرین برای کشاورزی، تامین چوب به عنوان سوخت، تامین علوفه برای دامها و ... دارند. زندگی و معیشت بیش از یک میلیارد نفر از فقیرترین مردم جهان نیز به این خدمات که به طور کلی رایگان هستند، وابسته است. اما در شرایطی که بازارها ارزش نعمتهای طبیعی را به درستی درک نمی کنند، نتایج حاصله می تواند فاجعهبار باشد.
نابودی جنگلهای "حرا" طی چندین دهه به منظور توسعه مزارع پرورش میگو، نتیجهای جز قربانی شدن هزاران نفر در سونامی سال 2004 آسیا نداشت. در واقع، منافع کوتاه مدت موجب نابودی این جنگلها شد، اما اگر دوراندیشی لازم انجام می شد، این پدیدههای طبیعی جان بسیاری را نجات می دادند.
بی شک، افراد زیادی در جهان به تخریب 60 درصد از خدمات زیستبوم تنها طی 50 سال گذشته توجه نکردهاند. هیچ فردی نیز اقدام خاصی را در این زمینه انجام نداده است. بر همین اساس، "ژان کریستوف ویه" از "اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت"، به شکست کامل در راستای تحقق هدف جهانی کاهش میزان انقراض گیاهان و حیوانات تا سال 2010، اشاره داشته است.
به عنوان مثال، نابودی و مرگ کلونیهای زنبور عسل در سراسر جهان را در نظر بگیرید؛ حشره کشها، انگلها و آلودگی عوامل موثر در این زمینه عنوان شدهاند. اما دلایل مرگ زنبورها هرچه باشد، پیامدهای فاجعهبار آن جبران ناپذیر خواهد بود. ارزش گردهافشانی برابر با 153 میلیارد یورو در سال است که 9.5 درصد از بازده کشاورزی جهان برای تامین غذای انسان را شامل می شود. این در شرایطی است که نابودی کلونیهای زنبور عسل می تواند هزینهای بیش از 15 میلیارد دلاری را برای بخش کشاورزی آمریکا در پی داشته باشد.
فرسایش خاک، آفات و ماهیگیری صنعتی، هر ساله هزینهای صدها میلیارد دلاری را برای اقتصاد جهانی به همراه دارد. اما اگر صخرههای مرجانی نابود شوند، بیش از 152 میلیارد دلار از درآمدهای سالانه نیز با آنها از میان خواهند رفت. بی شک، فرصت های اقتصادی عظیمی در محافظت از تنوع زیستی وجود دارد. ماهیگیری صنعتی و استفاده از دینامیت منافع کوتاه مدتی داشته، اما در بلند مدت، هزینهای جز مرگ صخره های مرجانی، ماهیها و حتا آسیب دیدن صنعت گردشگری نخواهند داشت.
پاسخ و واکنش مناسب به نابودی تنوع زیستی، حفظ و توجه هرچه بیشتر به خدمات زیستبوم و گونهها است. از این رو، برای پرداخت بدهی خود به طبیعت، باید هزینه حفاظت از آن را بپردازیم.