عصر ایران - بزرگترین مطالعه ای که تاکنون درباره بیمهرگان انجام شده حاکی از آن است که از هر پنج بیمهره یکی از آنها در معرض خطر مرگ قرار دارد. این مساله می تواند حیات انسان را به واسطه تحت تاثیر قرار گرفتن تولید محصولات کشاورزی و تامین مواد غذایی در معرض خطر قرار دهد.

به گفته پروفسور "جاناتان بیلی" مدیر حفاظت از محیط زیست در "انجمن جانورشناسی" لندن، شرایط زندگی حشرات، حلزون ها و کرم ها ممکن است همانند شیرها و دلفین ها مورد توجه قرار نگیرد، اما نقش آنها در فراهم کردن غذایی که می خوریم و مناظر طبیعی که از دیدن آنها لذت می بریم بسیار چشمگیر است.
در واقع، این موجودات جز تشکیل دهنده امتیازات و فواید ضروری و مهمی هستند که طبیعت آنها را فراهم می کند. کرم های خاکی به بازیافت ضایعات و مواد مغذی می پردازند، صخره های مرجانی شرایط زندگی برای گونه های مختلف حیات را فراهم می کنند و زنبورها به گرده افشانی گیاهان و گل ها کمک می کنند. از این رو، با نابودی آنها، حیات انسان نیز خیلی زود به سرنوشتی مشابه دچار خواهد شد.
به عنوان مثال، حیات بی مهرگانی مانند گونه های زنبور عسل که به رشد گل ها در حومه شهرها کمک می کنند و صدف های مرواریدی آب شیرین که در تصفیه آب رودخانه ها نقش دارند، به شدت در معرض خطر قرار دارد. آلودگی، نابودی زیستگاه ها و تغییرات آب و هوایی از عوامل موثر در مرگ و میر بی مهرگان عنوان شده و پژوهشگران خواستار اتخاذ اقدام های جدی و جامع در این زمینه شده اند. استفاده از شیوه های پایدار در کشاورزی و پرورش و رشد گیاهان حشرهدوست در باغ ها از جمله این اقدام ها محسوب می شوند.
تا پیش از این، مطالعات بین المللی و گسترده ای با تمرکز بر حیات گروهی از جانوران مانند پستانداران و پرنده ها انجام شده است. این در شرایطی است که بی مهرگان 97 درصد از گونه های سیاره زمین را تشکیل داده و "اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت" که زیرمجموعه رسیدگی به شرایط جانوران و جلوگیری از انقراض آنها در "سازمان ملل" محسوب می شود، خواستار انجام مطالعات جدیدی در این زمینه شده است.
تاکنون یک و نیم میلیون بی مهره در جهان شناسایی شده اند. این در شرایطی است که مجموع گونه های شناسایی شده و نشده موجود در جهان حدود 8 میلیون برآورد می شود. به گفته پرفسور بیلی، حدود یک پنجم از مهرهداران و گیاهان در معرض خطر انقراض قرار دارند، اما معلوم نیست که این آمار و ارقام درباره موجودات کوچک بیمهره ای که بخش اعظم حیات سیاره زمین را تشکیل می دهند نیز صادق باشد.
در این میان، گروهی که بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارد، بیمهرگان آب شیرین هستند. حضور گونه های مهاجم مانند خرچنگ آب شیرین، ساخت سدها و آلودگی های نیتراتی ناشی از کوددهی زمین های کشاورزی از عوامل موثر در این زمینه عنوان شده است.
گونه های دریایی مانند میگوها، اسکوئیدها و خرچنگ ها که انسان از آنها به عنوان غذا نیز استفاده می کند، به واسطه افزایش اسیدیته آب که پوسته نرم تنان و شرایط مرجان ها را تهدید می کند، در معرض خطر قرار دارند.
افزون بر این، فعالیت های انسان مانند توسعه شهرها و آلودگی ناشی از خودرها و کارخانه ها حیات حشرات ساکن خشکی را تهدید می کند.
این در شرایطی است که به واسطه تغییرات آب و هوایی و نابودی هرچه بیشتر زیستگاه ها، تمامی گونه ها در معرض خطر قرار دارند.
پرفسور بیلی به این نکته اشاره داشته است که بیمهرگان به ذخیره کربن در اعماق اقیانوس ها، تصفیه آب، تجزیه زباله و گرده افشانی کمک کرده و بخش ضروری و بسیار مهم شبکه غذا که در نهایت صدها میلیون نفر را تغذیه می کندف محسوب می شوند. در نتیجه، زندگی انسان به نوعی با بقای آنها گره خورده است.
اگرچه بیمهرگان در نگاه اول ممکن است کوچک و ناچیز به نظر برسند، اما ارزش اقتصادی خدمات آنها در سطح جهانی سالانه به هزاران میلیارد دلار میرسد. به عنوان مثال، گردهافشانی توسط حشرات نه تنها ضامن تنوع گیاهی، بلکه کلید اصلی امنیت غذایی و بقای بیش از 75 درصد از محصولات کشاورزی جهان است. حذف بیمهرگان از این چرخه به معنای سقوط تولیدات زراعی و افزایش سرسامآور قیمت مواد غذایی خواهد بود. فراتر از اقتصاد، بیمهرگان به عنوان «شاخصهای سلامت محیط زیست» عمل میکنند؛ به طوری که هرگونه تغییر در جمعیت نرمتنان و سختپوستان آبهای شیرین، اولین زنگ خطر برای آلودگی منابع آب شربی است که انسانها به آن وابستهاند.
علاوه بر این، بیمهرگان دریایی مانند مرجانها و سختپوستان، خط مقدم دفاع از سواحل در برابر طوفانها و یکی از بزرگترین مخازن جذب کربن در سیاره هستند. با اسیدی شدن اقیانوسها و از بین رفتن این گونهها، نه تنها زنجیره غذایی دریایی فرو میپاشد، بلکه توانایی اقیانوس برای تنظیم دمای کره زمین نیز به شدت آسیب میبیند. در دنیایی که 97 درصد گونههای آن را بیمهرگان تشکیل میدهند، حفاظت از آنها یک انتخاب اخلاقی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای جلوگیری از «فروپاشی اکوسیستمی» است. تغییر در الگوهای مصرف سموم کشاورزی و ایجاد پناهگاههای زیستی در فضاهای شهری، کوچکترین اقداماتی است که میتواند از وقوع این فاجعه بزرگ جلوگیری کند.