در پی وقوع زمین لرزه در منطقه شمال غرب ایران رئیس دانشگاه آزاد اسلامی این حادثه را به زلزله زدگان آذربايجان تسلیت گفت.در این پیام طولانی که سرشار از اشعار و عبارات پر آب و تاب است، دانشجو از مرام انسانی و اسلامی و لزوم استفاده از آموزه های قرآنی و بسیاری موارد دیگر سخن گفته است.
به گزارش ایسنا، در پیام فرهاد دانشجو آمده است: «به نام او، که بود و نبودهای انسان و جهان، معنادار از اوست.
ای خدا، همه درهم ریختگیها را، تو خود به سامان آر!
ای هدهد صبا! به سبا می فرستمت/ بنگر که از کجا به کجا می فرستمت!
حیف است طایری چو تو، در خاکدان غم/ ز این جا، به آشیان وفا می فرستمت.
در راه عشق، مرحله قرب و بعد نیز/ میبینمت عیان و دعا میفرستمت.
تا لشکر غمت، نکند ملک دل خراب/ جان عزیز خود، به نوا میفرستمت.
ساغی بیا که هاتف غیبم، به مژده گفت/ با درد صبر کن که دوا می فرستمت.
وحدت ورزیدن و یکپارچه دیدن زندگی، تکلیف انسانی و مسلمانی ماست.
این پیام می افزاید: آدمهای به من چه و پریشان و پراکنده نه تنها بدرد مسلمانی نمی خورند بلکه به درد خودشان هم نمیخورند.
تفرقه و بی تفاوتی کرم ساقه خوار زندگی است و این موریانه تفرقه و تنازع است که پیکره شناور درخت زندگی را از درون سست و تهی و فروپاشیده می دارد.
غیرت کریمانه اسلام در هیچ زمان و زمین بی سیرتی را هرگز تاب و تحمل نمی آورد و هر جا که خبری از همدلی و همراهی، در واقع خبری از اسلام و انسان اسلام هم نیست.
هر آنکس که بامدادان بیدار شود ولی اراده انجام امور مسلمانان را در سر نداشته باشد در حقیقت نه بیدار شده است و نه مسلمان!
چنین آدمی نه تنها هنوز ساکن جغرافیای اسلام و مسلمانی نیست بل که حتی مسلمان هم نیست!
آی آدمها/ که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید
یک نفر در آب، دارد می سپارد جان (نیما)
زلزله زدگی، تلنگری است بر جان و جهان همگان!
هیچ بلا و مصیبتی، فقط برای دیگران نیست.
چرخ بازیگر، از این بازیچهها بسیار دارد، اینها همه جزر و مدهای دنیاست.
این دریایی طوفانی با هیچ کس سرشوخی ندارد.
این دگرگونیها و زیرورو شدنها، میزان و معیاری اند فراگیر؛ برای شناخت جوهرهی آدمیان. چه آنهایی که در بلا گیر میکنند، و چه آنهایی که شاهدان بلاها و درگیری ها می شوند!
جهان، بازتاب ذهن و زبان و دستان من و توست.
دهقان سالخورده چه خوش گفت، با پسر، ای نور دیده! بجز کشته، ندروی.
این پیام میافزاید: دنیا را برای خواب دیدن به ما ندادهاند.
دنیا را برای خوب دیدن به ما دادهاند و این بلای دامنگیر که هم اکنون با زلزلهای هولناک بسیاری از همنوعان و هم میهنان و همکیشان مان را خود گرفته است، تنها یک زلزلهی معمولی نیست، بلکه اوراقی از دفتر زندگانی ست، که سرمشق آن را بلا دیدگانی دردمند، در پیش نگاه و نگرهی توجه و تصمیم مان رقم زدهاند
و مگر میشود که دنیا را خوب نبینیم، برای دیگران خوب نخواهیم، اما از خدای خوبیها، انتظار داشته باشیم که برایمان خوب بخواهد؟!
بیایید این درس و کلاس بزرگ را قدر بدانیم: ای که دستت میرسد، کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
بی تفاوت بودن به حال و هوای این و آن، عین بی مرامی است، نمیشود بود، اما کاری نکرد. نمیشود بود، اما سنگ بود...
نمیشود بود، اما بی تفاوت بود. بی خاصیت بودن، عین نبودن است.
بودن، عشق ورزیدن و انصاف داشتن و مهربانی کردن و به درد بخور بودن است.
این خدای رحمان بود که انسان را آفرید و مگر میشود که انسان بود اما خلق و خوی مهربانیهای خدای رحمان را نداشت؟!
قرآنی ما، کتاب مهربانیهای حضرت رحمان است. قرآن را فقط که برای خواندن و بوسیدن به ما نداده.
قرآن راهکار نیکیها و خوب بودنها و خوبی کردنها است
این نسخه را بیایید، گاهی هم به کار بگیریم.
و اکنون چشمان زلزله گزیده خواهران و برادران و فرزندان بی گناهمان به راه ماست.
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش/ که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی».