اینجا صدای تو نمی پیچید

محله قبلی قدیمی بود. مردمش قدیمی بودند. تیپ هایش هم ای!  قدیمی بودند. هوایش آلوده بود. ترافیک داشت. جویهایش باریک بود و زود به زود می گرفت و...  

پردیس زیباست. هوایش را که نگو معرکه! منظره تپه های سر سبز اولین چیزی است که هر روز وقتی از در بیرون می آیی می بینی. مرکز خریدهایش شیک است. مردم جدید اند. خانه هایش جدید اند. خیابانهایش جدید اند. جویهایش پهن...

اما... دلم برای اینکه هر روز صبح صدای اذان در آن خیابانهای کوچک می پیچید تنگ شده. هر روز صبح که موقع اذان رادیوی کوچک کنار تختم را روشن می کنم تا ببینم وقت اذان شده یا نه. بیشتر دلم برای گوش تیز کردن های خانه قبلی تنگ می شود. اینجا سر جمع برای حدود ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، ۵ مسجد وجود دارد؛ که انگار صبح ها برای بر هم نزدن خواب ساکنین شهر اذان پخش نمی کنند!

اینجا صدایم نمی زنی...

منبع: وبلاگ رهگذر