شوهرم از نظر فرهنگی کاملاً با من متفاوت است و ما به توافق رسیدیم که از یکدیگر دوستانه جدا شویم.
من و شوهرم در دانشگاه با یکدیگر آشنا شده و ازدواج کردیم و آن زمان به تفاوت فرهنگی و دینی یکدیگر اهمیتی ندادیم.
هر گاه خانواده من مهمانی میگیرند، شوهرم به بهانهای در آن شرکت نمیکند چرا که نمیتواند خود را با فرهنگ و اخلاق خانوادهام هماهنگ کند.
خانواده من و شوهرم در ابتدای ازدواج با این وصلت مخالف بودند ولی در نهایت با اصرار من و شوهرم موافقت کردند ولی در حال حاضر خود با این موضوع مخالف هستیم و از آن پشیمانیم.
درست است که من عاشق شوهرم بودم ولی در حال حاضر نمیتوانم با این موضوع کنار بیایم و در حال حاضر تصمیم به طلاق گرفتیم.
خانواده من از ابتدا مخالف ازدواج من و زنم بودند و تا به امروز این نارضایتی وجود دارد و همه موافق و خوشحال از این طلاق هستند.
باید از همسرم جدا شوم چرا که بیشتر از من، تفریح او با خانوادهاش اهمیت دارد و من تنها نقش فردی که خرجی او را میدهد در زندگیاش دارم.
طلاق هم برای من و هم برای همسرم بهتر است چرا که من نیز مانند مانعی برای او برای شرکت کردن در مهمانیهایش هستم و باید از یکدیگر جدا شویم.
من و همسرم از ابتدای ازدواج از تفاوت فرهنگی و اخلاقی خانوادهها باخبر بودیم ولی در آن زمان تنها موضوع مهم برای ما رسیدن به هم و تشکیل زندگی مشترک بود.
هیچ گاه در عروسیهای خانوادگی یکدیگر شرکت نمیکنیم چرا که با فرهنگ یکدیگر نمیتوانیم کنار بیاییم و با حضورمان در مهمانیها و عروسیهای یکدیگر عذاب میکشیم.
باید از یکدیگر جدا شویم چرا که در حال حاضر عملاً در کنار هم نیستیم و باید به این تنهایی واقعی پایان دهیم تا راه خود را پیدا کرده و خوشبخت شویم.
قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده بعد از شنیدن اظهارات زن و مرد حکم طلاق توافقی را صادر کرد و گفت که زن و مرد باید از نظر دینی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی با یکدیگر تطابق داشته باشند و تحقیقات قبل از ازدواج در دوام زندگی مؤثر است.