عصر ایران ورزشی، لیلا فریادرس -
" بنده مدیر عامل هستم و همه جور حقی دارم. "
" مدیر دموکراتی هستم. "
جملات فوق متعلق به جناب فتح الله زاده، سرپرست باشگاه استقلال تهران است. قصه از آن جا آغاز می شود که علی فتح الله زاده بین نیمه اول و دوم مسابقه استقلال و تراکتورسازی تبریز، راهی رختکن استقلال می شود و با بازیکنان حرف می زند. درباره گفته های او به شاگردان پرویز مظلومی، روایت های متفاوتی وجود دارد. برخی گفته اند که او در مسائل فنی دخالت کرده اما خود فتح الله زاده می گوید حرفهایش " مدیریتی " بوده است.
هر عاقلی می داند که جای " سخنان مدیریتی " مدیر عامل یک تیم با بازیکنانش، بین دو نیمه بازی های آن تیم نیست. آن پانزده دقیقه متعلق به مربی است و فتح الله زاده با این کارش در واقع وقت پرویز مظلومی را گرفته و حق او را ضایع کرده است.
مدیر عامل حق ندارد در رختکن برای بیان نکات مدیریتی ( ! ) وقت بازیکنان و مربی یک تیم را بگیرد. پرواضح است که فتح الله زاده هم چنین نکته بدیهی و ساده ای را می داند. پس چندان بیراه نیست که منتقدان او حدس بزنند که حرفهای او بین دو نیمه بازی استقلال و تراکتورسازی، فاقد جنبه مدیریتی بوده است.
فارغ از این نکات بدیهی، این جمله فتح الله زاده که " بنده مدیر عامل هستم و همه جور حقی دارم " بیشتر به تصویری که اشاعره از خداوند ترسیم می کردند، شباهت دارد. همه می دانیم که در نزاع اشاعره و معتزله در تاریخ تمدن اسلامی، معتزله معتقد بودند خداوند مقید به حسن و قبح است و رفتاری قبیح از او سر نمی زند؛ چرا که خدا عادل و لازمه عدالت، پرهیز از ظلم است. اما اشاعره معتقد بودند که هر حسن و قبح مستقل از خداوند نیستند و حَسَن آن فعلی است که از خداوند سر می زند و قبیح آن چیزی است که پروردگار نمی پسندد.
مطابق رای اشاعره، خداوند " همه جور حقی " دارد زیرا " هر چه آن خسرو کند، شیرین کند. " منتقدین امروزی اشاعره، اشاعره را به ترسیم تصویری غیرقابل قبول از خداوند متهم می کنند و آن را خلاف عدالت و انسان نوازی می دانند. در نظام های سیاسی غیردموکراتیک نیز فرد حاکم، صریحاً یا تلویحاً، فردی تلقی می شود که " همه جور حقی " دارد.
تصویری که فتح الله زاده از " مدیر عامل " ترسیم می کند، تصویری کاملاً غیردموکراتیک و دیکتاتورمنشانه است. مطابق این تصویر، مدیر عامل دیکتاتوری اقتدارطلب است که از موضعی خدایگانی با اعضای تیم خود رفتار می کند.
اگر فتح الله زاده چنین نگاهی به نقش و اختیارات مدیرعامل یک تیم داشت و ادعای دموکرات بودن نداشت، چنین نقدی به او وارد نبود. اما این دو ادعا که " { من } مدیر دموکراتی هستم " و " بنده مدیر عامل هستم و همه جور حقی دارم " با یکدیگر سخت ناسازگارند.
چه خوب است که حاج آقا فتح الله زاده کمی با لوازم و توابع مفهوم فربه و اقتدارستیزانه " دموکراسی " آشنا شود و در عین اقتدارگرایی بر طبل دموکرات بودن نکوبد.