عصرایران - حوادث چند روز اخیر که در همه آنها ، "خون و چاقو" نقش اول را بازی کرده اند ، زنگ خطری است که انتظار می رود مسوولان را به خود آورد: از قتل یک دختر جوان در پل مدیریت با ضربات چاقو ، تا چاقو کشی به دو طلبه و روحانی که در صدد حمایت از نوامیس مردم بوده اند تا مرگ خونین قوی ترین مرد ایران و جهان توسط چاقوکش ها.
اگر تا دیروز ، زنان و دختران و شهروندان دیگر مورد هجوم اراذل و اوباش بودند ، امروز ، حتی قوی ترین مرد ایران نیز از دست اینان در امان نیست و به سادگی آب خوردن ، چاقویشان بر شاهرگش می نشیند!
در این باره ذکر نکاتی چند حائز اهمیت است:
1 - اقدام نیروی انتظامی در برخورد شدید با اراذل و اوباش ، رویکرد مثبت و قابل دفاعی است. نمی شود که از یک سو ، برخورد ناجا با این افراد را نکوهید و از طرف دیگر به هنگام مواجهه با اخباری مانند آنچه در صدر مطلب بدان اشاره شد ، از بی عملی پلیس نالید.
انتظار می رود نیروی انتظامی ، بخش عمده ای توان شهری خود را به جای اقدامات کم اثری مانند جمع آوری ماهواره ها ، معطوف به مبارزه با عناصر امنیت زدای جامعه کند.بدیهی است پلیس دارای توان انسانی و لجستیکی نامحدود نیست و لذا ناگزیر از اولویت بندی و "الاهم فالمهم" است و صد البته حفظ امنیت عمومی، مهم ترین انتظاری است که مردم از پلیس دارند.
2 - نیروهای پلیس هر چند زحمات زیادی را در حفظ امنیت شهر متحمل می شوند ولی هنوز به جایی نرسیده ایم که حضور پلیس ، باعث ایجاد حس امنیت در شهروندان شود. انتظار این است که هر جا پلیسی وجود داشته باشد ، تا شعاع قابل توجهی ، حس امنیت و آسودگی یه وجود بیاید ولی هنوز تا رسیدن به این نقطه ، راه زیادی داریم.
3 - برغم برخوردهای شدید و حتی گاه خشونت بار پلیس با متعرضان به امنیت مردم ، هنوز که هنوز است ترس از پلیس به بخشی از شخصیت وجودی مجرمان و تبهکاران تبدیل نشده است.
هرگاه نام پلیس لرزه بر اندام اراذل و اوباش و دزدان و قاچاقچیان و چاقوکش ها انداخت ، آن روز روزی است که می توان به امنیت پایدار در جامعه امیدوار شد.
همین که متعرضان به امنیت و جان و مال و ناموس مردم ، حتی در وسط شهر نیز به خود جرأت چاقوکشی و قتل در ملأ عام می کنند ، نشان می دهد که ترس از پلیس فروریخته است و این ، نشانه خوبی برای امنیت یک جامعه نیست.
4 - وقتی کودک بودیم ، این شعر را می خواندیم"شبا که ما می خوابیم ، آقا پلیسه بیداره" ؛ شب بیداری و شبگردی پلیس ، از دیرباز در جامعه ایران مسبوق به سابقه بوده است و گزمه ها ، از شب تا صبح در محله ها ی گشتند و امنیت مردم را تأمین می کردند.
اکنون نیز پلیس شب ها گشت زنی می کند اما واقعیت امر این است که حضور شبانگاهی پلیس به طرز ملموسی کمرنگ است. شاید به همین علت باشد که بسیاری از اتفاقات ناگوار از جمله حمله به دو روحانی ، در شب اتفاق افتاده است.
در این باره به نظر نمی رسد مشکل مدیریتی وجود داشته باشد و با توجه به ساختار پلیس در بخش بندی قسمت های مختلف شهرها و ایجاد کلانتری های متعدد در هر منطقه ، به راحتی می توان در همه محلات و کوچه ها و خیابان ها ، پلیس شب را مستقر کرد و گشت های بی وقفه شبانگاهی را سازمان داد. چنین کاری قطعاً به نیروها و بودجه ای بیشتر نیاز دارد که لازم است مجلس و دولت آن را تأمین کنند تا مردم ، وقتی شب خودروی خود را در کوچه ای پارک می کنند ، نگران این نباشند که وقتی صبح بیدار می شوند، باتری یا ضبط ماشین و ای بسا خود ماشین شان ، به سرقت رفته باشد.
5 - نهایتاً این که همه تقصیرها را نباید متوجه پلیس دانست. وقوع جرم ، آخرین حلقه یک زنجیره معیوب است. به عنوان مثال ، بیکاری و فقر ، موتور مولد جرائم اقتصادی اند ؛ در یک سیستم ناکارآمد اقتصادی نمی توان انتظار داشت جرائمی مانند دزدی و سرقت مسلحانه از بانک ها و کیف قاپی صورت نگیرد ؛ نمی توان انتطار داشت پلیسی که برای یک جامعه متعارف طراحی و تعریف شده ، بتواند عهده دار کم کاری های دیگر بخش های جامعه شود و با بگیر و ببند ، جامعه ای ایمن بسازد.
یا در جامعه ای که میلیون ها جوان دارد و ازدواج به یکی از دشوارترین امور تبدیل شده ، نمی توان انتظار داشت هیچ رابطه نامشروعی شکل نگیرد و تعرض و تجاوزی در کار نباشد.
یا وقتی فاصله طبقاتی به حدی زیاد باشد که عقده های عمیق شکل بگیرد و یا هنگامی که انواع فشارهای موجود در جامعه ، یک سوم مردم کشور را دچار آسیب های روانی کند ، نمی توان گفت که یک تصادف ساده رانندگی حتماً به درگیری و زد و خورد و حتی قتل ختم نمی شود.
مشکل اساسی تر از برخورد یا عدم برخورد پلیس با تبهکاران است و اشتباه بزرگ این است که در این زنجیره ، فقط به آخرین حلقه آن پرداخته شود .
گندکاری های پایتخت نشین ها رو نمی خواد به شهرستان ها نسبت بدی
جرو و جنایت و .............برای شهرستانیها
بهتر وقتی نظر می نویسیم همه چیزو در نظر بگیریم و بسنجیم بعد نظر بدیم
زندان ها هم که پره دکتر و مهندس شده جایی برای چاقو کشا نیست
البته مأمور ساعت 3 نصف شب بسیار اخمو بود که انگار ما قصد مزاحمت برای ایشان داشتیم نه آقای دزد محترم ! که طبق قوانین مملکتی !!! حق نداریم به هنگام انجام وظیفه ملی !!!! دزدی به ایشان تو بگوییم !!!! ...
اصلا پلیس در طرح امنیت فقط وظیفه دارد همین افراد رو جمع کند!!!
با این اوضاع احوال کی از فرداش خبر داره؟؟
من خودم در نيروي انتظامي خدمت كردم تعداد نفرات عملياتي يعني كلانتري ه خيلي كمتر از كادر اداري و ستادي مي باشد يعني بيشتر نيروها براي بعد از وقوع جرم مي باشد نيروهاي 1-آگاهي 2-مواد مخدر3-پليس امنيت 4-يگان ويژه
در صورتي كه بايد نيروهاي پيشگيري زياد تر باشد
الهم عجل لولیک الفرج......فقط خدا به واسطه این بزرگوار نجاتمان بدهد. ولا غیر
خودمون نباید حرکتی کنیم؟
«خشونت» این روزها نزدیكترین فاصله ممكن را با رفتار ما پیدا كرده و این اتفاق آنقدر نگران كننده و پراهمیت هست كه لازم است خواص و اهل اندیشه در كنار هم نشسته و برای آن چارهاندیشی كنند مسئولان محترم بيدارشويد روح ا.. داداشي بدحجاب نبود كه بگويد تقصير خودش بود !!!!!!!!!!
معلومه وقتی چنین پلیسی در این مملکت با وظایف محدود و سطحی داریم همچین چیزهایی هم رخ میده
با داشتن حکم جلب سیار، کسی رو که ازش شکایت کرده بودم رو در حال چایی خوردن تو یه مغازه دیدم. سریعآ به کلانتری محل مراجعه کردم و بر اساس حکم در خواست مامور کردم برای جلب طرف- ساعت 6 عصر نه نصفه شب که ممکنه مامور نباشه ! نه اول صبح که ممکنه مامورا سرشون شلوغ باشه ! ساعت 6 عصر.
افسر کلانتری گفت همه مامورامون رفتن برای طرح امنیت اجتماعی بانوان !! شما هم برو ساعت 10 شب بیا که مامور داشته باشیم !!!!
حالا دیگه بماند که چطوری ما یه مامور جور کردیم و رفتیم طرف و دستگیر کردیم.
حالا اگه جناب احمدی مقدم بشنوه البته که تکذیب میکنه ! حساب من و پرونده منم با کرام الکاتبینه !
یا حق
توی کشور های دیگه هم آدمهای پولدار وجود داره، اما توی ایران وقتی میدونیم که خیلی ها به صورت نا مشروع پولدار میشن بعضی ار افراد جامعه به نتیجه میرسن که از هر راهی میشه پولدار شد
بابا به والله فرهنگ ایرانی به سرازیری سقوط رسیده است...امروز باید از کدام فرهنگ صحبت کنیم..؟ فرهنگ چاقو کشی..؟ یا فرهنگ سیاست زدگی عشاق قدرت..؟
دوستان پاسخگو باشند: من امروز می توانم به ایرانی بودنم باید افتخار کنم؟
ایران یکی از بی ثبات ترین کشورهای منطقه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حداقل 25 دقيقه طول كشيد واسه خود من تا 110 رسيد.
مامور بنده خدا وقتي سير نباشه كارمردم كشكه.كشك.كشك
توي چيزاي ديگه زرنگ تشرف دارن
کسی که شکمش گرسنه است دین و ایمان خود را هم از دست می دهد
وسوال اينجاست چرا ما بي تفاوت شديم ؟
1-پلیس به وظیفه اصلی خود عمل کند
2-جلو گیری از کار کردن بازنشستگان در ادارات و سازمانها
3-به اجرا گذاشتن باز نشستگی پیش از موعد
4-استخدام جوانان از طریق بر قراری امتحان ورودی نه از طریق رابطه
5-ایجاد امکانات ورزشی
.
.
.
در خیابان جای تبلیغ و نگهداشت دین که نیست. در خیابان باید حقوق انسانها، فارغ از دینداری و بی دینیشان حفظ شود.
از تو انتظار نداشتم کامنتمو بخاطر مصلحت اندیشی! منتشر نکنی/کاش لااقل خودت بخونی و به خودت بیای
آقا هیچ خبر توی این مملکت نیست همه چی آباد همه چی گل دور و بر می و معشوق و آواز بلبل!!!
همین سانسورهاست که فردا و پس فردا و پسون فردا و هفته بعد و ماه بعد و سال بعد هم باز هم جنایت صورت میگیره.وقتی توی این کشور یک سوال از نیروی انتظامی قبح داره حقمونه هرچی بسرمون بیاد/تازه عصرایران مثلا رسانه مستقلمونه!!در حقمون اجحاف میشه اما نظرم نباید بدیم مبادا به کسی بر بخوره/متاسفم فقط
همونطور که کشتن انسانیت تو سوریه یک شبه زشتیشو بخاطر پاره ای از مسایل! در سایتها و رسانه های مستقل از دست داد این اتفاق ها هم با مسئله ای مشابه بروش نیکوی ماستمالیزاسیون حل و فصل خواهد شد
پاینده باشید اما آزاد...
{{ عصر ایران سانسور نکن }}
1- بدون هیچ محاکمه ای اراذل و اوباش به شکل زننده ای دستگیر می کنند.
2- مجازات های اراذل و اوباش بازدارنده کارهایشان نیست.
فکر می کنید بعد از رهایی از زندان و مجازاتشان چگونه در جامعه برخورد می کنند؟ آیا مثل آدم های عقده ای نمی شوند؟ باید این درد را درمان کرد نه با مسکن آنرا موقتا آرام کرد
هرج و مرج در سطوح بالا و همچنين سياست هاي اقتصادي و اجتماعي كه اعمال ميشه قطعا بلا شك برو روي رفتار و ذهن مردم تاثير داره و باعث تقابل مردم با يكديگر كه خود از علت مستتر آن غافل هستن ميشوند ...
اين نوع زد و خورد ملت با هم نتيجه همچين سياست هايي است كه حتي به ورزشكار و قهرمان خود هم رحم نميكنند ...
تو ذهنتو فکر نکنید یه موقع 110 لازم شد سریع میتئنی بگیریش!
چرا بلندگوی منافقین شدی؟!!!
آقایان جای تامین امنیت مردم فقط همین حرف های بالا را بلدند برای فرار به جلو... این تاکتیک ها دیگه نخ نما شده
پلیس که نمی تونه برای تک تک افراد بپا بزاره
اونوقت همین سایت شما تو بوق کرنا می کنن که کو آزادی فردی چرا حریم افراد حفظ نمیشه
اصلا معلوم هست درد امثال شما چیه؟
ماجرای جالبی را تعریف کنم .برادر عزیز بنده به اتفاق خانواده ام با ماشین شخصی وارد کوچه مان می شدم که در پیاده رو با دو نفر که از سمت چپ من داشتن رد میشدن به هم رسیدیم یکی از اینها بامشت به سقف ماشین کوبید وهمزمان نره کشید نگه داشته واز ایشون پرسیدن این چه عملی است یقه ام راگرفت وگفت بشین سرجات (با یک فش )میزنم واز این حرفها ماهم کم نیاوردیم باهم درگیر شدیم از عهده اولی برآمده بودم که ضربه محکمی از دومی توسرم خورد ویک لحظه گیچ شدم و..........این لحظه تماشاچی زیاد بود وهمسرم چهار بار با 110تماس گرفته بود ومن توانستم اولی راتاپلیس برسد نگه دارم ولی حدود نیم ساعت طول کشید ولی کسی نیامد وبه دادمن نرسید
کتک خوردم وناسزاشنیدم وزن وبچه ام ترسیدند وخودم زخمی شدم و پرسنل پزشک قانونی در پایان قضیه توصیه کرداند که اینها مست بوداند حتما شکایت کن و............بااین سرو وضع به کلانتری محل رفتم گفت به ما مربوط نیست به کلانتری دیگری ارجاع دادند به آنجا رفتم گفت حوزه ماست از کلانتری که آمده بوده ام برگشت دادنند که .........فردا به دایره 197شکایت کردام پس از مدتها برسی گفتنند :شما چهار بار با 110تماس گرفتید درست ولی اتفاق شما در جای افتاده که نقطه تلاقی حوزه دو کلانتری است به آن خاطر مشخص نشده که حوزه کدام کلانتری است و اینها به یکدیگر شمارا پاس دادند.
20 دقیقه گذشت و خبری نشد. دوباره زنگ زدم که همون یارو جواب داد و گو اینکه من خلاف کردم جوری "آقا به کلانتری گفتیم دیگه" گفت که من گفتم الانه که بیاد خودمو بازداشت کنه.
دوباره وایستادم. نیم ساعت شد و خبری نشد. ارازل همچنان داشتن در مورد نوامیس همدیگه اظهار نظر می کردن و به هم می پریدن. نمی دونم اصلا نیروی انتظامی اومد یا نه، چون ول کردم و در حالی که داشتم به عملیات راپل و آینده این مملکت فکر می کردم رفتم خونه.
امیدورام امنیت یک جامعه اسلامی به حدی برسه که یک دختر جوان بتونه ساعت 12 شب از خونه خودش بدون هیچ گونه نگرانی خارج بشه
عزيزان بهتر است بدونيد كه امنيت در شهرستانها خوب است ولي حرفي كه من دارم اين است كه ما نبايد تقصير را مستقيم گردن نيروي انتظامي بياندازيم مشكل از بي ديني است مشكل از بي نمازي ما جوانها است مشكل از كارهاي فرهنگي است كه مسئولين ما دارن انجام مي دن.
آقاي قرائتي يكسري حرف درستي زدند اينكه اگر ما نماز را درست كنيم بقيه درست مي شه شايد بعضي ها بگن خوب كشورهاي اروپايي نماز نمي خونن و خيلي هم امنيت دارن از قديم گفتن آواز دغل از دور خوش است اونجا هم اين مشكلات هست نمونه اش لندن.
من آخوند نيستم يا بسيجي نيستم ولي حرفي كه حقيقت است مي گويم اگر مي خواهيم بسياري از مشكلات ناموسي يا دزدي ها يا هر چير ديگر حل بشه بايد نماز جوانها را درست كرد همين و بس.
از تعداد نظرات معلومه
بیا امنیت رو نگاه کن خودت می فهمی یعنی چی ؟
زنه با شرت میاد بیرون کسی اصلا نگاش نمی کنه , چه برسه بخواد تجاوز کنه!