۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۱۸۸۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۱۷-۰۴-۱۳۹۰
کد ۱۷۱۸۸۳
انتشار: ۱۵:۵۰ - ۱۷-۰۴-۱۳۹۰

تابستونه. وقت شادی و خنده...

رهگذر
دلم می خواد دو تا زرد آلوی تپلِ هسته جدایِ شیرین گاز بزنم و بعد برم تو حیاط و با گوشت کوب بشینم و مثل آدمای ناشی بکوبم رو هسته و با خوردن خورده های له شده مغز زردآلو کیفور شم. اما حیف که نه دیگه خبری از اون زرد آلوهای تپل و شیرین هست و نه خبری از اون حیاطی که زیر درختاش هوا از جلوی کولر خنک تر بود و از همه مهمتر نه حس گوشت کوب دست گرفتن و هسته شکستن!

یادمه اونموقع تابستون برامون زندگی بود. حیاط بدون حوضمون باعث می شد یه نیمچه وان رو تو حیاط پر از آب کنیم و بعد از اینکه یه کم جلوی آفتاب ولرم شد توش بالا و پایین بپریم و کله هامونو تو آب نگه داریم و مسابقه نفس گرفتن بدیم!

هر روز عصر هم حیاط آب پاشی و فرش می شد و بساط عصرونه به راه بود. نون و پنیر و خیار و گوجه یا هندونه و طالبی هایی که پدر بعد از سفر به مرکز بهداشت های روستاها از اونجا می خرید و می آورد.

نوشتن یه لیست از کارتونایی که قرار بود تلویزیون بده وظیفه من و فاطمه بود.

کانون پرورش فکری و خوره کتاب شدن، مسابقه های مختلف. اسم فامیل بازی کردن تو ساعاتی که مغز آدم می پخت اگه بیرون می رفت. تور بستن تو حیاط و والیبال بازی کردن و همیشه باختن به داداش بزرگه. تو دروازه وایسادن و گل نخوردن از همون داداش بزرگه تو گل کوچیک!

ذوق خریدن جوجه ماشین های نارنجی و زرد و قرمز و ول کردنشون تو باغچه و غرغر های همیشگی مادر که حیاط رو خودتون تمیز می کنین ها!

آب دادن های عصرگاهی پدر به باغچه و بالا بردن شلنگ آب و درست کردن رنگین کمان.

و...و...و...

این جور وقتا که دلم تنگ گذشته می شه و با الانم مقایسه اش می کنم یه جوری می شم. یه جوری که حتی از پس توصیفشم بر نمیام. خودتون بفهمین دیگه! یه جوری!!!!

پ.ن: یه مصرع تاپ تو یه شعر در وصف امام زمان(عج)...

ای چشم های بدرقه، در عصر پیشواز!

منبع : وبلاگ رهگذر
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علیرضا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۷
0
5
وای دقیقا حس منو نوشتی!!. الان که 35 سالمه و دکترا گرفتم و سر کارم همش حسرت اون روزایی رو میخورم که 17 سالم بود و بیکار بودم و واسه کنکور توی حیاتمون راه میرفتم و درس میخوندم و .... و آرزو میکردم به اینجایی برسم که الان هستم. چه آرزوی بدی داشتم من!!!! کاش ارزو میکردم همون قدی بمونم و بیکار باشم و پشت کنکوری اما توی اون خونه و اون حیات و اون زردالوها و ...
ناشناس
GERMANY
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۷
0
2
البته اگه این عنوان جریانهای کشور اجازه بدن مردم راحت باشن
تهران و غرب کشور در وضعیت نارنجی؛ هشدار جدی وزارت بهداشت درباره طوفان و گرد و غبار هتک حرمت معلم در کلاس درس زرند! دستگیری فوری ضارب با دستور دادستان کرمان عیادت رهبر انقلاب از آیت‌الله نوری همدانی ادعای آمریکا: ترامپ ایران را پای میز مذاکره کشاند؛ به دنبال توافق دائمی هستیم تبریک ویژه مهران غفوریان به قهرمانی تاریخی تراکتور (+عکس) روزهای بهاری در تهران به کدام کنسرت‌ها برویم؟ خداداد عزیزی باز هم روی نیمکت نیست! محرومان هفته حساس لیگ برتر مشخص شدند کنعانی‌زادگان در پرسپولیس ماندنی می‌شود؟ احتمال تمدید قرارداد بیشتر از جدایی مهار یامال، کلید صعود اینتر؟ اینزاگی از برنامه ویژه برای ستاره بارسا گفت بمباران نقل و انتقالات در پرسپولیس! توافق با چند ستاره قبل از پایان فصل قهرمانی بارسا در سکوت؟ احتمال برگزاری دربی کاتالونیا در ورزشگاه خالی اتحادیه اروپا «تیک‌تاک» را ۵۳۰ میلیون یورو جریمه کرد پرسپولیس در کمین شکار جدید؛ آیا رضا شکاری به جمع سرخپوشان اضافه می‌شود؟ یاد آنچلوتی زنده شد؟ جشن قهرمانی بایرن با سیگار برگ ستاره‌ها (+عکس) قوانین والیبال زیر و رو شد! ممنوعیت چلنج وسط رالی و تغییرات پنجه دوضرب