عصرایران - سرانجام با تصویب هیات دولت و بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه ،پروژه کاهش تعداد وزارتخانه های کشور استارت خورد که البته این رویداد ، نه آنگونه که پیش تر تصور می شد ، بلکه بر خلاف همه انتظارها ، با مصوبه دولت برای ادغام وزارت نفت در وزارت نیرو ، وزارت رفاه و تامین اجتماعی در وزارت کار و وزارت صنایع و معادن در وزارت بازرگانی صورت گرفت ، گزینه هایی که شاید کمتر به ذهن خطور می کرد. حال فارغ از روشی که دولت در ادغام پیش گرفته و به قول رئیس مجلس ، غیرقانونی هم هست ، سوال اینجاست که آیا ادغام وزارتخانه ها ، بر مبنای کار کارشناسی بوده یا بهانه ای برای حذف برخی وزیران از کابینه است و اساساً چرا محرابیان ، محصولی و میرکاظمی رفتند و شیخ الاسلامی ، نامجو و غضنفری ماندند؟

به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی ادغام ها ، به این شکل و خارج از تصور تمامی ناظران ، عزم دولت برای خداحافظی سه میم " علی اکبرمحرابیان، صادق محصولی و مسعود میرکاظمی" از کابینه بوده است که البته نشانه های آن را از زمزمه های چند ماه پیش ، در خصوص جابجایی این سه نفر از وزارتخانه های نفت ، رفاه و تامین اجتماعی و صنایع و معادن می توان جست .
اگر نگاهی گذرا به سوابق و نوع ارتباط وزرای جدا شده از دولت بیاندازیم ، چند نکته به نظر قابل توجه است .
ابتدا اینکه سید مسعود میرکاظمی از آغاز کار خود در وزارت نفت ، به دلیل اینکه تصمیمات استراتژیک صنعت نفت ، عملا در مجموعه ای تحت عنوان کارگروه نفت در ریاست جمهوری ، به ریاست معاون اول رئیس جمهور و با ترکیب اعضایی از جمله رئیس دفتر ریاست جمهوری و همراهانش اتخاذ می شد ، اختلاف نظر شدیدی با اعضای این شورا داشت ، به گونه ای که در مصاحبه ای در خصوص قرارداد کرسنت اظهار داشته بود که تصمیمات کلان صنعت نفت در کارگروه اتخاذ می شود و وزارت نفت عملا متولی امور اداری است و از همان ابتدا شاید نه وزارت نفت چنگی به دل میرکاظمی زد و نه عملکرد او در این وزارت خانه چندان باب میل اعضای شورا و بخصوص رئیس دفتر ریاست جمهوری بود .
در خصوص علی اکبر محرابیان نیز که از یاران قدیمی حلقه اردبیل و افراد مورد اعتماد رئیس جمهور بود - به گونه ای که از ابتدای دولت نهم مسئولیتهای گوناگونی به وی محول شده بود - جابجایی ها و عزل و نصب های مربوط به اعضای هیات مدیره خودروسازان از جمله مدیر عامل وقت گروه سایپا و موارد مشابه دیگر ،زمینه اختلاف نظر شدید وی با ریس دفتر ریاست جمهوری را فراهم آورد ، هرچند او این اواخر تلاش می کرد که این فاصله میان خود و مشایی را به حداقل برساند .
اما صادق محصولی با اینکه از از دوستان قدیمی و مشاوران اصلی رئیس جمهور بوده و همواره از گزینه های اصلی رئیس جمهور برای تصدی پستهای کلیدی کشور در دولتها نهم و دهم به شمار می رفته ، از همان ابندا به عنوان یکی از سر حلقه های مخالفین مشایی شناخته شده بود ، به گونه ای که ارام آرام حضور او در دولت کم رنگتر شده و نهایتاً با بوجودآمدن اختلاف سلیقه ها وضعیتی مشابه دو وزیر قبل پیدا کرد ودر مجموع به نظر می رسد رد پای مشایی یا همان "میم بزرگ" در ماجرای عزل "سه میم" دیگر کاملا هویداست .
اما آنها که ماندند ... حساسترین و پر حاشیه ترین این انتخابها ، برگزیدن مهدی غضنفری در دقیقه نود به عنوان سرپرست وزارت صنایع و بازرگانی بود . وی که معاون سابق سید مسعود میرکاظمی در وزارت بازرگانی و وزیر فعلی بازرگانی است ، در مجموع شخصیتی علمی و کم حاشیه است و در نهایت توانست نظر مثبت رئیس جمهور در دایره منتخبان سرپرستی وزارت خانه جدید را به خود جلب کند.
عبدالرضا شیخ الاسلامی نیز که در حلقه یاران رئیس جمهور و استاندار هرمزگان بود ، در دولت نهم بعد از غلامحسین الهام رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت برای وزارت کار و در نهایت به عنوان سرپرست وزارتخانه جدید معرفی شد و با توجه به همسویی اش با احمدی نژاد و دوستان ،انتخاب وی برای وزارت امری طبیعی به نظر می رسید . این درحالی است که در کنار شیخ الاسلام گزینه های دیگری از وزارت رفاه و تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری هم اکنون زبانزد برخی محافل است.
و در آخر نیز مجید نامجو که از ابتدا انتخاب اول رئیس جمهور برای تصدی وزارت نیرو نبود، بعد از کنار گذاشتن حیرت انگیز وزیر نیروی موفق قبلی (فتاح) از کابینه و عدم استقبال مجلس هشتم از سکانداری علی آبادی در وزارت نیرو ، به عنوان سرپرست وزارت نیرو و در نهایت وزیر نیرو انتخاب شد و هم اکنون نظر مثبت رئیس دولت در سرپرستی وزارتخانه جدید جلب کرده است .
وی که در دولت نهم نیز مسئولیت یک شرکت مادرتخصصی در وزارت نیرو را بر عهده داشت ، علی رغم اختلافات مجلس و دولت که در نهایت منجر به بدهی وزارت نیرو به پیمانکاران و بروز برخی مشکلات در تامین منابع مالی پروژه های صنعت آب و برق شد ، عملکرد مناسبی در وزارت نیرو داشته که به عنوان نمونه میتوان به اجرای طرح خصوصی سازی ، بهره برداری از پروژهای متعدد سدسازی در سطح ملی و کلان ، برقدار کردن روستاهای بالای بیست خانوار و اجرای طرح های آبرسانی برا در کارنامه او جست . به گونه ای که به نظر می رسد انتخاب نامجو ، از جمله انتخابهایی است که کمتر رنگ و بوی سیاسی داشته و مبتنی بر یک تصمیم کارشناسی است .
و نکته آخر اینکه با توجه به اینکه تشکیل وزارتخانه های جدید نیازمند تصویب شرح وظایف و اخذ رای اعتماد از مجلس برای وزرای جدید است ، به نظر میرسد دولت تصمیم گرفته با ادغام ساختارهای وزارتخانه های منحل شده در وزارتخانه های بازرگانی ، کار و امور اجتماعی و نیرو ، از وجود همین سه وزیر برای اداره آنها بهره بجوید و این در حالی است که مجلس ، معتقد است اولاً اصل ادغام ها باید به تصویب نمایندگان برسد و ثانیاً وزرای وزارتخانه های مزبور باید رأی اعتماد بگیرند.
نفت ؟!!!!!!
بودجه اصلی کشور روی نفت بسته میشه بعد می خوان وزارت خانه نفت رو ادغام کنند ؟!!!!!!!
یعنی شرکت نفتی ها برن زیر شاخه وزارت نیرو ؟!!!!!!!
اگر دو وزیر قبلی باشند و در راس این دو یک وزیر جدید جهت هماهنگی این دو باشد مشکلی نیست؟
مدلی با مثلث سه وزیر برای هر دو وزارتخانه های ادغامی.
در این صورت نتنها وزیران قبلی هستند یک وزیر دیگر هم به انان اضافه می گردد
ضمنا قبلا هم گفتم ولي روي سايت نگذاشتيد اين روش كوچك كردن دولت نيست لطف كنيد بحث روش كوچك كردن ديوانسالاري را باز كنيد
با وضعیتی که مجلس دارد غیر از این از دولت انتظاری نیست. مجلس که مانند تماشاگران فوتبال یا بر علیه کسی یا بر له دیگری شعار میدهد و غیر از آن جرات کار عملی ندارد بهتر از این نمی شود.
این همه هم ملت را زجر کش نکنید
کار آخر ارا همین اول انجام بدبد مه این همه هم هزینه نشه
مثلا وزیر کشور می تواند وزیر امور خارجه و یا وزیر نفت و یا وزیر کشاورزی هم باشد
پس از زدن پنبه وزارت به عنوان پست وزیر توسط آقایان حالا دارند پنبه خود وزارتخانه ها را می زنند
یک پدیده مهم مدیریتی
البته بگویم که این عمل احمدی نژاد دارای سابقه گفتاری است
سال گذشته وقتی گفت مملکت فقط یک حزب دارد و آن هم ولایت
به نظر می خواست پایگاه مردمی ولی فقیه را از او بگیرد که موفق نشد حالا می خواهد ابزار های اعمال حاکمیت را که همان ساختارهای اساسی و اصلی کشور است را از هم پاشیده تا بلکه با هرج و مرج به اهداف خو برسد
همه می دانند دلایل وجودی تاسیس هر وزارتخانه ای چه بوده است
می توانیم با علم زمان درشکه سواری به آنها نگاه کنیم و مانند قهوه تلخ وزارتخانه را نهایتا منحل کنیم و وظایفش را عملا به شخص حقیقی بسپاریم
بله مانند زمان شاهان قاجار که کشی اتابک اعظم می شد یعنی همه کاره دربار یعنی ریس دفتر ریس جمهور
شخصی دیگر خزانه دار بود و بیت المال را اداره می کرد....
به نظر چیز دیگری برای ادغام وزارتخانه ها به ذهن نمی رسد
هیچ فایده ای که ندارد
اتلاف بودجه ، سردرگمی نهادهای مسول مانند دیوان محاسبات ، بهانه برای عدم کارکرد مناسب طبق قوانین بودجه سنواتی و چشم انداز و 5ساله ، بخشی از ضررهای این عمل است
و..... که فرصت بسیار زیادی می طلبد
مهم اين است كه سخن از تغيير ساختار يك وزارت خانه بزرگ با مسئوليت هاي متنوع در وزارتي ديگر است. چه بسا تبعات سنگين و غير قابل جبران داشته باشد. بنظر بنده مجلس به هيچ عنوان نبايد از موضع خودش كوتاه بيايد و اگر قرار است ادغامي صورت بگيرد با تشكيل يك تيم كارشناسي متشكل از دولت مجلس و متخصصان مربوط تمام جوانب كار سنجيده شود.
گرچه اميدي به اين مجلس نيست!!!!!!
ماده 53- دولت مكلف است يك يا چند وزارتخانه را بهنحوي در وزارتخانههاي ديگر ادغام نمايد كه تا پايان سال دوم برنامه تعداد وزارتخانهها از بيست و يك وزارتخانه به هفده وزارتخانه كاهش يابد.
وظايف و اختيارات وزارتخانههاي جديد با پيشنهاد دولت بهتصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد.