عصرایران ؛ حمید رضا مهاجر - این روزها فضای فکری و سیاسی کشور به شدت از بحران اخلاق رنج می برد. بدون تعارف،حریم ها شکسته شده اند و تحقیر و توهین به طور رسمی وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی شده است،فضایی که نه با اخلاق اسلامی سازگار است و نه ادب ایرانی!

در ادبیات سیاسی ایران امروز، هر کسی بیشتر توهین کند،یا روشنفکرتر است یا انقلابی تر! می بینید که واژه ها تا چه اندازه بطور مشمئز کننده ای وارونه شده اند!
توصیه های بزرگان نیز که شنیده نمی شود و به قول قدیمی ترها «اصلاً بزرگ و کوچکی نمانده است و الان همه بزرگ شده اند!»
گفتن این جملات دردی را درمان نخواهد کرد،همه خوب می دانند که چه اتفاقی افتاده است.چه تعداد دوستی هایی که به دشمنی تبدیل شده و چه خانواده هایی که شاهد هجوم اختلافات سیاسی به حریم شان نبوده اند.
یکی از دوستان قدیمی می گفت فلانی گفتن این حرف ها چه فایده ای دارد؟ این حرف ها آرمانگرایی محض است ، از راه حل صحبت کن و وقتی من دعوت به نشستن و گفتگو می کردم فریاد می کشید ولمان کن بابا ؛ مشکل از این حرف ها گذشته است ! غافل از اینکه جواب فریاد،فریاد است و در غوغای فریادها،صداها شنیده نخواهد شد!
اساساً ما ایرانی ها دچار یک خود بزرگ بینی تاریخی هستیم ؛ همه مان! من ،شما و بغل دستی مان!
وقتی به یک بحث وارد می شویم با این تصور اولیه می آییم که طرف مقابل را قانع کنیم.بیش از آنکه گوش کنیم ، به حرف زدن عادت کرده ایم.
چند روز پیش یکی از اساتید اخلاق کشور که همه ما از کودکی او را خوب می شناسیم فرموده اند که فلانی فقط یک شمیم از نسیم ولایت به ایشان خورده است که شده اند فلانی! اما این استاد عزیز توضیح ندادند که چرا در این کشور بسیاری از رجالی که از امام سخن می گویند که ای امام عزیز ای کاش بودی و می دیدی که فلان و بهمان یا اینکه خود را ذوب در ولایت می دانند و کلام رهبری را ختم کلام می دانند از این نسیم بهره نبرده اند؟
چشممان را باز کنیم و ببینیم!چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید.شاگردان دیروز انقلاب برای خودشان استاد شده اند! منظور آن استاد اخلاق،سید حسن نصرالله بود،دبیر کل حزب الله لبنان که اخیرا به گروه های سیاسی موجود در دو جریان عمده 14 و 8 مارس اعلام کرده که حزب الله هر گونه توهین به شیخ قبانی(مفتی اعظم لبنان و مخالف سرسخت حزب الله) را رد می کند و حتی شبکه تلویزیونی المنار وابسته به این حزب نیز از میهمانان خود می خواهد که در بحث های خود حرمت این شیخ سنی را نگه دارند و به او متعرض نشوند.
شیخ قبانی از طرفداران سرسخت سعد حریری است که شدیدترین حملات را علیه حزب الله می کند اما نصرالله ترجیح می دهد احترام او را نگه دارد.
آیا این به معنای عقب نشینی نصرالله است؟ لزومی به قلم فرسایی نیست. نصرالله - که خیلی ها در داخل ایران هم دم از او می زنند- به خوبی می داند که نباید در کوره اختلافات بدمد و حرمت ها را بشکند. این یعنی می شود هم اخلاق را رعایت کرد و همه رفتار سیاسی کرد. این مساله هیچ ربطی به اینکه او دبیر کل حزب الله است یا نه ، ندارد او فقط اخلاق را رعایت می کند و در عین حال سیاست های خویش را با جدیت دنبال می کند.خیلی سخت است نه؟!
خب! این هم یک مقاله دیگر اندر لزوم حفظ اخلاق سیاسی بود که نوشتیم و خواندیم ؛ حالا می توانیم دوباره به دعوای خودمان برگردیم ؛ زنده باد زاپاتا!
(ان الذين يكفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرقوا بين الله و رسله و يقولون نؤ من ببعض و نكفر ببعض و يريدون ان يتخذوا بين ذلك سبيلا اولئك هم الكافرون حقا).
در حقيقت اين جمله حال يهود و مسيحيان را روشن مى سازد و يهود، مسيح را به رسميت نمى شناختند، و هر دو، پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را، در حالى كه طبق كتب آسمانى آنها نبوت اين پيامبران بر ايشان ثابت شده بود، اين تبعيض در قبول واقعيتها، كه از هوا و هوس و تعصبات جاهلانه و احيانا حسادت و تنگ نظريهاى بى دليل سرچشمه مى گيرد، نشانه عدم ايمان به پيامبران و خدا است ، زيرا ايمان آن نيست كه آنچه مطابق ميل انسان است بپذيرد، و آنچه بر خلاف ميل و هواى او است رد كند، اين يكنوع هوا پرستى است نه ايمان ، ايمان واقعى آن است كه انسان حقيقت را بپذيرد خواه مطابق ميل او باشد يا بر خلاف ميل او، و لذا قرآن در آيات فوق اين گونه افراد را با اينكه دم از ايمان به خدا و بعضى از انبياء مى زدند، بطور كلى كافر دانسته و مى گويد :
ان الذين يكفرون بالله و رسله ...
بنابراين ايمان آنها حتى در مواردى كه نسبت به آن اظهار ايمان مى كنند، بى ارزش قلمداد شده است ، چرا كه از روح حقجوئى سرچشمه نمى گيرد.
و در پايان آنها را تهديد كرده ، مى گويد: ما براى كافران عذاب توهين آميز و خوار كننده اى فراهم ساخته ايم .
(و اعتدنا للكافرين عذابا مهينا).
مواضع رهبری و سایر مسوولان در خصوص مواردی که مرقوم فرموده اید ، بارها تیتر شده است ؛ به آرشیو سایت مراجعه شود.
موفق باشید
خودسرها را کی بوجود آورده ؟
اصلا این خودسرها حقوق از کی میگیرن ؟
بعد واسه ما آیه بیار
قران بسیار کویاست نظراتتان رابه ایات تعمیم ندهید مگر انانکه در ایات قبلی و بعدی تعیین مصداق شده باشد
اثبات رسالت رسول لله توسط اهل کتاب در قران امده اما این مسئله خاص چه ربطی به مسائل سیاسی امروز دارد
مسئله درک و قبول ایمان مختص خدای کریم است نه بندگان او
بنام خدا
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿62﴾ بقره
در حقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شدهاند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد (62)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿17﴾ 22
كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئىها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند البته خدا روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد زيرا خدا بر هر چيزى گواه است (17)
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿69﴾ 5 المائده
كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه يهودى و صابئى و مسيحىاند هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان آورد و كار نيكو كند پس نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين خواهند شد (69)5
اما یک نکته ای که ذهن مرا اینجا مشغول کرده، بحث افتادن از یک طرف بام است. باید حواسمان جمع باشد عدالت در نقد را برای همه رعایت کنیم. اگر به عنوان مثال از کار یک فردی که خود را ارزشی می داند به حق انتقاد سخت کنیم (البته نباید خیلی شورش کنیم) و فریاد وا اسلاما و وا انقلابا سر دهیم، باید با همه همین طور باشیم. من سوالی از شما دارم. آیا این رگبار مقالات سخت و کوبنده را برای کسانی که کشور را چند صباحی به اغتشاش کشیدند و سران فتنه نامیده می شوند و خود نیز زمانی روحیه بسیجی داشتند ودم از انقلاب و امام میزدند اما حمایت فاسدترین و فاسقترین مستکبرین دنیا را پشت خود دیدند و بر آتش فتنه خود افزودند نیز رعایت کردید؟ من که سه سال است تقریبا روزی را بدون سایت شما نگذرانده ام می توانم بگویم نه. نمی گویم درباره آن فرد هتاک و بی ادب اشتباه کردید که به حق و دلسوزانه و انقلابی وار عمل کردید و این بصیرت مبارکتان باد اما ایکاش در همه جهات این عدالت را رعایت میکردید و امیدوارم درادامه راه اینکار را بکنید و این سلسله مقالات را برای همه کجی ها و از هر شخص و گروهی انجام دهید.
دیگر عرضی ندارم انشاءا.. با همین قدرت به کارتان ادامه دهید وخدا توفیقتان دهد. خوشحال میشوم نظر شما را داشته باشم. با تشکر
بین وبین الله ، خشونت افراد خودسر محکوم است ، این را هر انسان با وجدانی می پذیرد ، اما وجدانا شما که اینقدر این مسئله خوسری (قانون گریزی) برایتان مهم است ، شده یک بار هم بی طرفانه محض رضای خدا در مذمت قانون گریزی گروه بازنده در انتخابات و خشونت طرفداران آنها در خیابان ها مقاله ای بنویسید !؟
انصاف هم خوب چیزیست، البته بلا نسبت شما ، به قول امام حسین اگر دین نداریم ، لااقل آزاده باشیم ، خدا کند قول ماتریالیست ها در اینکه خدائی وجود ندارد درست باشد وگرنه وای به حال خیلی از ما ها .
آلبر کامو جمله ای دارد که شاید من باب تذکر مفید فایده باشد ، آنجا که می گوید :
"بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست
و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست !
و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست
و در آن دنیا بفهمم که هست ."
ولي نميتوني برگردي !!!!
آقای مهاجر
باید عرض نمایم خدمتتان که دمتان گرم الگوهای خوبی را برای دوستان مثال میزنی .
نمیشه بیخیال شد؟؟؟؟
پس دست به کار شید ... قوه قضاییه با اقتدار باهاشون برخورد کنه ریششون خشک میشه.
از نظر اینجانب جواب این معنا ساده است!!
در جائی که اجبار وعدم تحمل نظر دیگران نباشد ریا و حفظ مصالح پدیدار می شود!
وقتی ریا ومصالح جای خود را به اخلاص وصداقت می دهد چه انتظاری می توان داشت؟
منظورتان این است که: وقتی اخلاص و صداقت جای خود را به ریا و مصالح سنجی می دهد...
مقداری به عمق این جریان نگاه کنید و توجه و نگاهتان را ازفضایی بیرون تر از این موضوع بنگرید شاید این موضوع فقط یک سناریو بیشتر نباشد که با این کار می خواهند عابروی رفته خانواده آقای هاشمی کمی برگردد و مظلوم نمایی کنید
مروري بر آرشيو سايت داشته باشيد ؛ در برابر توهين به آقاي رئيس جمهور هم نوشته ايم. اخلاق ،اين و آن نمي شناسد؛همه بايد بدان پايبند باشند.
ممنون از نقدتان
موفق باشيد
اگر داراي (زيبايي) هم باشند پس يک صفر جلوي عدد يک مي گذاريم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوي عدد يک مي گذاريم =100
اگر داراي (اصل و نسب) هم باشند پس سه تا صفر جلوي عدد يک مي گذاريم =1000
ولي اگر زماني عدد يک رفت (اخلاق) چيزي به جز صفر باقي نمي ماند و صفر هم به تنهايي هيچ نيست ، پس آن انسان هيچ ارزشي نخواهد داشت.
یکی از مصادیق بصیرت این است که هیچ توهینی را برنتابیم و هر گونه اهانتی را محکوم و مردود بشماریم ، فرقی هم نمی کند طیف الف علیه جریان ب هتاکی می کند یا طیف ب علیه الف.
ما که همه مان انسان هستیم و هموطن ؛ واقعاً شرم آور است که نتوانیم با سعه صدر و ادب و احترام همدیگر را نقد کنیم.
در ضمن فرموده اید:" زمانی که همفکران شما دولت را آماج بدترین اتهامات ودروغ پراکنی ها ساختند آیا اخلاق آن بود؟!"
به استحضار شما خواننده همیشگی و محترم عصر ایران عرض می کنیم کسی که توهین می کند ، همفکر ما نیست و اساساً برای توهین کننده ، قدرت فکر قابل اعتنایی قائل نیستیم چه آن که تنها کسی فحاشی می کند و توهین روا می دارد که در دایره تعقل و استدلال کم آورده و جبران کاستی خود را در حوزه های غیر اخلاقی می جوید.
مزید استحضار شما و سایر دوستان ، عصرایران مطالب متعددی را در نقد توهین های روا شده به دولتمردان نیز نوشته است ، که آرشیو سایت گویاست. زیرا توهین "بد" است و فرقی نمی کند که از که سر می زند.
از این ما را شایسته نقد دانستید ، سپاسگزاریم.
موفق باشید
یادمان باشه اسلام یعنی "اعتقاد به خدای یگانه و پیامبر او" مابقی مسائل "ادیان اسلامی " اخلاقیات است که با فکر انسان قابل درک می باشد.
خدا برای حسابرسی همه کافی .
از این ها بگذریم. نکته این است که نباید عیوب خود را انکار کرد و نیز نباید عیب در بیان عیبها مبالغه نمود و مثلا همه ملت را متهم به بی اخلاقی یا ... نمود. افراط و تفریط بد است.