عصرایران - این روزها ، "بصیرت" که از توصیه های بحق رهبر معظم انقلاب برای شناخت راه و چاه به شمار می رود ، توسط گروهی به کرات مورد استفاده قرار می گیرد و یا بهتر است صریح تر بگوییم مصادره به مطلوب شده است به گونه ای که هر صدای مخالف با خود را بی بصیرتی می نامند و با این پیش فرض که خود بصیرترین انسان های روزگارند ، در کوی و برزن مخالفان خود را به بصیرت دار شدن دعوت می کنند! و حال آن که خود عملاً در مسیری گام بر می دارند که خلاف منافع کلان نظام و انقلاب و مردم است.
هر چند در باب این که بصیرت چیست ، بسیار سخن گفته اند ، اما تا کنون در این خصوص که بصیرت چه چیزی نیست؟ حرفی به میان نیامده و آقایان خیال می کنند هر آنچه خود می کنند ، عین بصیرت است و در مقابل ، حتی نفس کشیدن دیگران هم مصداق بی بصیرتی!
از این رو بی مناسبت نیست مصادیقی از اعمال و رویکردهایی که به تصور بصیرت بار بودنشان از برخی افراد و جریان ها سر می زند را بر شماریم تا شاید گوشی شنوا پیدا شود و بصیرت از محاقی که اکنون بدان گرفتار آمده رهایی یابد هر چند که نیک می دانیم خواب زدگان را سر بیداری نخواهد بود اما دل های روشن را چرا؟!
- بی گمان این بصیرت نیست که یاران انقلاب - همان کسانی که زندگی شان را وقف برچیدن نظام پادشاهی در ایران و برقراری جمهوری اسلامی کردند - را به دلیل آن که در خط سیاسی ما حرکت نمی کنند ، با دستاویز "ملاک حال فعلی افراد است" از دایره انقلاب بیرون بدانیم و تازه به دوران رسیدگانی که حتی در دوران جنگ هم در کنج عافیت بودند و پس از جنگ خود رابر سر سفره تقسیم غنائم رساندند و امروز هم ادعایشان گوش فلک را کرد کرده ، شاخص نظام و انقلاب بدانیم.
راستی اگر می گویند ملاک ، حال فعلی افراد است ، در همان حال خودشان را هم میزان و محک سنجش حال فعلی افراد می دانند و نکته همین جاست و الا در این که ملاک ، حال فعلی است ، تردیدی وجود ندارد.
- این که از صبح تا شب ، خود را ولایتمدار معرفی کنیم ولی از میان سخنان رهبری تنها برای آن قسمت از سخنانی که باب میل مان هست ،تکبیر بگوییم و بدان ها عمل کنیم و برای شنیدن سخنانی که چندان با منافع جناحی مان همخوانی ندارد ، گوش هایمان سنگین شود ، نامش بصیرت نیست.
- این که کاری کنیم چهره رئوف نظام واقعی اسلامی در گذر زمان به ویژه در میان جوانان به عنوان چهره ای نامهربان تبلیغ شود ، به هیچ عنوان نمی تواند نام بصیرت به خود بگیرد.
- این که مردان ایران را در قانونی نانوشته به ریش دار و بی ریش و زنان را به چادری و مانتویی تقسیم کنیم و همچنان در سطح و صورت باقی بمانیم و در همان حال هم خیال کنیم که داریم مبانی اسلام را به وسیله افراد ظاهر الصلاح تحکیم می کنیم ، ربطی به بصیرت ندارد.
- این که قانون اساسی - که میثاق مشترک همه ملت ایران و ثمره خون های صدها هزار شهید است- را حتی یک بار هم نخوانده باشیم و اساساً در کنش و واکنش هایمان وقعی به آن ننهیم و اصول مترقی و مردمی آن را ندیده بگیریم ، کجایش بصیرت است؟
- این که هر گاه کسی سخن از ایران و ایرانی و مظاهر تمدنی ایران بزند ، فوراً
انگ ضد اسلامی به او بچسبانیم و با کج سلیقگی هایی مانند معرفی عید بزرگ
غدیر در برابر عید نوروز ، ایرانیت را در برابر اسلامیت قرار دهیم و بین
آنها رابطه "یا این یا آن" برقرار کنیم ، هرگز بصیرت نیست.
- این
بصیرت نیست که اگر فلان بخشدار و شهردار اسبق که در خط سیاسی دیگری است ،
اختلاسی کرده ، باید در بوق و کرنا شود ولی اگر فلان مقام ارشد نزدیک به ما
، چند برابرش را بالا کشیده و رویش هم یک لیوان آب خورده ، باید سکوت کنیم
و لاپوشانی نماییم و این سکوت را به هزار توجیه ناروا تئوریزه کنیم!
- اهانت به مراجعی که در طول تاریخ تشیع ، حامی دین و مردم بوده اند و از همین رو ، همواره محترم شمرده می شدند ، هرگز قرابتی با بصیرت ندارد ؛ چه آن که وقتی خلیفه کشی باب شود ، سرانجام شمشیر ابن ملجم بر فرق علی(ع) می نشیند.
- این که کاری کنیم، روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان منتقدی که در داخل ، با رعایت خطوط قرمز و در رسانه هایی با برد محدود فعالیت می کنند ، ناگزیر از جلای وطن شوند و سر از رسانه هایی با مخاطبان میلیونی در بیاورند و بر غنای آنها بیفزایند و خط قرمزی هم برایشان نماند ، هرگز مصداق بصیرت نیست.
فقط دقیقه ای تأمل کنید و ببینید در یکی دو سال اخیر ، چه حجم بزرگی از توان رسانه ای داخل کشور ، به رسانه های خارجی پمپاژ شده و آنها را حرفه ای تر و قوی تر است!
- عزم جدی برای نشیدن سخن دیگران و نادیده گرفتن سلایق و دیدگاه های مختلف و تمسک به اسلوب "یا با ما - یا بر ما" و صدور این حکم که "بر ما" ها محکوم به عزلت و فنا هستند ، آتش افروزی در زیر خاکستر و عین خیانت به نظام و انقلاب و مردم و خون شهداست و هرگز بصیرت نام ندارد.
قطعاً تبدیل موافق به مردد ، مردد به مخالف ، مخالف به معاند و معاند به محارب ، هیچ نسبتی با بصیرت ندارد.
- این که هر منتقدی ، ولو آن که به نظام و انقلاب و کشور و ملت پایبند باشد را به کوچکترین نقدی به هزار انگ بنوازیم و در کوچه و خیابان و تجمعات غیرقانونی و رسانه های آزاد از هفت دولت متهم شان کنیم و حکم شان را هم صادر نماییم و هزینه های نقد را آنقدر بالا ببریم که تنها "آن ور آبی های مصون از تعقیب" بتوانند آزادانه و حتی مغرضانه نقد کنند و مردم هم در فقدان نقدهای چارچوب دار داخلی ، به نقدهای لجام گسیخته خارجی پناه ببرند ، هرگز نشانی از بصیرت ندارد ؛ آب به آسیاب دشمن ریختن که شاخ و دم ندارد.
- این که آنقدر بصیرت بصیرت کنیم و این مساله مهم را لوث کنیم و از حیز انتفاع بیندازیمش ، کجایش بصیرت است؟!
بعد از تحریر:حضرت علی علیه السلام - که جان و روح مان فدای عدالت پروری اش باد - روزی بر منبر بودند که یکی از خوارج ، او را دشنام داد ؛ اصحاب خواستند متعرض مرد معترض شوند اما امام فرمودند: کاری به کار او نداشته باشید ، فقط دشنامی به من داد...حضرت حتی حقوق او از بیت المال را نیز نکاست.
بی بصیرتی است این فراز از زندگی مولا را از کتاب تاریخ جدا کنیم و نادیده اش انگاریم کما این که ندیدن جهادهای شجاعانه اش نیز بی بصیرتی است.
ای کاش بصیرت ، فقط لقلقه زبان نباشد و در مغزها نیز تحول ایجاد کند چه ان که بین مغز و زبان ، راهی است بس طولانی هر چند که ظاهر امر ، نشان از همسایگی دارد.
یعنی شما توقع دارید رفتار و گفتا ر امام علی
شاخص این جماعت باشد
فکر می کنم شما در ایران زندگی نمکنید
باید عرض کنم مدتهاست صدای نقدی نمیشنویم و هر نقدی متهم میشود
1- ارجاع به رای مردم
2- ارجاع به پیشنهادهای تکنوکرات ها
هرکس بنده و گروه بنده را تایید کند بصیرت دارد و در غیر اینصورت بصیرت ندارد.
خیلی خوب بود دست شما درد نکنه
راستی آنهایی که خیلی مدعی بصیرت هستند کمی فکر کرده اند امکان دارد برداشتهایشان اشتباه باشد وفکری برای فردای قیامت خود نیز کرده اند
ما که نفهمیدیم بصیرت چیست؟
هرکس از اصولگراها حمایت کنه بصیرت داره هر کس به غیر از این باشه بدون بصیرته...!!!
ما باید اول بصیرت رو معنی کنیم.
در ثاني: اگر كسي واقعا تقوا پيشه كند و به بصيرت حقيقي برسد به فرموده قرآن:"يجعل لكم فرقانا" (براي او قوه تشخيص حق از باطل قرار ميدهند.)"بصيرت نما" هاي كه از بي بصيرتي به سان جاهلان رفتار ميكنند نبايد در زمره رهروان حقيقي ولايت گنجانده شوند.
اخه تو همین دو جمله شونصد بار کلمه بصیرت رو بکار بردی
چیست؟
متاسفانه برخي از مسئولين ما بدليل ميزهائي كه در اختيار دارند، خو د را قانون ناطق ميدانند و هر كاري كه دووست داشته باشند ، انجام ميدهندكه نتيجه آن همين ميشود كه مي بينيم.
اگر دنبال بصیرت از نوع سیاسی هستید، بهتره ترک سیاست کنید. همومن کاری که خیلی ها کردند. به قول معروف سیاست پدر و مادر ندارد. اصلا چه فرقی می کنه که در مورد سیاست ما مردم عادی چی فکر می کنیم. هر کاری که دلشون بخواد می کنند. چه مرضیه که توی مردم انداختند که بیاند دنبال سیاست بازی! ... زندگی رو به مردم تلخ کردند که چی ؟!
خيلي زرنگيد
تلقين رسانه هاي چند ميليوني در لابلاي موضوع خيلي جالبه
ظاهرً شما هم دلتان لك زده
حيف !
صد داد از دوروئي !
اينقدر شجاع باشيد كه دو رو نباشيد
یه نگاهی به سرت بکن ببین چقدر تو برفه
اقای شجاع یک رو
وفادرایتان به نظام از انجا برایم ثابت شد که مطالب را بدون حب و بغض سیاسی و بر پایه واقع نگاری مینویسد
هر چند که در همه موارد با شما هم رای نیستم اما به عنوان یک علاقه من به نظام که منتقد نیز میباشد شما را ستایش میکنم
واقعا رایگان ترین توهین ناجوانمردانه برای پز دادن سیاسی را رسانه های اعم از روزنامه و سایت و.. با حمله به هر شخص یا افرادی که محتوای جمله فوق را اگر زم زمه هم بکنند بی امان مورد هجوم قرار می دهند.
چگونه آقای محمدی جرات آوردن جمله فوق را در بین گفته هایش آورده نمی دانم به ویژه که مجلس تمام قد برای احضار آقای م..ی که این جملات کفر آمیز ! را بر لب آورده اخطار واحضاریه صادر نموده است.
شاید سایت وزین عصر ایران برای کفاره جمله فوق هم به ناچار 180 درجه علیه نظر و جمله فوق در آینده موضع بگیرد.
همه چيز گوياست توضيحي لازم نيست .
"تازه به دوران رسیدگانی که حتی در دوران جنگ هم در کنج عافیت بودند و پس از جنگ خود رابر سر سفره تقسیم غنائم رساندند و امروز هم ادعایشان گوش فلک را کرد کرده ، شاخص نظام و انقلاب بدانیم."
"قطعاً تبدیل موافق به مردد ، مردد به مخالف ، مخالف به معاند و معاند به محارب ، هیچ نسبتی با بصیرت ندارد."
از سراسر مقاله ات بی بصیرتی میبارد واگر واقعا به آن اعتقاد داشته باشی -که بگمانم نداری و نمیتوانی داشته باشی -چنان مغالته ای کرده ای وآن را منطق پنداشته ای و بخورد احسنت گویانت داده ای . شاید برای تطهیر خطاهای کوچک وبزرگ بی بصیرتان دست به قلم شده ای . حاضر به بحث هستم هرچند میدانم که اهل فراری نه قرار .به بند بند نوشته ات جواب دارم .
بصیرت یعنی دشمن شناسی وتبری عملی از او ودوست شناسی برای حمایت از او بصیرت یعنی در مقابل دشمن موضع بموقع و درست گرفتن و حق راگفتن همان چیزی که بی بصیرتان فتنه 88 عکس آن را عمل کردندیعنی در انتخابات با حضور 85 در صدی مقوی نظام را تضعیف کردن ونظام را به چالش کشاندن بی بصیرتی یعنی سکوت در برابر حرف وعمل دیکتاتوری عده ای هر چند زیاد ولی ناحق وغیر قانونی و ....عزیز جان محمدی از نهج البلاغه ای کاش نمی گفتی که مظلومیت علی از همان بی بصیرتی افرادی مثل تو من است که اسلام را به آن بلا دچار کرد
مغالطه کردن و سعی در ادبی نوشتن آن هم با اشتباه های فراوان جواب انتقاد منطقی ایشان نبود
كاش روزي مي آمد كه انحصار طلبان بي بصيرت اين نقد دلسوزانه را از صدا وسيما پخش مي كردند. آنگاه مي ديديم كه درب رسانه هاي بيگانه چگونه تخته ميشد و اعتماد اين دوست ديرينه دو باره به آغوش ملت بر ميگشت. ولي افسوس خداوند بر دل، گوش وچشم تماميت خواهان مهري نهاده كه به اين زوديها برداشته نخواهد شد (ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصارهم غشاوه)
ز احمـد تا احد یک میم فرق است جهانی اندرون یک میم غرق است
این میم همان میم منیت و خودخواهی و تکبر است آدمهاست که در احد(خدای متعال) نیست ولی در ما انسانها چه ها که نمیکند.
بسیار عالی بود. در شرایط موجود اینگونه نوشتن و اینگونه از اندک روزنه های باقیمانده استفاده کردند بسیار هوشمندانه و هنرمندانه بود...
درود برقلم های منصف و جامع نگر...
متاسفانه روی درو دیوار دانشگاهمون (آزاد قزوین) اعلامیه تاسف برانگیزی دیدم که شاید شما هم دیده باشید از آنجا که شرافت 8 سال دفاع مقدس را نمیتوانم در تلاطم عده ای از همین بی بصیرتان ببینم متن اعلامیه را عینا آوردم که اگر لازم شد عکس آنرا ارسال کنم :
شما برای نوروز خود چه برنامه ای دارید؟
دبی؟ آنتالیا؟ تایلند؟ کیش؟
ما تصمیم خود را گرقته ایم.....
آنجا که خدا میخندد
سفری به مناطق آسمانی جنوب کشور/اردوی راهیان نور بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد قزوین
آقاي محمدي من فرد كم سوادي هستم ولي حاضرم يك شبانه روز با آقاي حسين حقگو بحث و مناظره كنم لطفا شما هماهنگي كنيد. اقاي حقگو تو را خدا ديگه بس كنيد...
علي تا آنجا عدالت داشت كه حاضر شد با شكايت يك يهودي به دادگاه برود و مي فرمود اگر كسي بشنود كه خلخال از پاي زني اهل جزيه درآورده اند دق كند نبايد او را ملايمت كرد . آيا ما ره روي ايشان هستيم كه به نام مولا فرزندان معترض را از بالا به پايين مي اندازيم .كاش فقط لحظه اي به قيامت فكر كنيم .در آنجا خداوند نه به ظاهر افراد كار دارد ونه پيشاني پينه بسته. حق الله مال خداست ولي حق ناس بايد رسيدگي شود تا عدالت برقرار شود بياييد لحظه اي به مرگ كه همچون سايه به دنبال ماست وآن دنيا فكر كنيم .
وقتی هم شمشیر در نیام ماند در معرکه نباشی
باز هم تكرار مي كنم اين در صورتي است كه از تاريخ درس بگيريم كه البته تا حالا نشان داده ايم در اين زمينه شاگردان ضعيفي هستيم!! باشد كه زين پس مباد!!