عصرایران- پاسخ به بسیاری از ابهامات و اتهامات، روش های ساده ای دارد؛ مشکل این است که ما، خیلی بیش از آنچه لازم است موضوع را می پیچانیم ، آنقدر که گاه اصل مساله فراموش می شود و در حاشیه ها "گرفتار" می شویم.
به عنوان مثال موضوع بنزین های تولیدی در پتروشیمی ها را در نظر بگیرید. منتقدان گفتند این بنزین ها ، غیراستاندارد هستند و در آلودگی هوا سهیم.
مدافعان نیز در مقام پاسخ برآمدند که شما می خواهید خدمات دولت را زیر سوال ببرید و آب به آسیاب دشمن بریزید و غرض و مرض دارید.
بدین ترتیب، دعوا بالا گرفت و هر کسی چیزی گفت و اتهامی به دیگری زد و آنچه در این وسط مغفول ماند، همان بحث اصلی بود یعنی استاندارد یا غیراستاندارد بودن بنزین!
اما این معما یک راه حل ساده داشت. کافی بود طرفین به جای کوبیدن بر سر و کله همدیگر و زدن و جنگ رسانه ای و لابی های پشت پرده با نمایندگانی که نقدی بر بنزین داشتند و درخواست از آنها که حرفتان را پس بگیرید و ... دو لیتر از بنزین های مورد ادعا را به یک آزمایشگاه می بردند و آزمایش می کردند ؛ به همین سادگی و به همین سادگی!
یک مثال دیگر می زنم. در روز 9 دی امسال، مراسمی در مهدیه تهران برگزار شد. در گیرو دار مراسم، رسانه های یک طیف سیاسی، خبر داد که سید علی خمینی- نوه امام راحل (ره)- در آن آیین شرکت کرده است و حتی مصاحبه ای هم با او منتشر کردند.
در واکنش به این خبر ، طیف سیاسی مقابل نیز با صدور اطلاعیه ای آن را تکذیب کرد. ماجرا به اینجا ختم نشد و در کوتاه مدت ده ها مقاله و خبر و تحلیل در رسانه ها و محافل سیاسی مختلف تولید و رد و بدل شد که فلانی آمده بود یا نیامده بود. موضوع به یک ابهام و به یک مساله بزرگ تبدیل شده بود و البته طبق معمول بازار اتهام زنی ها هم داغ بود و پر مشتری!
اینجا هم مساله نیازی به این همه داد و قال نداشت. کافی بود در مراسمی که آن همه دوربین های عکاسی و تصویربرداری در آنجا حاضر بودند، فقط یک قطعه عکس از سید علی خمینی منتشر می شد یا از ان طرف خود سید علی خمینی حضورش را تکذیب می کرد.
به همین سادگی و باز به همین سادگی! اما دیدید که چگونه موضوعی به این سادگی را چقدر پیچاندند و آخرش هم بدون نتیجه رهایش کردند و مشغول دعواهای جدید شدند!
در ماجرای میدان کاج هم همین گونه بود. مساله اصلی این بود که آیا پلیس به موقع اقدام به دستگیری ضارب چاقو به دست که مانع امدادرسانی به مضروب شده بود، کرده است یا خیر؟
از یک طرف گفته شد که مضروب 45 دقیقه بر زمین بود و از طرفی پلیس مدعی شد که "دارند ما را تضعیف و تخریب می کنند و ما زیر 10 دقیقه کار را تمام کردیم."
خلاصه از یک طرف اصرار و از طرف دیگر انکار تا اینکه سرانجام ضاربی که به قاتل تبدیل شده بود دچار تسریع در فرایند دادرسی شد و در همان جا به دار آویخته شد و مساله اصلی به جا ماند که پلیس تعلل کرده بود یا نه؟!
حل این مساله هم روشی ساده داشت: تحقیق محلی و سوال از صدها شاهد زنده که آنجا بودند و می توانستند بگویند که پلیس دقیقا کی آمد و کی رفت؟!
به همین سادگی و باز به همین سادگی.
مثال دیگر مدارک تحصیلی برخی مسوولان است که مدعی اند از خارج از کشور گرفته اند؛ کار در این عرصه هم به جنگ و نزاع رسانه ای محدود ماند و در حالی که می شد به راحتی از دانشگاه های مورد ادعا استعلام کرد و قضیه را ختم نمود ؛ به همین سادگی و باز به همین سادگی، درست مثل استعلامی که در باره مدرک دکترای مرحوم کردان صورت گرفت و مشخص شد که آکسفورد چنین مدرکی نداده است.
امثال این موارد زیاد است و همه آنها اگر چه مشترک اند: ساده بودن روش حل، بغرنج کردن موضوع و در نهایت بی نتیجه و ابتر ماند.
نتیجه نهایی از همه این موارد و دهها و صدها مورد دیگر این است: در کشور عزم جدی برای حل مساله وجود ندارد و ما به طرز عجیبی عادت کرده ایم به جار و جنجال های بی حاصل!
*سردبیر عصرایران
چون چهل عدد مقدسیه!
باید به این تحلیلگر عصر ایران آفرین گفت که حرف دل ما رو زده
واقعا آدم میمونه تو این همه فرافکنی و نغض غرضها
مسائل به این کوچکی رو تا این حد بازیچه دعواهای سیاسی خودشون قرار میدن
هر كار ناجور رو دشمن!
اگه تاييدم كني دوستي
اگه اشكال كارمو بگي دشمن!
خلاصه بهتر از ما پيدا نميشه
اين قانون ايرانه
وقتي كارائي مسؤلان با مدرك سنجيده مي شود.
وقتي جوان يك خانواده به راحتي اب خوردن جلوي ديد ادم هاي انجا از بين مي رود.
وقتي مسائلي كم اهميت فرصت حضور دارند..
وقتي ما تغيير خوشايند براي مردم وفقط مردم در رفتار انها نمي بينيم!!...
فکر میکنین این راه حل هارو اینا نمیدونن؟موضوع اصلا حل مشکل نیست موضوع فقط کنف کردن رسانه های بیگانه واینکه یک موقع حتی حقیقت آب به آسیاب دشمن نریزه و... من نمیدونم این امریکایی ها صبح تا شب دارن همدیگرو افشاگری میکنن و محاکمه میکنن اینهمه آب به آسیاب ما میریزن چرا باز به اینکار ادامه میدن لابد منافع ملی از منافع شخصی مهمتره
ای مستکبر امریکایی
ای فرامسونر اسراییلی
من که میدونم پول گرفتی
توبه کن
بیچاره
ای ذلت
ای بی ملت
ای علیه دولت
خائن
کافر حربی
فکر نمیکنید عمدا مسله را ساده حل نمیکنند که مردم ..........
درود بر تو باد.
رحمت به شيرت.
کجای کاری آقا
همه چیزمان به همه چیزمان می آید!!
اگه باور نمیکنید امتحان کنید که شاید شما هم از اون تلفنها و تهدیدها بی نصیب نباشید !!
به قول شاعر
"همه چی آرومه من چقدر خوشبختم"
چرا الکی نق می زنی؟؟؟
درود بر شما
به کیا داری این موضوع رو گوشزد میکنی ؟ ؟ ؟ ؟
ببین خودتم از میخوای نهادهای نظارتی را بپیچونی . به همین سادگی
دوست داریِِِِِِِِِِم
گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله تو
انچه البته در ایران بجائی نرسد انصاف است.
دمت گرم نویسنده مطلب که به این میگویند بصیرت .
نه چماق زبان بعضیها در شورای نگهبان
آخر ساعت درس يك دانشجوي دوره دكتراي نروژي ، سوالي مطرح كرد:
استاد،شما كه از جهان سوم مي آييد،جهان سوم كجاست ؟؟ فقط چند دقيقه به آخر كلاس مانده بود.من در جواب مطلبي را في البداهه گفتم كه روز به روزبيشتر به آن اعتقاد پيدا مي كنم. به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جايي است كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند، خانه اش خراب مي شود و هر كس كه بخواهد خانه اش آباد باشد بايد در تخريب مملكتش بكوشد.
خداوند پدرو مادر ا و اجدادشما را
یک سایتی اینترنتی عصر ایران را سایتی درست کنید که بدون رودربایستی همیشه و بدون کم وکاست حقیقت را بکوید این بنفع کشور ایران است خیلی ممنون که در رابطه با گفتار آقای احمدی نژاد رئیس جمهور مملکت اسلامی ایران پاسخ خوبی داده اید که در رونامه ها هم امروز ازقول سایت شما چاپ شده است
ولي در عمل به چه جار و جنجال ها
دمت گرم
مقاله جلبي بود