معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه گفت: كمترين درصد ميزان مهاجر به نسبت جمعيت در اين دهه مربوط به استان سيستان با حدود 3.5 درصد و بيشترين آن مربوط به استان قم با 13.5 درصد بوده است؛ همچنين نسبت جمعيت مهاجر به كل جمعيت در استان تهران 12درصد است.
معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه گفت: شهر تهران با جذب 31 درصد از كل مهاجران كشور در صدر شهرهاي مهاجرپذير است.
به گزارش تابناک به نقل از روابط عمومي مركز مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه، شهلا كاظميپور با اعلام اينكه تهران با جذب31 درصد از كل مهاجران كشور در صدر شهرهاي مهاجرپذير است، گفت: بدون در نظر گرفتن ايجاد جاذبه براي شهرهاي مبدأ هيچ سياستي براي جلوگيري از مهاجرت نتيجه بخش نيست.
وي اظهار داشت: 22 درصد جمعيت استان تهران مهاجران هستند كه در مدت سالهاي 75 تا 85 به تهران وارد شدهاند، البته اين استان به ميزان 6 درصد جمعيت خود مهاجر به ساير شهرهاي كشور فرستاده است.
معاون پژوهشي مركز مطالعات و پژوهشهاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه گفت: كمترين درصد ميزان مهاجر به نسبت جمعيت در اين دهه مربوط به استان سيستان با حدود 3.5 درصد و بيشترين آن مربوط به استان قم با 13.5 درصد بوده است؛ همچنين نسبت جمعيت مهاجر به كل جمعيت در استان تهران 12درصد است.
وي با بيان اينكه تهران با جذب 31 درصد از كل مهاجران كشور در صدر شهرهاي مهاجرپذير است، ادامه داد: همچنين تهران از لحاظ جابهجايي درون استاني نيز در صدر قرار دارد و 10 درصد جمعيت تهران مربوط به جابهجاييهاي درون استاني است.
كاظميپور در مورد ميزان ظرفيت تهران براي پذيرش جمعيت نيز بيان كرد: حد متناسب جمعيت براي يك شهر و حداكثر ميزان پذيرش جمعيت در يك فضاي قابل زيست از مسائل مطرح در محافل علمي است و يك شهر با وجود دارا بودن زيربناي قوي، به دليل آلودگي محيط زيست براي پذيرش جمعيت محدوديت دارد و اين نكته كه نبايد شهرها اين قدر متورم شوند سالهاست از سوي كارشناسان به مسئولان تذكر داده شده است.
وي گفت: در طرح آمايش سرزمين يعني توزيع متناسب جمعيت با امكانات، ميزان جمعيت مناسب در هر منطقهاي پيشبيني شده است.
معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه با تأكيد بر اينكه شهري مانند تهران نبايد 50 سال به حال خود رها ميشد، بيان كرد: تهران در بدو تأسيس شهري بود با 150 هزار نفر جمعيت ولي به تدريج بزرگ شد و در نخستين سرشماري كشور در سال 1335 جمعيت آن به 1.5 ميليون نفر رسيد و اين نشان ميدهد كه از گذشته گرايشي به سمت تهران به دلايل مختلف مانند پايتخت شدن و تخصيص اعتبارات و تمركز واحدهاي سياسي و اداري وجود داشته است.
وي اضافه كرد: در سالهاي نخست انقلاب مهاجرت عظيمي به شهر تهران رخ داد كه مهاجرت بيرويه ناميده ميشود زيرا اين نوع از مهاجرت بر اساس دافعه مبدأ صورت ميگيرد بدون اينكه جاذبهاي از سوي مقصد وجود داشته باشد، اين در حالي است كه حتي اگر شهري با استانداردهاي زيربنايي ساخته شود معمولاً توصيه نميشود كه جمعيت آن شهر از 50 هزار نفر تجاوز كند.
كاظميپور اظهار داشت: شهر تهران در حال انفجار بوده و ساماندهي آن ضرورتي اجتنابناپذير است ولي اگر در مبدأ فكري براي اين مهاجران شود اين جابهجايي جمعيت ساماندهي ميشود.
معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه با تأكيد بر اينكه جابهجايي جمعيتي يك مسئله اجتماعي است كه نبايد بدون برنامهريزي رها شود، گفت: اجراي روشهاي كنترل روي اين جابهجايي مستلزم بررسي جامعي است و در ابتدا بايد جلوي رشد مهاجرت را به تهران بگيريم.
وي بيان كرد: براي عملي شدن مهاجرت معكوس از تهران طرحي تحقيقاتي با مجموعه راهكارها كه همزمان اجرا شوند نياز است و طرحهاي ضربتي جوابگو نيست.
كاظميپور گفت: بايد سياستي اتخاذ شود كه استخدام ادارات از نيروهاي بومي انجام شود و همچنين سياست فعلي گزينش دانشجو خود ترغيب كننده مهاجرت دانشجوهاست چرا كه عمده دانشجويان شهرستاني بعد از اتمام تحصيل در تهران باقي ميمانند و بايد امكان تحصيل با اساتيد خوب در شهرهاي ديگر ايجاد شود.
معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه ادامه داد: حدود 70 سال نسبت به موضوع جابهجايي جمعيت در كشور اغماض شده و ساماندهي جابهجايي جمعيت يك شبه امكانپذير نيست و بايد بودجههايي براي مطالعه اين موضوع اختصاص يابد.