عصر ایران؛ فربد طهرانی* - با خواندن این سلسله مقالهها و یادگیری 10 مورد از تکنیکهای مذاکره در فروش قادر به اجرای همگی این تکنیکها در مذاکرات رسمی و غیررسمیِ مربوط به کسبوکار خود و افزایش فروشتان خواهید شد.
ترجیح میدهم بدون حاشیهپردازی تکنیکها را خدمتتان ارائه کنم؛ لازم است در مورد تکنیکهای مذاکره در فروش بهخوبی بیندیشید و آنها را تمرین کنید.
اکثر انسانها هنگام حضور در جلسههای رسمی، یا موارد مشابه، چهرهی واقعی خود را بروز نمیدهند؛ پس به یاد داشته باشید که فقط بر روی اطلاعاتی که طیِ حضور در یک جلسهی رسمی از دیگران دریافت کردهاید؛ حساب نکنید.
یکی از تکنیکهای مذاکره در فروش این است که رفتارهای طرف مقابل را در موقعیتهای نامناسب و نیز آغاز و پایان مذاکرات، بیشتر موردتوجه قرار دهید؛ بهاینترتیب او را بهتر خواهید شناخت.
شاید طرف مذاکرهی شما که در هواپیما در کنارتان نشسته بر سر موضوعی کوچک با مهماندار هواپیما جروبحث راه بیندازد؛ در این صورت تبریک میگوییم! شما بهراحتی اطلاعات مهمی را از طرفِ مذاکرهی خود به دست آوردهاید؛ اطلاعاتی که شاید روزها و هفتهها طول میکشید که خودتان بتوانید از پشت پردهی رفتارهای ظاهری او به آنها پی ببرید. اکنون شما قادر خواهید بود حدس بزنید (و البته نه بهیقین) که عکسالعملهای وی در مورد درخواستها یا شرایط شما در مذاکره تا چه حد سخت یا نرم خواهد بود!
وقتی نزد طرف مذاکرهی خود (چه مذاکرهی شما رسمی باشد و چه غیررسمی) هستید به رفتارهای او کاملاً دقت کنید. میتوانید با استفاده از برخی علایم، اخلاق وی را بدون اینکه خودش بداند تجزیهوتحلیل و زوایای پنهان و واقعی او را کشف کنید. برخی از این علایم که در تکنیکهای مذاکره در فروش از آنها نام برده میشود؛ عبارتاند از رفتار و عکسالعملهای فرد در هنگامِ:
رانندگی- گیرکردن در ترافیک- صرف چای و گپ زدن- تماشای بازیهای ورزشی یا شرکت در آنها- صحبت کردن در راهروی شرکت یا اداره با کارکنان- صدا کردن تاکسی در خیابان- انتظار کشیدن در رستوران برای آمدن غذا!
یکی دیگر از تکنیکهای مذاکره در فروش که کمک خواهد کرد روحیهی طرف مقابل خود را بهتر بشناسید از یک جملهی نویسندهای به نام «فردریک کولینز» (FREDERICK COLLINS) استخراج شده است، او میگوید:
شما باید بدانید که انسانها دو نوع هستند. یک نوع از انسانها وقتی وارد یک اتاق میشوند و شما را در آنجا میبینند؛ جملهای شبیه به این میگویند: «خُب، من اینجام!»

نوع دیگری از انسانها هستند که وقتی وارد اتاقی که در آنجا هستید میشوند؛ جملهای شبیه به این جمله را بر زبان میآورند: «آه. شما اینجایید»
نتیجهی مثال فوق این است که در هنگام برخوردهای ناگهانی با دقت کردن به مفهوم و لحن گفتههای فردِ طرف مذاکرهتان میتوانید تا حدی طرز فکر و روحیهیِ واقعی او را کشف کنید!
همانطور که در قسمت اول مجموعه درسهای مذاکره فروش اشاره کردیم، ما در موضوع فروش، با تشخیص صحیح نیازهای مشتری و برآورده کردن آنها به بهترین نحو ممکن و نیز متقاعدسازی او سر و کار داریم؛ تکنیکهای مذاکره در فروش عبارت است از تاثیرگذاری و متقاعدسازیِ توأم با احترام.
اگر شما بهترین سخنران و مذاکرهکنندهی دنیا باشید ولی فن مذاکرهی شما با فن فروش شما هماهنگ نباشد؛ نتیجهی خوبی نخواهید گرفت.
ویژگی این برنامهی فروش که شامل مؤثرترین تکنیکهای مذاکره در فروش نیز هست؛ در استفادهی آن از تضادهای موجود در درون تمامی انسانها است. در این برنامه وجود این تضادها به فرصتی برای فروش محصول یا خدمت تبدیل میشود.
توضیح این نکته ضروری است که هیچگونه قصد مبتنی بر عدم صداقت در این برنامهی فروش موثر وجود ندارد و ما فقط از ویژگیهای موجود در طبیعت بشر برای اقناع فرد استفاده میکنیم.
هدف از اولین مرحلهی فروش موثر در تکنیکهای مذاکره در فروش، جمعآوری و ساماندهی به تمامی مستندات، وسایل، نمونهها و در صورت امکان، ارتقای آنها جهت ارائه به مشتری است.
شما قبل از اولین مذاکره باید بدانید که مشتریانتان از چه کالاها یا اجناسی خوششان میآید و از چه محصولاتی بیزار هستند؛ همچنین لازم است از آخرین وضعیت بازار و فناوریهای مربوط به خدمت یا محصولی که ارائه میکنید؛ مطلع باشید.

اگر برای یک شرکت، بازاریابی میکنید در مرحلهی آمادهسازی باید بر تمامی مقررات، آئیننامهها و موارد مربوط به فروش که شرکت برایتان تعیین کرده مسلط بوده و آنها را یکبار دیگر مرور کنید. هیچ فن مذاکرهای نمیتواند اشتباه فنی شما را کاملاً بپوشاند!
درصورتیکه مدیر یا صاحب کسبوکار هستید؛ همین موارد باید بهصورت کتبی به کارمندان فروش و بازاریابی شما ابلاغ شوند.
علت توضیح موارد فنی بازاریابی توسط ما این است که فروش، عبارت از یک رَوند، (پروسه) است و برای داشتن فروش موثر باید تکنیکهای مذاکره در فروش و مهارتهای فنی فروش را باهم ترکیب کنید زیرا این دو حوزه بهشدت بر روی یکدیگر اثرگذار هستند.
یکی دیگر از تکنیکهای مذاکره در فروش مربوط به طرز صحبت با مشتریان بالفعل، مشتریان بالقوه و مراجعهکنندگان حضوری است. باید با هر یک از آنها با نقطهی تمرکز متفاوتی مذاکره و صحبت کنید.
در رابطه با اینگونه مشتریان نباید منتظر تماس گرفتن یا مراجعهی مجدد آنها به فروشگاهتان بمانید یکی از تکنیکهای مذاکره در فروش می گوید در این شرایط باید بر اساس فایدهها و یا مواردی که محصول شما میتواند جلوی ضرر مشتری را بگیرد، یک سناریو و گفتگوی ابتکاری تهیه کرده و خود به سراغ مشتریان بروید.
«سلام، آقای الف، فقط خواستم خدمتتان بگویم که داشتم یکی از محصولاتمان را که تازه رسیده از بستهبندی خارج میکردم که شما را به خاطر آوردم و فکر کردم که این محصول جدید شاید برای شما بیش از هر کس دیگری مفید باشد و گفتم شاید بخواهید نگاهی به آن بیندازید!»
لازم است از تمام تجربه و توان مشاهدهگری خود استفاده کرده و بدانید که آیا ضرورت دارد به مشتری نزدیک شوید یا نه و اگر ضروری است؛ کِی باید این کار را انجام دهید.
ضروری است که پیش از نزدیک شدن به مشتریِ داخل مغازه، از تمامی رفتار و حرکتها و صحبتهای احتمالی او و میزان واجد شرایط بودنش برای خرید از شما در ذهنتان یک جمعبندی داشته باشید.
برخی مشتریان دوست دارند تنها بمانند و برخی دیگر واقعاً نیاز به راهنمایی دارند و شما باید با توجه به اطلاعاتی که با مشاهدهی مشتری اندوختهاید، باب صحبتی مفید و در جهت فروش موثر را با او بگشایید.
(ادامه دارد)