۱۳ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۰۳۸۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۳ - ۱۳-۰۸-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۰۳۸۲
انتشار: ۱۸:۱۳ - ۱۳-۰۸-۱۴۰۴
که بود و چه کرد؟

تروتسکی؛ مردی که باید جانشین لنین می‌شد

تروتسکی؛ مردی که باید جانشین لنین می‌شد
قاتل تروتسکی، یکی از ماموران استالین بود که با نام مستعار فرانک جکسون به جمع اطرافیان تروتسکی نفوذ کرده بود و خودش را مارکسیستی علاقه‌مند به آرای تروتسکی جا زده بود و به تدریج موفق شد اعتماد اطرافیان تر.وتسکی را جلب کند. به همین دلیل در روز قتل، او را تفتیش بدنی نکردند. جکسون، که نام اصلی‌اش رامون مرکادر بود، زمانی که تروتسکی مشغول خواندن کتاب او بود، مرکادر چیزی شبیه چکش کوهنوردی را در گردن تروتسکی فرو کرد.

عصر ایران؛ بانو بیدرانی - لئون تروتسکی، متولد ۷ نوامبر ۱۸۷۹ در یهودیه، اوکراین، یکی از مهم‌ترین رهبران انقلاب روسیه و مارکسیستی نظریه‌پرداز بود.  او نقشی کلیدی در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، جنگ داخلی روسیه و شکل‌گیری ارتش سرخ ایفا کرد و به عنوان یک متفکر مارکسیست برجسته، تأثیر عمیقی بر جنبش کمونیستی جهانی گذاشت. زندگی و فعالیت‌های تروتسکی نشان‌دهندۀ شهامت سیاسی او و البته تراژدی ناشی از رقابت‌های قدرت داخلی در حزب بلشویک است.

 

خاستگاه اجتماعی و انقلاب اکتبر

تروتسکی در خانواده‌ای یهودی از طبقه متوسط در اوکراین به دنیا آمد. پدر او در اوکراین زمیندار بود. او تحصیلاتش را در رشته حقوق آغاز کرد اما خیلی زود به فعالیت‌های سیاسی علاقه‌مند شد. از دوران نوجوانی با اندیشه‌های مارکسیستی آشنا شد و به فعالیت‌های انقلابی روی آورد. در سال‌های جوانی چند بار دستگیر شد و تجربه زندان و تبعید، تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری شخصیت سیاسی و فلسفی او گذاشت.
 
در اوایل دهه ۱۹۰۰، تروتسکی به یکی از فعالان پرتلاش جنبش مارکسیستی روسیه تبدیل شد. او در کنار دیگر رهبران انقلاب، از جمله ولادیمیر لنین، علیه حکومت تزاری مبارزه می‌کرد. تروتسکی توانست با نوشتن مقالات تحلیلی و سازماندهی فعالیت‌های انقلابی، جایگاه خود را در حزب بلشویک تثبیت کند. او با تکیه بر استعداد رهبری و مهارت در تحلیل سیاسی، به یکی از چهره‌های شناخته‌شده در میان انقلابیون روسیه تبدیل شد.
 
بیژن اتشتری
 
تروتسکی یکی از رهبران اصلی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود. او با رهبری کمیته نظامی انقلاب، نقشی کلیدی در تسلط بلشویک‌ها بر پایتخت و سرنگونی دولت موقت روسیه ایفا کرد. تروتسکی با دیدگاهی علمی و سازمان‌یافته، موفق شد نیروهای انقلابی را در مسیر برنامه‌ریزی‌شده هدایت کند و زمینه را برای تثبیت قدرت بلشویک‌ها فراهم آورد. این موفقیت، او را به یکی از چهره‌های اصلی انقلاب روسیه و یکی از نزدیکان لنین تبدیل کرد.
 

جنگ داخلی روسیه

پس از انقلاب، روسیه وارد جنگ داخلی ۱۹۱۸–۱۹۲۱ شد که میان بلشویک‌ها (ارتش سرخ) و مخالفان آن‌ها (ارتش سفید و نیروهای خارجی مداخله‌گر) جریان داشت. تروتسکی به عنوان رهبر نظامی و سازمان‌دهنده ارتش سرخ، نقشی حیاتی در پیروزی بلشویک‌ها ایفا کرد. او با قدرت رهبری و توان سازماندهی‌اش، توانست نظم و دیسیپلین را برقرار و انگیزه و تعهد نیروهای ارتش را تقویت و ارتش نوپای سرخ را به یک نیروی نظامی کارآمد تبدیل کند.
 
تروتسکی در این دوران، شجاعت، استراتژی و نوآوری نظامی خود را نشان داد. او با استفاده از ترفندهای نظامی و سازماندهی دقیق، توانست نیروهای پراکنده و ناپایدار ارتش سرخ را به نیرویی منسجم و قدرتمند بدل سازد. موفقیت‌های او در جنگ داخلی، به تثبیت حکومت بلشویک‌ها و ایجاد پایه‌های دولت شوروی کمک کرد و نام او را در تاریخ نظامی و سیاسی روسیه جاودانه ساخت.
 
تروتسکی مثل لنین سخنران قهاری بود که مخاطبان را مجذوب قدرت سخنوری‌اش می‌کرد. حتی برخی او را از این حیث نیز برتر از لنین می‌دانستند. مثلا چند سال پس از اتمام جنگ داخلی، آناتولی لوناچارسکی، یکی اتز اعضای حزب کمونیست شوروی در همان دوران، که جزو مخالفان تروتسکی هم بود، او را "بزرگترین سخنران عصر ما" نامید. قوت سخنرانی‌های تروتسکی، یکی از عوامل قدرت رهبری او بر ارتش سرخ در حریان جنگ داخلی بود. 
 
ارتش سرخ
 

اندیشه‌های سیاسی و تئوریک

تروتسکی علاوه بر فعالیت‌های عملی، یک نظریه‌پرداز برجسته نیز بود. او معتقد بود که انقلاب باید جهانی و دائمی باشد و سوسیالیسم تنها در صورت گسترش بین‌المللی می‌تواند پایدار بماند. این دیدگاه، به نظریه معروف او یعنی "انقلاب مستمر" منجر شد.
 
تروتسکی باور داشت که حتی پس از پیروزی انقلاب در یک کشور، تلاش‌ها باید ادامه یابد تا سوسیالیسم در سطح جهانی تثبیت شود و از عقب‌ماندگی اقتصادی و سیاسی کشور جلوگیری گردد؛ چراکه او می‌دانست در صورت محدود ماندن سوسیالیسم در شوروی، تحریم‌های جهان سرمایه‌داری متوجه شوروی خواهد شد و این در حکم عقب‌ماندگی یا اخلال در روند پیشرفت اقتصادی و اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی خواهد بود. 
 
نظریۀ "انقلاب مستمر"، او را از بسیاری از رهبران حزب، از جمله استالین، متمایز می‌کرد. استالین به سیاست "سوسیالیسم در یک کشور" باور داشت و معتقد بود که باید ابتدا درون اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیسم را تثبیت کرد و سپس به گسترش آن در سطح بین‌المللی پرداخت. تضاد این دو دیدگاه، زمینه‌ساز اختلافات سیاسی شدید و در نهایت حذف تروتسکی از قدرت شد.
 
زندگی‌نامه تروتسکی

 

تضاد با استالین

با مرگ لنین در ۱۹۲۴، جنگ قدرت در حزب بلشویک شدت گرفت. تروتسکی در ابتدا به عنوان یکی از رهبران برجسته حزب و حامیان ایدئولوژی لنین، نقش مهمی در رهبری حزب داشت، اما دیدگاه‌ها و شخصیت مستقل او باعث شد که به تدریج با استالین، که عملا به عنوان "دبیر کل" بالاترین مقام حزب بود، درگیر شود. تروتسکی بر اهمیت دموکراسی حزبی، انتقاد از بوروکراسی و تمرکز قدرت تأکید داشت، در حالی که استالین به تدریج قدرت خود را متمرکز کرد و مخالفان سیاسی را حذف می‌کرد.
 
تروتسکی در این دوران به دفاع از ایدئولوژی مارکسیستی و نظریه انقلاب دائمی پرداخت و انتقادهای خود را از سیاست‌های استالین علنی بیان کرد. این مخالفت‌ها باعث شد که او از مرکز قدرت دور شود، ابتدا تبعید داخلی و سپس تبعید بین‌المللی شد. او در تبعید نیز به نوشتن، تدریس و تحلیل مسائل سیاسی ادامه داد و به یکی از صریح‌ترین منتقدان رژیم استالین تبدیل شد.
 
لنین پیش از مرگش می‌دانست که رهبر بعدی شوروی احتمالا استالین یا تروتسکی خواهد بود. تروتسکی به دلیل اقدامات مهمش در تاریخ انقلاب روسیه، شایستگی نشستن بر مسند رهبری را داشت، استالین اما به دلیل جایگاه بوروکراتیکش در عمل چنین امکانی بدست آورده بود. 
 
خود لنین به هر دو نفر انتقاداتی داشت، ولی قطعا تروتسکی را به استالین ترجیح می‌داد؛ یعنی ترجیح می‌داد نوعی "رهبریِ جمعی" در شوروی شکل بگیرد و تروتسکی در صدر شورای راهبری باشد. لنین خودش در اوایل سال 1922 پیشنهاد کرد استالین دبیر کل جدید حزب باشد؛ چراکه استالین برای او متحدی گوش‌به‌فرمان بود. 
 
زندگی من
 
اما پس از آن به تدریج اختلافات سیاسی بین لنین و استالین آغاز شد. در اواسط سال 1922، لنین به علت سکتۀ مغزی به شدت ناتوان و تا حدی فلج شد و دیگر حضور چندانی در جلسات حزب نداشت. استالین در غیاب لنین، به تدریج افراد همسو با خودش را در مناصب گوناگون حزب به کار گماشت و همین موجب شد که پس از مرگ لنین، به عنوان جانشین لنین انتخاب شود؛ انتخابی که قطعا بهترین انتخاب ممکن نبود و تاریخ شوروی را به "سرکوب و کشتار مضاعف و زائد" گره زد.
 
در تقابل استالین و تروتسکی برای نشستن بر مسند جانشینیِ لنین، بوخارین که نظریه‌پردازی خوشفکر و جوان و البته محبوب لنین بود، جانب استالین را گرفت؛ شاید چونکه می‌دانست استالین کم‌سواد است و تروتسکی را از حیث سواد تئوریک و قدرت تحلیل سیاسی، رقیب خودش می‌پنداشت. ولی 14 سال بعد، بوخارین در دادگاه‌هایی که استالین برای پاکسازی حزب کمونیست شوروی برپا کرد، محاکمه و نهایتا اعدام شد. 
 
استالین در 1925 تروتسکی را از فرماندهی ارتش سرخ عزل کرد؛ ارتشی که در اختیار تروتسکی بود ولی نیازی نمی‌دید که با  آن علیه استالین کودتا کند. تروتسکی در 1926 در یکی از سخنرانی‌هایش به شدت به استالین تاخت و او را "گورکن انقلاب" نامید. در واکنش، استالین شرایطی را ایجاد کرد که تروتسکی در 1927 از حزب اخراج شد. نهایتا تقابل به قدری بالا گرفت که استالین در 1929 تروتسکی را از کشور اخراج کرد. در آن زمان تروتسکی هنوز آن قدر معتبر بود که استالین جرات نمی‌کرد دستور قتل او را صادر کند. 
 

تبعید و فعالیت‌های بین‌المللی

تروتسکی در تبعید، ابتدا به ترکیه و سپس به فرانسه، نروژ و مکزیک رفت. او در این مدت، با انتشار آثار و مقالات سیاسی، به نقد حکومت شوروی و سیاست‌های استالین پرداخت. تروتسکی تلاش می‌کرد تا جنبش‌های چپ و انقلابی جهان را متوجه خطرات تمرکز قدرت و بوروکراسی استالین کند و مفهوم انقلاب دائمی را ترویج دهد.
 
تروتسکی در تبعید
 
او همچنین به تحلیل مسائل بین‌المللی، جنگ‌ها و بحران‌های اقتصادی و سیاسی می‌پرداخت و تلاش می‌کرد تجربه انقلاب روسیه و درس‌های آن را برای دیگر جنبش‌های سوسیالیستی جهانی قابل استفاده کند. تروتسکی در این دوران به عنوان یک روشنفکر و رهبر فکری مارکسیست شناخته می‌شد که بر استقلال فکری و تحلیل دقیق تأکید داشت. 
 
در سال ۱۹۳۵ تروتسکی در مخالفت با استالین، در کتابی به نام انقلابی که به آن خیانت شد نوشت که جریان حاکم بر شوروی در راستای منافع خود، منافع کارگران و پرولتاریا را نادیده می‌گیرد. در همین حال در بسیاری از احزاب کمونیست جهان جریان‌های اپوزیسیون سر برآوردند. اما مسکو خواستار اطاعت بود و در هرکجا تروتسکیستی پیدا می‌کرد از حزب کمونیست اخراج می‌نمود. از طرف دیگر تروتسکی سعی کرد تا ارتباطش را با این جریان‌ها حفظ کند.
 
انقلابی که به آن خیانت شد

 

پایان تراژیک

زندگی تروتسکی سرشار از مبارزه و تراژدی بود. او بارها هدف حملات و تلاش‌های ترور قرار گرفت و سرانجام در ۲۱ اوت ۱۹۴۰ در مکزیک توسط ماموران استالین ترور شد. این پایان تراژیک، نمادی از خطرات استقلال فکری و البته جنگ قدرت در رژیم‌های ایدئولوژیک است؛ چراکه در این رژیم‌ها تنوع آراء امری مذموم است و اگر شدت یابد، تحمل نمی‌شود و دیگر اینکه، نزاع بر سر کسب قدرت سیاسی هم به شکل مسالمت‌آمیز پیش نمی‌رود. انقلابی برجسته‌ای که مطابق وصیت‌نامۀ لنین، قطعا نسبت به استالین صلاحیت بیشتری برای رهبری شوروی و جهان کمونیستی داشت، عاقبت نه در مسکو که در مکزیک، آن هم به دستور استالین کشته شد. 
 
قاتل تروتسکی، یکی از ماموران استالین بود که با اسم مستعار "جکسون" به جمع اطرافیان تروتسکی نفوذ کرده بود و خودش را مارکسیستی علاقه‌مند به تحلیل مسائل مارکسیستی جا زده بود و به تدریج موفق شد اعتماد تروتسکی و اطرافیانش را جلب کند. به همین دلیل در روز قتل، او را تفتیش بدنی نکردند. جکسون، که نام اصلی‌اش رامون مرکادر بود، کتابش را برای تروتسکی برده بود تا آن را پیش از انتشار مطالعه کند، زمانی که تروتسکی مشغول خواندن کتاب او بود، مرکادر چیزی شبیه چکش کوهنوردی را در گردن تروتسکی فرو کرد و ظاهرا با چاقو نیز ضرباتی به او زد.  
 
رامون مرکادر
رامون مرکادر
 
با این حال انقلابیِ پیر تسلیم نشد، از صندلی‌اش برخاست و با قاتل درگیر شد و درگیری آن‌ها باعث ورود محافظان تروتسکی به اتاق بریزند اما به دستور تروتسکی او را نکشتند تا "همه چیز را اعتراف کند". مرکادر سه ماه قبل از ترور نیز در اقدام دیگری با کمک سایر ماموران شوروی تلاش کرده بود تروتسکی را ترور کند ولی موفق نشده بود. او بار دوم از طریق دوستی با منشی تروتسکی و به عنوان یک کاناداییِ دوستدار عقاید تروتسکی، توانست به تروتسکی نزدیک شود.
 
مرکادر در دادگاه به چیزی اعتراف نکرد. او تبعۀ اسپانیا بود و به 20 سال حبس محکوم شد. تروتسکی هم به علت خونریزی ناشی از جراحت، به تدریج از هوش رفت و کمتر از 24 ساعت بعد، در بیهوشی، درگذشت. استالین منکر نقش خودش در ترور تروتسکی شد اما وقتی که مرکادر در سال 1960 از زندان آزاد شد، به شوروی رفت و نشان لنین را که بالاترین نشان شوروی بود، دریافت کرد؛ نشانی که در همان سال 1940 به دستور استالین به مرکادر تعلق گرفته بود. مرکادر پس از آزادی از زندان، ابتدا از مکزیک به کوبا رفته بود و در آن‌جا با استقبال گرم فیدل کاسترو مواجه شد. مرکادر تا سال 1978 زنده ماند و بین شوروی و کوبا در تردد بود و برای کا.گ.ب کار می‌کرد و ضمنا مشاور فیدل کاسترو بود. 
 
تروتسکی در بستر مرگ
تروتسکی؛ مردی که باید جانشین لنین می‌شد/ فعلا منتشر نشود
 
باری، تروتسکی در حالی 60 سال 9 ماه و پنج روز از عمرش می‌گذشت، به دست رامون مرکادر ترور شد. پس از مرگ تروتسکی، طی پنج روز حدود 300 هزار نفر از طرفدارانش از جلوی جنازۀ او رژه رفتند. یکی از دلایل تاکید استالین بر ترور تروتسکی، ظاهرا اقدام تروتسکی به نوشتن کتاب زندگی‌نامۀ استالین بود. او قبلا کتاب "تاریخ انقلاب روسیه" را نوشته بود که برای استالین بسیار گران تمام شده بود ولی وقتی که نوشتن "تاریخ زندگی استالین" را شروع کرد، دیکتاتور کرملین عزمش را جزم کرد به تروتسکی فرصت نگارش چنین کتابی را ندهد. 
 
تاریخ انقلاب روسیه
 

میراث و نقد

تروتسکی به عنوان رهبر نظامی، نظریه‌پرداز سیاسی و انقلابیِ برجسته، تأثیری ماندگار بر تاریخ شوروی و جنبش کمونیستی جهانی داشت. موفقیت‌های او در جنگ داخلی روسیه، تثبیت قدرت بلشویک‌ها و ایجاد ارتش سرخ، پایه‌های دولت شوروی را شکل داد. اندیشه‌های او درباره انقلاب دائمی، دموکراسی درو.ن‌حزبی و نقد بوروکراسی، همچنان مورد مطالعه و بحث در میان پژوهشگران تاریخ، علوم سیاسی و جنبش‌های چپ قرار دارد.
 
زندگی تروتسکی نمونه‌ای از شجاعت سیاسی، استقلال فکری و تراژدی انقلابی است. او تلاش کرد با تحلیل علمی و استراتژیک، انقلاب را هدایت کند و در عین حال از بوروکراسی و تمرکز قدرت در حزب بلشویک انتقاد کند. آثار و دیدگاه‌های او همچنان برای درک تاریخ انقلاب روسیه، نظریه‌های مارکسیستی و تحلیل سیاسی جهان مدرن، ارزشمند و الهام‌بخش است.
 
اگرچه می‌توان از موضع مخالفت کلی با مارکسیسم، تروتسکی را هم مطلقا رد کرد، ولی این نگاه ایدئولوژیک مانع درک ظرائف سیاسی و فکری است. مثلا تروتسکی در سال 1909 در مقاله‌ای دربارۀ "تروریسم و انقلاب"، مفصلا استدلال کرده بود که تروریسمِ نیروهای انقلابی نه تنها کمکی به وقوع انقلاب نمی‌کند، بلکه به زیان خود انقلابیون است؛ چراکه مثلا با ترور یک وزیر، نظام سیاسی به راحتی مهرۀ دیگری را جایگزین وزیر ترورشده می‌کند، اما ضمنا بسط ید هم پیدا می‌کند که شمار زیادی از نیروهای انقلابی را به اتهام مشارکت در ترور آن وزیر، به جوخه‌های اعدام بسپارد. 
 
لئون تروتسکی
 
اگر مارکسیست‌های انقلابی در سراسر جهان به این مقالۀ تروتسکی توجه کرده بودند، در طول قرن بیستم "مبارزۀ مارکسیستی" و "تروریسم" آن طور دست‌درآغوش نمی‌شدند و نفرت و هراس از مارکسیسم در بین اکثریت مردمِ کشورهای گوناگون، چنان بالا نمی‌گرفت.  
 
اما چون تروتسکی به دستور استالین ترور شد و تبلیغات سیاسی حکومت شوروی هم همیشه علیه او بود، بسیاری از سخنان او چنانکه باید به گوش مارکسیست‌های جهان نرسید. مثلا چریک‌های فدایی خلق در ایران، 60 سال پس از آن مقالۀ تروتسکی در نفی تروریسم، مبارزۀ مسلحانه-تروریستی خودشان را علیه رژیم شاه آغاز کردند؛ مبارزه‌ای که عملا بی‌ثمر بود و داغ ننگ تروریسم را بر پیشانی چریک‌ها چسباند. 
 
از دیگر ویژگی‌های تروتسکی قلم بسیار توانای او و پرکاری‌اش به عنوان یک نویسنده بود. نوشته‌های او دینامیسم انقلابی قابل توجهی دارد و از این حیث مثل لنین است، اما از حیث قوت قلم، می‌توان او را حتی برتر از لنین دانست. جالب اینکه او در آغاز قرن بیستم، وقتی هنوز در روسیه بود و مجبور بود با نام مستعار مقالات انقلابی‌اش را بنویسد، نام مستعار "قلم" را برای خودش انتخاب کرد. 
 
در مجموع باید گفت به قدرت نرسیدن تروتسکی پس از لنین، افسوسی بزرگ را در تاریخ مارکسیسم و نیز در تاریخ شوروی پدید آورد. اگر او پس از لنین به عنوان رهبر اتحاد جماهیر شوروی انتخاب می‌شد، دیگر کسی نمی‌توانست بگوید مارکسیسم‌لنینیسم پس از مرگ لنین، دچار انحراف نظری شد و مشکلات عملی‌اش نیز ناشی از همین انحرافی بود که استالین مسبب آن بود. 
 
تروتسکی خودش را سوسیال دموکرات می‌دانست ولی قطعا سوسیال دموکراسی مد نظر او، آن چیزی نبود که بعدها در کشورهای اسکاندیناوی محقق شد. او به "دموکراسیِ درون‌حزبی" هم اعتقاد داشت و این یکی از تفاوت‌های اصلی‌اش با استالین بود. یعنی تروتسکی دموکرات نبود و اعتقادی به برخورد دموکراتیک با افراد سیاسی غیرمارکسیست در شوروی نداشت. به فعالیت احزاب غیرمارکسیست هم اصلا اعتقادی نداشت. ولی به دموکراسی در درون حزب بلشویک، چه پیش از پیروزی انقلاب اکتبر و چه پس از آن، باور داشت. در آغاز دوران حکمرانی استالین، تروتسکی منتقد فقدان دموکراسی در درون حزب کمونیست شوروی (نام جدید حزب بلشویک) بود. 
 
تروتسکی
 
اما نکته این است که تروتسکی واقف نبود که اگر می‌توان به دلیل اختلافات سیاسی و اساسی، غیرمارکسیست‌ها را از دموکراسی محروم کرد، دیر یا زود اعضای حزب کمونیست هم با یکدیگر دچار اختلافات جدی می‌شوند و بنابراین عجیب نیست که بساط دموکراسی در درون حزب نیز برچیده شود. دموکراسی درون‌حزبی بدون دموکراسیی برون‌حزبی، سرابی است که دیری نمی‌پاید. 
 
نکتۀ دیگر اینکه، تروتسکی به حقوق بشر برای همگان نیز اعتقادی نداشت. او در جریان جنگ داخلی روسیه، بارها و بارها حقوق بشر را نقض کرد و حتی بعدا نیز که در مقام وزیر خارجۀ شوروی فعالیت می‌کرد، در مصاحبه با رسانه‌های جهان غرب به "حقوق بشر غربی" پوزخند می‌زد؛ اما وقتی که استالین او را از حزب و سپس از کشور اخراج کرد، خواهان برخورد دموکراتیک و رعایت حقوق بشر در قبال خودش، چه از سوی حکومت استالین و چه از سوی دولت‌های غربی، بود.
 
مثلا وقتی که برخی دولت‌های غربی به او ویزا ندادند تا با استالین دچار اصکاک نشوند، تروتسکی این اقدام آن‌ها را خلاف حقوق بشر و غیردموکراتیک توصیف کرد؛ در حالی که خودش در دوران مسئولیتش چه به عنوان فرمانده ارتش سرخ و چه به عنوان وزیر خارجه، عملا نشان داده بود اعتقادی به رعایت حقوق بشر برای "دشمنان انقلاب روسیه" ندارد. از بد روزگار، در نیمۀ دوم دهۀ 1920 و کل دهۀ 1930، خود تروتسکی در جایگاه "دشمن انقلاب اکتبر" قرار گرفته بود. و گویا این سرنوشت همۀ انقلابیونی است که از مرکز قدرت دور می‌شوند. یعنی در کانون قدرت قائل به رعایت حقوق بشر و برخورد دموکراتیک نیستند، اما وقتی از دایره یا حتی از کانون قدرت خارج می‌شوند، بر طبل دموکراسی و حقوق بشر می‌کوبند. 

 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: تروتسکی ، استالین ، لنین ، شوروی
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
آذری جهرمی: از امروز خفه می‌شویم و از دولت گلایه نمی کنیم؛ ببینیم چه گلی به سر مملکت می‌زنند! لیگ عراق به حالت تعلیق درآمد؛ آماده‌سازی کامل برای نبرد سرنوشت‌ساز با امارات کشف ۸۴۷ دستگاه ماینر غیرمجاز در کرمان شوخی مورینیو در نشست خبری: خوابم نبرد چون بچه‌ها آهنگ گوش می‌دادند ستاره سابق آبی‌ها، ناجی جدید سپاهان؛ رضاوند باز هم گل زد عارف: اگر معیشت مردم تامین شود، آرامش در جامعه حکمفرما می‌شود؛ اقتدار غذایی پیش‌نیاز اقتدار ملی است لقب «شوالیه» ، مزایا و چگونگی اعطا : از آنجلینا جولی و مستر بین تا فرگوسن و دیوید بکهام امیرآبادی: شایعات تقلب در قرعه‌کشی جام حذفی صحت ندارد؛ همه گوی‌ها یکسان بود روسیه: تماس‌های مداومی با ونزوئلا داریم شوک بزرگ به فوتبال ایران؛ جهانبخش به تیم قعرنشین لیگ بلژیک پیوست واکنش عراقچی به تمجید ماچادو از جنایات صهیونیست‌ها در غزه: جایزه صلح نوبل دیگر اعتباری ندارد مرز باریک نفرت و محبوبیت؛ ۳۱ روز حیاتی پیش روی اوسمار ویرا در پرسپولیس انتخاب جذاب‌ترین مرد سال ۲۰۲۵ ؛ واقعا جذاب است؟ (+عکس) مسی در آستانه رکورد تلخ؛ احتمال پایان فصل بدون جام برای فوق‌ستاره آرژانتینی تیراندازی اشتباه توسط دیک چنی/ ۱۰۰ ساچمه در بدن تاجر تگزاسی