سايت گل ـ امير حاجرضايي در گفتوگويي جالب با مجله ورزشي تماشاگر در ادامه موضع سفت و سخت خود براي خداحافظي از فوتبال ايران طوري صحبت ميكند كه انگار سپاهان نيز در مسائل اخير فوتبال ايران بيتقصير نيست.
حاجرضايي كه جملاتش در برنامه نود آخر سال بازتاب زيادي داشت و اتفاقاً در همان لحظه هم اينطور به نظر ميرسيد كه منظور خاصي از كنارهگيري دارد در اين گفتوگو در پاسخ به سوالات خبرنگار سعي نكرده كه از باشگاهي كه در آن به كار مشغول است دفاع كند. او خود را وصله ناجور فوتبال اعلام كرده است. اين مصاحبه را بخوانيد
شما در اين فوتبال چه مسائلي را ديديد كه تصميم گرفتيد ديگر با هيچ باشگاهي همكاري نكنيد؟
اين تصميم نشاتگرفته از ديدگاه شخصي است. من در برنامه90 مسائل را كلي عرض كردم و قصد داشتم ديگر در خصوص آن برنامه حرفي نزنم... به نظر من فضاي فوتبال ايران كاملا غيرفرهنگي است. فوتبال ناپاك مشتقاتي دارد كه نميتوانم آن را بيان كنم اما من وصله ناجور اين فوتبال هستم. ديگر تحمل ناهنجاريهاي اين فوتبال را نداشتم.
تحمل كدام ناهنجاريهاي فوتبال را نداشتيد؟
ببينيد،تصميم من براي دوري از كار در فوتبال شخصي است و دوست دارم بهعنوان يك معلم در خدمت فوتبال باشم. دوست ندارم دامنه گسترده اين فوتبال ناپاك را از طريق تلفن به شما عرض كنم. با رفتن من آب از آب تكان نميخورد و اهميتي ندارد.
اين كنارهگيري يك نوع اعتراض به اين فوتبال بود؟
اين يك حركت سمبليك نبود بلكه تصميمي كاملا شخصي بود. چون دغدغه فرهنگي اين فوتبال را دارم و خودم را تنها يك معلم ميدانم بهتر است از اين فوتبال كنار بروم. فوتبال اگر دور از مسائل فرهنگي باشد در زمينه فني هم هيچ رشدي نخواهد كرد.
بههرحال شما كه خودتان را معلم ميدانيد، نبايد در فوتبال بمانيد و تعليم بدهيد؟
در واقع من به كار معلمي در فوتبال ادامه ميدهم اما ديگر به استاديومهاي ورزشي و راهروهاي آن نميروم تا مناسبات بيمار را لمس نكنم. دروازهبان مليپوش مملكت با 70بازي ملي بهراحتي در يك مدتزمان طولاني خانوادهاش مورد هتكحرمت قرار ميگيرد و اين به دور از انسانيت است. فوتبال بيمار ايران با يك پلاكارد و يا شعار درست نميشود چون همه جاي آن را اين بيماري مرگبار فرا گرفته است. شايد اين من هستم كه مشكل دارم و نميتوانم اين منظرهها را ببينم.
بهنظر شماچه كساني اين فوتبال ناپاك را اداره ميكنند؟
نميتوانم بگويم چه كساني باعث بهوجود آمدن چنين صحنههايي ميشوند اما ناهنجاريهاي فوتبال ايران مانند سرطاني ميماند كه ريشه دوانده. ريشه همه ما انسانيت است اما وقتي دستهجمعي يك بازيكن يا مربي را تخريب ميكنند به نظر شما منصفانه است؟ در يك بازي در دقايق طولاني بازيكن را مورد هجمه و فحاشي قرار ميدهند، با اين شرايط امثال من ديگر نميتوانند وارد ورزشگاهي شوند كه در آن اكسيژن وجود ندارد.
چرا واضحتر صحبت نميكنيد؟
بهخاطر رعايت نزاكت نميشود همه حرفها را زد و صحبتهاي من عام است. اجازه بدهيد مسائل را كلي بيان كنم.
با صحبتهاي شما در آخرين برنامه90 در سال88 و حرفهايي كه الان بيان ميكنيد اين موضوع به ذهن خطور ميكند كه منظورتان سپاهان است؟
من تا پايان ليگ با سپاهان قرارداد دارم و اين مسائلي كه مطرح كردم ربطي به سپاهان ندارد. من اگر سپاهان نبود به باشگاه ديگري وصل ميشدم و باز هم اين مسائل مطرح بود.
اما خيليها معتقدند اتفاقاتي كه در باشگاه سپاهان رخ ميدهد سالم نيست و صحبتهاي شما مبني بر مسائلي كه ديدهايد، بيانگر جريانات حاكم بر سپاهان است.
(خنده)
چرا ميخنديد؟
اين خنده نبود، زهرخند تلخي بود كه شما خنده برداشت كرديد! من ابدا در خصوص باشگاه سپاهان چيزي نميگويم. بعد از خداوند، مردم و زمان، داوري خوبي در خصوص اتفاقات خواهند داشت.
قبول داريد اين نابسامانيها از جايي نشات ميگيرد؟
اين جريان در مسائل ضداخلاقي ميگنجد. من از هيچ ارگاني نام نميبرم چون كل پيكره اين فوتبال بيمار است و نبايد با آن مدارا كرد. اين بيماري به سمت مرگ بيمار پيش ميرود.
سهم مسئولان ورزش و فدراسيون فوتبال در اين ناپاكي چقدر است؟
پاسخي ندارم چون جواب سادهاي ندارد.
با توجه به اينكه آخرين هفتههاي ليگ نهم در راه است، فكر ميكنيد اين ناپاكي تا چه اندازهاي بروز كند؟
اگر دهها اتفاق هم در هفتههاي آينده رخ دهد، من متعجب نخواهم شد. فوتبال عين زندگي است و به قول سهراب سپهري زندگي رسم خوشايندي است؛ سوال من اين است كه آيا اتفاقاتي كه در فوتبال ما ميافتد شباهتي به يك رسم خوشايند دارد؟
فكر ميكنيد با رفتن شما مشكلات حل ميشود؟
اين رفتن براي خودم ارزش دارد. دوست دارم معلمي را ادامه دهم.