كل ديشب را كابوس ميديدم
سايت گل ـ شيث رضايي يكي از بازيكناني بود كه به همراه حوارملامحمد در ضيافت پنالتيها ناكام بود. او بعد از 25 روز بيتمريني دقيقه 118 بازي به ميدان آمد و با دستور دايي پشت ضربه پنالتي ايستاد. نتيجهاش هم از دست دادن يك ضربه حساس پنالتي بود.
*چه احساسي داري؟
از اينكه موفق شديم به فينال برسيم خيلي خوشحالم.
*احساس كلي و شخصيات را بگو اينكه در حال حاضر به چه موضوعي فكر ميكني؟
(با مكثي طولاني) نميدانم اين را بايد بگويم را نه؟ اما ناراحتم. ناراحتم از اينكه يك پنالتي خراب كردم روحيهام خوب نيست. از ديشب تا به حال همهاش فكر ميكنم چرا بايد من پنالتي را خراب ميكردم.
*اما گفته بودي كه خوشحالي؟
بله. اما اگر احساس واقعيام را ميخواهي بايد بگويم كه در حال حاضر خيلي ناراحتم. حتي ديشب نتوانستم غذا بخورم و تا صبح كابوس پنالتي ميديدم. خودخوري ميكنم و هر چه بعد از بازي با من تماس گرفتند يا گفتند كه پيروز شديم و سعي كردم دلداريام بدهند اما اصلا آرام نشدم.
*كلاً بازيكن پنالتيزني هستي؟
پنالتيزن هستم اما اصلا دوست ندارم پنالتي بزنم. من نميدانم عادل فردوسيپور براساس چه اطلاعاتي در مورد من قضاوت كرد.
*همين كه گفته بود، پنالتيزن نيستي؟
بله. من تو ليگ امسال اصلا پنالتي نزدم كه خراب كنم. در اول هفته مقابل مس يك پنالتي زدم كه گل شد.
*فصل قبل چي؟
فصل قبل هم در بازي جام حذفي مقابل ذوب آهن يك پنالتي به عيسي اندوي زدم كه آن هم گل شد چه گلي شد. به همين خاطر من نميدانم عادل فردوسيپور كدام بازيها را ميبيند، شايد منظورش كارتون فوتباليستهاست كه شنيدهام هر روز دو، سه بار آن را نگاه ميكند.
*اما عادل اطلاعات فوتبالي خوبي دارد.
از كجا معلوم؟ او شبها هنگام گزارش فوتبالهاي خارجي به مردم اطلاعات ميدهد و مردم فكر ميكنند كه او درست ميگويد اگر اطلاعاتي كه او به مردم ميدهد مثل اطلاعاتي كه ديروز از من داشت معلوم است قضيه از چه قرار است. بهتر است عادل فردوسيپور برود اطلاعات فوتبالياش را قويتر كند.
*مثل اينكه خيلي از فردوسيپور ناراحتي؟
نه بابا ناراحت نيستم، دلخوريام از اين است كه او از پشت تريبون هر چه دوست دارد ميگويد بدون اينكه ذرهاي فكر كند، اظهاراتش مبناي اطلاعاتي درستي دارد يا نه؟
*شيث رضايي از اين به بعد پنالتي ميزند؟
بله ميزند. آدم ترسويي نيستم كه تا آخر عمر فوتباليام سراغ پنالتي نروم. از زدن ضربه پنالتي استقبال نميكنم، اما اگر بگويند بزن ميزنم.
*حركت دروازهبان صبا باتري تمركزت را به هم نريخت؟
من اصلا به او نگاه نكردم تمام تمركزم روي توپ بود. ديديد كه خيلي راحت او را گول زدم. اما توپ در لحظه آخر با بدشانسي به تير خورد.
*عليرضا حقيقي ميگفت كه خودش ديد كه وزش باد مسير توپ را عوض كرد.
نميدانم. در آن لحظه حواسم به اين چيزها نبود.
*لحظهاي كه پنالتي را خراب كردي و افسوس خوردي به چه فكر ميكردي؟
گفتم خدايا چرا گل نشد. من كه نذر كرده بودم اين توپ گل شود، چرا نشد.
*برخورد هواداران با تو چطور بود؟
فوقالعاده واقعا من را شرمنده كردند. اول مسابقه وقتي كه وارد زمين شدم چنان تشويقم كردند كه من فكر كردم علي دايي پشت سرم است، برگشتم عقب را نگاه كردم ديدم نه خودم را دارند تشويق ميكنند بعد از بازي هم حسابي من را مورد محبت خود قرار دادند.
*اما اگر نتيجه طور ديگري رقم ميخورد، قطعاً برخوردها متفاوت بود؟
بعيد ميدانم، چون هواداران پرسپوليس قدرشناسند و طي سالها حضور در اين تيم فهميدهاند كه آنها به خاطر يك توپ همه چيز را فراموش نميكنم.
*سوال آخر اينكه بدجوري ماسك را پرت كردي؟
داور سمت من آمد و گفت:«كه به خاطر ماسك بازيكنان حريف آسيب ببينند.» من هم براي اينكه وقت تلف نشود ماسكم را كندم و به گوشهاي اندختم، در آن لحظه فكر استرس علي دايي و فشاري كه روي او بود و از سوي ديگر ديدن چهره بيش از 80 هزار تماشاگر كه زير باران ايستاده ما را تشويق ميكردند هر فكر ديگري را از جمله مصدوميت دوباره از سرم بيرون كرد.
*پرسپوليس قهرمان ميشود؟
نپرس قهرمان ميشويم يا نه؟ بپرس جام قهرماني را چطور بالاي سر ميبريم.