عصر ایران ؛ احسان محمدی - پسر جوان در حالیکه خودش شلوارک پوشیده بود و تمام پشت تیشرتش از عرق خیس بود، قلاده سگ «هاسکی» را توی دست داشت و راه میرفت. عصر تابستان، کرج ... هوای دم غروب هم چنان گرم بود که بدون روشن کردن کولر نمیشد رانندگی کرد.
احتمالاً سلولهایی از سگ هاسکی داشت به خودش و تمام آنها که او را به این سرنوشت دچار کرده بودند ناسزا میگفت. سگ هاسکی متعلق به آلاسکا و سیبرین است، سگی با توانمندی خاص برای تحمل دما حتی تا منفی 50 درجه حالا داشت کف پاهایش را روی آسفالت داغ میگذاشت و احتمالاً خواب برف میدید!
فروشندگان این نوع سگ البته میگویند که هاسکی قابلیت زندگی در جاهای گرم را هم دارد اما به چه قیمتی و برای چه؟
من سالها در حوزه محیطزیست کار کردهام، درس و فعالیت واقعی داشتهام اما چیزهایی هست که هنوز نمیفهمم. مثل اینکه آیا نگهداشتن سگ هاسکی در تابستان کُشنده ایران اسمش «احترام به حیوانات» است یا یک خودخواهی که برچسب «حیواندوستی» رویش چسباندهایم؟ این کار یک شکل شیک از حیوانآزاری نیست؟
یک نفر در توئیتر نوشته بود «احترام به حیوانات یعنی مرغ رو سر ببُری بدی سگ بخوره!» ... احتمالاً اگر از خود هاسکی میپرسیدم: «خوشحالی آوردنت پیادهروی؟» میگفت:«چه خوشحالیی؟! تو این گرما خودتون خوشحالید که منِ بچه آلاسکا خوشحال باشم؟!»